گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Saturday, November 6, 2010

Re: هنر خوار شد

با درود بسیار به محسن عزیز و تمامی یاران گروه و عرض تشکر ازینکه من را داور قرار داده اید.عزیزان من. اگر با دقت به پیام های ارسالی دیگر دوستان توجه کنیم جواب سئوالات شما در انها مستتر است.دوست گرامی مان که اشاره به استاد شهناز کرده اند.خود این یک نمونه بارز از روش زندگی کسی است که بگفته پرویز یاحقی:دفتر تار را در ایران بسته است.این هنر مند و یا هر یک دیگر ازین دست اگر قصد دریافت پول داشتند که زندگیشان خانه استیجاری نبود.شنیدم استاد پایور .که روحشان شاد باد.در سفر امریکا در محفلی حضور داشتند.شخصی در ان مجلس از ایشان دعوت میکند که در روز معینی که ایشان میهمانی دارند.تشریف بیاورند.در ضمن اشاره میکند استاد سازشان را هم بیاورند.استاد می فرمایند :من ساز زدن بلد نیستم.ان شخص با تعجب میپرسد شما که استاد این ساز هستید.جواب میدهند:یعنی ان جور که شما میخواهید ساز زدن بلد نیستم
من کوچکترین شک به نیت پاک دوستان گروه  ندارم از هر جهت که گفته اند سمت و سوی خیر است.اما گیرم که افراد خیر خواه به اندازه کافی پیدا شدند حسابی هم باز شد..اول انکه شک دارم استاد شجریان چنین امری را سر پرستی کند.دوستی که به پروژه بم اشاره کردند دست روی نقطه حساسی گذاشتند که چنین هنرمند با این شهرت سر انجام موفق به اجرای این طرح نشده است.با این احتمال که ایشان نیز پذیرفتند چگونه می شود به همایون خرم .فرهنگ شریف.حسن کسایی فضل الله توکل و بسیاری از انان گفت حساب بانکیتان را مرحمت کنید در ماه فلان مبلغ بحساب شما واریز می شود.من بشخصه گمان نمیبرم با حال و هوا و روحیه ای که از انان می شناسم نه تنها مقبول نمی افتد که شاید برایشان یک نوع توهین نیز تلقی شود. به پرویز یاحقی نمیتوانستی بگویی ساز بزن.مثلا در خلوتی و تا خودش مایل نبود محال بود دست به ساز ببرد.انگاه چگونه میتوانستیم سخن از پول با او بگوییم؟ دوستی سازی داد من ازو نظر خواهی کنم. با محمود رحمانی پور رفتیم خانه اش.با تمام دوستی و نزدیکی. کلامی از ساز نگفتم.جعبه ساز را باز کردم و نشستیم.سخن از هر طرف شد تا خودش سئوال کرد:این ساز چیست.گفتم متعلق بیکی از دوستان است که معتقد است چنین و  چنان است.ساز را برداشت کوکی کرد چند تا ارشه کشید و نظرش را گفت
اما اینکه چه باید کرد.من متاسفانه راه کار مناسبی در شرایط موجود برای تحقق این ارزو محتمل نمی بینم.سر کار ستاره خانم شاید بشود گفت بهترین روش را گفتند که این کار باید از سوی مراجع قانونی و دولتی دنبال شود.ولی چگونه و با کدام ابزار؟شما به تک تک این دسته از هنرمندان که بنگرید و از ایشان سئوال کنید بیقین خواهید شنید که سالیان درازی است که شاهد چنین گفتار و اندیشه هستند و هیچگاه از حرف به عمل نرسیده است.من نمی خواهم سخنان یاس اور و غیر محتمل را مطرح کنم که سخن از واقعیات است.تعارف هم ندارد.البته من شاید بتوانم باب مذاکره ای را با چند تن از انان باز و نظر خواهی کنم .وحتما هم خواهم کرد و بخوبی میدانم که دوستان گرامم چنانچه پیشنهادی از سوی انان مطرح شد با جان و دل پذیرا خواهند شد.اما شما لطف کنید و اطمینان دهید در چنین صورت منابع مادی مکفی تامین خواهد شد؟ یا بقول ستاره خانم چند نفری میایند و قدم پیش میگذارند و اقدام خیر خواهانه ای هم میکنند.اما ایا به این واقعیت نیز اندیشیده اید که این حساب یک شاهی و صنار نخواهد بود.البته این را هم اضافه کنم که به قطع و یقین انان بودجه را برای اهدافی نظیر ساختن هنر کده و یا خانه موسیقی و امثال این در نظر خواهند داشت.تازه اگر مطرح بکنند
اما نچه بنطر من میرسد انکه این هنرمندان بتوانند با اجرای کنسرت به اهدافشان نزدیک تر شوند.با استاد خرم سخنانی گفته ایم و اقداماتی هم درین زمینه شده که جمعی از دوستان ازین امر اگاهند.من به استاد عرض کردم در مراسم بزرگداشت ایشان محل تعیین شده تکافوی سیل جمعیت را نکرد اینک در جای دیگر با وسعت بیشتری انجام شود که البته درین فکر هستند.مورد دیگر انکه در کنسرت از هنرمندان بیشتری استفاده شود مثلا ساز استاد سنتور فضل الله و یا پیانوی انوشیروان روحانی تنبک اسمعیلی و یا تار فرهنگ شریف(که البته بزبان ساده میاید) لیکن این اهتمام هم بشود شاید حتی با یکی از ایشان محقق گردد
یاران نازنینم.دلم میگیرد انگاه که بیاد محمودی خوانساری می افتم که با چه فلاکت زندگی کرد و مناعت طبع نگذاشت که این وجود نازنین یک لقمه نان و جرعه ای اب از کسی بپذیرد چه کار ها که میتوانست و نکرد
بیش ازین وقت ذیقیمت شما را نمی گیرم ماحصل کلام هم این است که عرض کردم و انچه درین باب بنظرم میرسد با دوستان در میان گذاشتم.یاران گرامی اگر پیشنهاد و یا نظری دارند اعلام بفرمایند.سپاسگزار خواهم  بود
پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد
فرامرز سمیعی


