سرود جشن مهرگان و سرودههای تنی چند از چکامه سرایان در مورد این جشن
ایرانی.آرتین
http://www.4shared.com/audio/SNA8xk2F/Sorude_Jashne_Mehregan.html
در شاهنامه ی فردوسی، جشن مهرگان، به پيروزی فريدون بر
«بيوراسب» (ضحاک) نسبت داده می شود. اين روايت بايد بسيار
كهن باشد. فردوسی، جريان آن را چنین می سرايد:
فريدون چو شد بر جهان كامكار ندانست جز خويشتن شهريار
به رسم كيان، تاج و تخت مهی بياراســت با كاخ شاهنشهــی
به روز خجستـــه، سر مهر ماه به سر، بر نهاد آن كيانی
كلاه
به فرمود، تا آتش افروختنـد همه عنبر و زعفـران
سوختند
مهرگان از ديد چكامه سرايان
از پس سده های پرآشوب، ايرانيان كه به آيين ها و جشنهای فرهنگی خود توجه
داشتند، به هر شكل، در پنهان و آشكار به برگزاری باشكوه آنها همت می
گماردند. از سده ی چهارم هجری به بعد نيز، شاعران و نويسندگان شعر و نثر
پارسی به اين جشنها روشنايی انداخته و در اين باره بسيار به گفتگو
پرداخته اند.
رودكی در شعر خود به جشن مهرگان چنين اشاره می كند:
ملكا جشن مهرگان آمد جشن شاهان و خسروان آمد
فردوسی می سراید:
بکرد اندر آن کوه، آتشکده بدو تازه شد مهرگان و
سده
این گونه سخن، نشان از آن دارد که برگزاری آیین مهرگان پیشینه ای دورتر
از روزگار هوشنگ، پادشاه کیانی دارد.
منوچهری دامغانی در ديوان خود می نويسد:
مهرگان آمد هان در بگشاييدش اندر آريد و تواضع بنماييدش
خوب داريد و فراوان بستاييدش هرزمان خدمت لختی بفزاييدش
قطران تبريزی می نويسد:
آدينه و مهرگان و ماه نو باشند خجسته هرسه بر
خسرو
عنصری:
مهرگان آمد گرفته فالش از نيكی مثال
نيک روز ونيک جشن و نيک وقت ونيک فال
سنايی:
گاه آن آمد كه باد مهرگان لشكر كشد
دست او پيراهن اشجار از سر بركشد
باغها را، داغهای عبريان بر برزند
شاخها را چادر نسطوريان بر سر كشد
و سرانجام سروده ی زيبای مسعود سعد سلمان:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزا اي نگار مهر چهر مهربان
جام را چون لاله گردان از نبيد باده رنگ
وندر آن منگر كه لاله نيست اندر بوستان
----------
No comments:
Post a Comment