گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Thursday, September 23, 2010

خلیج فارس

خليج فارس



شما اي بادها
اي ابرهاي آسمان روشن ايران
درودي آتشين همراهتان از من
كه خون عشق پاك ميهن يكتا پرستان را
بشريانهاي خود دارم
سخنگوي دل سربازهاي اين وطن باشيد
باقيانوسها گوييد
من از امواج جوشان خزر بار سفر بستم
پيامي آتشين دارم
سر راهم ، هزاران يادگار جاودان زين باستاني سرزمين ديدم
عجب خاكي !
كه كوهستان و جنگلها و گلزار و كوير او
پر از نقش قدمهاي عزيزان بود

******

شما اي بادها
اي ابرهاي از خزر ره بر فراز جنگل مازندران برده
بتيغ آفتاب صبجگاهان
بر ستيغ كوهسار شرق بنشسته
باقيانوسها گوييد
خراسان
آن گرامي خاك دانش گستر ايران
درخشان دامني دارد پر از مردان تاريخي
يكي ز آنان
ابومسلم
مهين فرزند جانباز خراسان بود

******

شما اي بادها
اي ابرهاي قيرگون با غرش رعدي
بهنگامي ، كه شد هنگامه جو آشفته رگباري هراس آور
باقيانوسها گوييد
كوير سيستانرا
بنگريد و رود مست هيرمندش را
كه چون طغيان كند
از كوره هاي رويگر سردار برخيزد
همانند ستبرين بازوان
يعقوب نام آور
كه اسب تشنه ميهن پرستي را
بسوي دجله ميراند
در آنجا ، خطبه غراي استقلال ايرانرا
بنام خويش مي خواند
بدانسان خطبه كز او
پايه تخت خلافت ، سخت لرزان بود !

*******

شما اي بادها 
اي ابرهاي آسمان گرد خيال انگيز با برقي
باقيانوسها گوييد
ز شهر اصفهان
ميدان پر شور نبرد نادري بگذشته ام
به پيشاپيش فرياد وطنخواهانه نادر
بهر سو جاي پايي از فرار ياغيان ديدم
بساط تركتازيهاي در هر گوشه گسترده
ز برق تيغه تيز تبر زيني
پريشان بود

*******

شما اي بادها
اي ابرهاي درهم و برهم
كه با بنيان افكار بلند پيشوايان آشنا هستيد
باقيانوسها گوييد
بآذربايجان رفتم
ز صدها كوه دايم برف گير پير بگذاشتم
درون سينه تاريخ بند آذرافشانش
مقام آتش زرتشت را ديدم
فروغ پاكي و نيكي ، 
از آن يكتا پرستي هاي عهد باستان
هر سو نمايان بود

*******

شما اي بادها
اي ابرهاي تيره و روشن
باقيانوسها گوييد
از آن دهليز خاك آلود ، تاريخ كهن در دامن الوند
ز كرمانشاه بگذشتم
ابهت خيز كوه بيستون را ديدم و آن لوحه سنگي
كه با تنديس عهد باستان آيينه گردان بود
وز آنسو در پناه سايه هاي چتر استقلال اين كشور
طنين انداز پند داريوش از پيكري سنگي
براي مملكت داري
به نيك انديشي و پاكي
بنام پاك يزدان بود

*******

شما اي بادها
اي ابرهاي غرب ايران را عيان ديده
باقيانوسها گوييد
درون طاقهاي سنگي دوران ساساني
كنار پيكر شير اوژن شبديز و نقش خسرو پرويز
بديدم پيكر شاپور اول را
كه با زرتشت پاك آيين
بحكم فروهر
در حلقه پيمان
بكوه طاق بستان بود

*******

شما اي بادها
اي ابرهاي با برق و با طوفان
باقيانوسها گوييد
بخوزستان سفر كردم
فراز خاك زرخيزي كه در دامان كارون شكرستان بود
در آن ويرانه هاي شوش ديدم جلوه عهد هخامنشي
وز آنسو ي غبار آلود خوزستان
كنار دجله را ديدم كه هر موجش
حكايت گوي كسري
دادگر نوشيروان
در كشور نوشين روانان بود 

********

شما اي بادها
اي ابرهاي سيل ها را سوي درياها روان كرده
باقيانوسها گوييد
در آن روزي كه رسم برده داري افتخار نسلها ميشد
بشر را دسته دسته سوي بازار فروش برده ميبردند
مداين بود و زنگ عدل نوشروان
شكوه طاق كسري
خيره ساز چشم كيوان بود

********

شما اي بادها
اي ابرها با ريزش اشك زمان در جلوه ي باران
در آن تاريك شبهايي كه ناگه خاطرات كهنه از نو زنده ميگردد
باقيانوسها گوييد
ز خاك پارس آن آيينه قدرت گذر كردم
بتكيه گاه كيوان شوكت كورش نظر كردم
از آن تك نقش هاي سنگي و تصوير مردان خراج آور
كه تقويم خيال انگيز تاريخ قرون هستند
چندي در عجب ماندم
در آنجا امپراتور بزرگ روم را ديدم
كه در پاي سمند شاه ساساني
اسيري سر بدامان بود و از هر سو
شگفتيها فراوان بود

*********

شما اي بادها
اي ابرهاي از خزر سوي خليج فارس رو كرده
باقيانوسها گوييد
كه فرزندان ايران كنون پيوند ساز افتخارات كهن با آرمانهاي نو هستند
ميدانند با هر يك وجب زين خاك
خون ملتي با اين نشانيهاي جاويدان عجين گشته
و ميدانند بهر بازگو كردن
باقيانوسهاي بيكران تاريخ ايرانرا
رقم پرداز عالم بر جبين روزگار اين حكم بنوشته
كه بايد باد و باران
برق و طوفان حوادث آفرين داند
زمين تا گردشي دارد
هوا تا جنبشي دارد
خليج فارس با امواج دستانگوي جوشانش
بناي پايه هاي محكم بنياد ايرانست و
از روز ازل با نام ايران بود

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

No comments:

آرشیو مطالب