گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Saturday, November 6, 2010

استاد جليل شهناز

                               علاجي بکن کز دلم خون نريزد
                         
                              سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل
 
چندي است که همراهان صاحب احساس کاروان گلها خبر از بدي معيشت  هنرمندان بزرگوار ايراني که ساليان متمادي  جواني ..احساس.. و موقعيت شغلي و گاها موقعيت خانوادگي خود را در جهت پيشبرد هنر ايران و ايراني  مصروف داشته که ذکر همه انها در اين چند سطر مقال نميگنجد. و تجزيه وتحليل ان  وجود متخصصان و صاحب نظران خاص خود را  طلب مينمايد ....و در اينجا  روي سخنم  با دوستان  و همراهان کاروان گلهاست که با ان احساس ظريف و پاک خود بدليل  ارتباط عاطفي که با اين بزرگان هنر و ادب ايران ما دارند و ديگران را بنحوي از وقعيت موجود  و گذران زندگي  روزمره انها  مطلع ميکنند که جاي سپاس و تشکر  دارد .. لذا تا انجا که امکان تحرير اين رنجنامه براي راقم اين سطور را ميدهد علاقمندم مواردي را باطلاع شما برسانم 
طرح پيشنهادي شما همراهان اين کاروان زيبا گلها مبني بر کمک  افراد باين استاد مسلم هنر يعني  استاد جليل شهناز هر چند ريشه از صفا و صميميت شما دارد  اما نبايد فراموش کرد که انجام و اجرا اينکار  تعويض مقام و منزلت فرزندان نکيسا و باربد  با گداهاي سامره و نجف و کاظمين است 
من اعتقاد دارم اجازه بدهيد زمان ثابت کند که فرزندان هنر مند ايران  که در واقع از بهترين  مخلوقات  خدا ي بزرگ ميباشند  و امروزه ممنوع الچهره . ممنوع الصدا . ممنوع الدم و بسياري از ممنوع هاي رايج ديگر شدند  گرسنه و بدون امکانات سر بر بالين ميگذارند 
من اعتقاد دارم  اجازه بدهيد  که نسل اينده ما بخوبي بداند  که در سر زمين نکيسا و باربد .. بفرزندان انها گفته شده  ... گريه بر هر درد بي درمان دوا است 
من اعتقاد دارم اجازه بفرمائيد که مردم بخوبي بدانند  متوليان هنر و هنر مند که همانا وزارت  ارشاد  و مديران انها ميباشند  اينها بجاي انجام وظيفه مدون خود  تصويب نموده  که يک بند کوچک ان همانا حمايت  و اعتلا هنر و هنرمندان  ايراني است با تکيه بر جاي بزرگان  و براي حفظ مسند چند روزه خود فقط در فکر مداهنه وچاپلوسي  از ديگرانند  و تنها چيزي که نميدانند  همان هنر و حفظ و حمايت هنر مندان اين سر زمين است..من  اعتقاد دارم  اجازه بفرمائيد  که مردم ونسل اينده ما بدانند که اساتيد موسيقي و هنر سر زمين نکيسا و باريد تا اخرين لحظه عمر خود تسليم دريوزگي نشدند . و تنها با ساز  و اواز و هنر همراه با احساس پاک خود زندگي را بپايان رساندند .. از شما ميخواهم اجازه بدهيد تا مردم وطن و نسل اينده ما بهتر بدانند  که انسانهاي والا و بي تکبري مانند عاليجناب داود پير نيا  حافظ هنر و هنر مند ايراني بود...و از شما
ميخواهم اجازه بفرمائيد که مردم اين سر زمين  و نسل هاي اينده انها همه چيز را شخصا ببينند و قضاوت کنند.. بگذار تاريخ بنويسد که استاد مسلم هنر موسيقي ايران
با تنگدستي  و عزلت  اما با غرور مانند شيران نر زندگي را بپايان رسانيد و هميشه از لاشخوار ها نفرت داشتند  و دارند
از شما ميخواهم اجازه بفرمائيد
رودسري   .
 
               

No comments:

آرشیو مطالب