From: mohsen soly <mohsen.soly@gmail.com>
Sent: Fri, November 5, 2010 10:25:03 AM
Subject: Re: هنر خوار شد

با درود به دوستان هموند

نظر دوستان را به چند نکته جلب می کنم

1-آیا مطمئنید که استادان حتی یک هدیه از ما قبول می کنند؟  به نظر من آنان که یک عمر با عشق زندگی کردند این عشق را به پول نمی فروشند.چندی قبل که بایکی از بزرگترین استادان  تماسی داشتیم حتی پیشنهاد یک هدیه بنام دستگاه دی وی دی خوان را نپذیرفتند.

2-  هرازگاهی موجی در میگیرید و بسیار احساسی در مقابل یک ایمیل واکنش نشان میدهیم. اگر از خودمان سوال کنیم که در مقابل درخواست ساده استاد شجریان برای ساختن یک سالن موسیقی در بم چه کاری انجام داده ایم جواب هریک از ما چیست؟

3- گر هنر رونقی یافت در 30 سال آخر دوران پهلوی از حمایت دولتی بود.  هنرستان موسیقی و دانشگاه  برای آموزش موسیقی و هنرهای زیبا  و  اهمیتی که رادیو و تلویزیون برای هنر قائی یافتند بنا براین  هنرمند ارج و قربی یافت و از لحاظ مالی دغدغه کمتری داشت بنا براین تمامی ذهنش متوجه خلاقیت بود که ثمره اش آنهمه استاد بی بدیل و آنهم  آثار تکرار ناشدنی بود.

