گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Thursday, January 21, 2010

داستان کوتاه

 
تقدیم به دوستان اقیانوسي راديو گلها
 

روی ماسه ها ( جبران خلیل جبران )

 

مردی به دیگری گفت :

هنگامی که مد دریا پایين آمد سطری بر ماسه ها نوشتم .

مردم ایستادند تا آن را به خوانند و کوشیدند تا کسی آن را خراب نکند .

مرد دیگرگفت :

من نیز روی ماسه ها سطری  نوشتم اما چون مد دریا بالا آمد توسط امواج محو گردید .

حال به من بگو تو چه نوشته بودی ؟

مرد اول پاسخ داد :

"من آن کسی هستم که هست "

تو چه نوشته بودی ؟

دیگری گفت :

" من چیزی نیستم جز قطره ای ازاین اقیانوس بزرگ ! "


No comments:

آرشیو مطالب