بارون میباره بارون میباره / از ابرآ داره آسمون میباره
توی هر قطره اشک ستاره داره / داره رو گل و گلدون میباره
بارون میباره بارون میباره
نگاه کن توی آسمون آینه ها رو/ توی هر قطره ای عکس شهرآی ما رو
زمین دگر تشنه وا کن لبا رو/ بنوش قطره های شراب خدا رو
غمات رو فراموش کن / تا میتونی می نوش کن
با رنگای دیوونه ی ما / چشامون رو مدهوش کن
نگاه کن که ابرا چقد شاد میبارن / با آواز و با شور و فریاد میبارن
میبارن تموم میشن و میرن اما / به هر گوشه ای بذر میلاد میبارن
تو هم همچو ابر بهار/ به دشت های فردا ببار
تموم شو گذر کن برو/ بمون در هزار تا بهار
بارون میباره بارون میباره ....
مرضیه
# به نام گــــــــل ســــرخ #
بخوان بخوان بخوان
بخوان به نام گل سرخ در صحرای دور
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان دوباره بخوان تا کبوتران سفید
به آشیانه ی خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشتها گذرد
پیام روشن باران ز بام نیلی شب
که رهگذار نسیمش به هر ترانه برد
ز خشک سال چه ترسی که صد بسی بستم
نه در برابر آب که در برابر نور و در برابر آواز و در برابر شور
بخوان دوباره بخوان ، بخوان دوباره بخوان
بخوان دوباره بخوان
در این زمانه ی اوثرت به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه ی سرو ، قمری ، لاله سرودها بسرایند
ژرف تر از خاک زلال تر از آب
تو خاموشی که بخواند ، تو میروی که بماند
که بر نهالک بی برگ ما ترانه بخواند
از این کریوه به دور در آن کرانه ببین
بهار آمده از سیم خاردار گذشته
طریق شعله ی گوگردی بنفشه
چه زیباست چه زیباست
هزار آینه داری هزار آینه اینک
به هم سرایی قلب تو می تپد پاشو
زمین تهی ز رندان همین توای تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
یادش گرامی باد .... صدایش جاودانه ماند ...
No comments:
Post a Comment