4- در دورانی که نشان دادن آلات موسیقی جرم و هنرمند مطرب قلمداد شود اقبال عمومی به هنر کاهش می یابد و یا زیر زمینی می شود  یا به هرز میرود که ثمرش همین بلبشویی است که  امروز با ظهور انواع موسیقی رپ (که البته در میان آنها هم آثار خوب هم هست و قصد توهین به هیچ سلیقه ای را ندارم) یا ظهور کسانی مانند محسن نامجو می شود که مرزها در هم میریزید بطوریکه نه اصل و نه بدل قابل تمییز نیست. . حالا با این تفکری که موجود است آیا  اجازه میدهند که بنیادی در این زمینه تاسیس شود و به پشتیبانی هنرمند برخیزد در حالیکه خود هنر را منکرند و بجز هنر مورد تاییدشان به هیچ عقیده و فکری احترام نمیگذارند و حتی اجازه حیات نمی دهند؟

5-قبل از هر کاری با فرامرز سمیعی مشورت کنید. او با بسیاری از آنان زندگی کرده و با خلق و روحیات ایشان آشنایی دارد.   بنا براین احتیاط کنیم و با تصورات خودمان خدای ناکرده آرامش آنان را در این سالیان آخر عمر برهم نزنیم

 

با سپاس از هموندان گرامی

شاد زیوید تندرست و کامروا

محسن سلیمانی


2010/11/5 Darya Man <man_darya@yahoo.de>

salam Dostane aziz,
man ham be Onwane yak Doste in Group beoaziried,
wa man ham be Pischnahade in Doste aziz bisyar korsandam,
ama schiwai wa  jaryane daryaft wa pardakt behtare ke az tarafe schkase kasi nabasche
Balke az yak hesab be Onwane ;Honarmandan; baschad,....
Ba Sapas
Darya
--



دوستان عزیز گل ها . باید افسوس خورد از موقیت مادی و طرز زندگی هنرمندان گرامیمان  . من با نظر دوست عزیز هم عقیده هستم و پیشنهاد میکنم اکنون که گروه گل ها  بزرگ شده است به طور دسته جمئ یک حساب بانکی برقرار کنیم و زیر نظر استاد شجریان به  هنرمندان تقدیم کنیم . و این کار را به طور ماهیانه دنبال کنیم. رحمت

--- On Wed, 11/3/10, Hojjat Ghahramani <hjtghrmn@yahoo.com> wrote:

From: Hojjat Ghahramani <hjtghrmn@yahoo.com>
Subject: هنر خوار شد
To: friends-of-radio-golha@googlegroups.com
Date: Wednesday, November 3, 2010, 12:37 PM

با درود به همه ی یاران رادیو گلها
تا کنون از خود پرسیده ایم چرا هنر در این جامعه با تنگدستی عجین شده است و هنرمند هم؟ تا کنون از خود پرسیده ایم چرا عده ای که خود را هنردوست و برخی اوقات هنرمند معرفی می کنند چوب حراج به زحمات شبانه روزی یک هنرمند می زنند و ما هم بعد از دزدی (دانلود) آثار آن ها در قسمت نظرات با به به و چه چه از زحمات بی شائبه این عزیزان هنردوست تقدیر به عمل می آوریم تا این فرهنگ دزدی را هرچه بیشتر رونق بخشند؟
استاد جلیل شهناز بعد از عمری تلاش در راه هنر این سرزمین اکنون در کهنسالی و بیماری در خانه ای استیجاری زندگی می کند و آنگاه عزیزان هنردوست که حتما خدمت هنرمندان ارادت هم دارند! آلبوم ایشان را جهت دزدی در وبلاگ هنری!!! خویش قرار داده اند
به وبلاگ دل زنده ها سری بزنید، بوی گند دزدی به زیر مشام میزند، هرکس ذره ای انصاف داشته باشد از خود نمی پرسد چرا آلبوم استاد کیوان ساکت بایستی برای دانلود گذاشته شود؟ آلبوم جدید سینا سرلک هنرمند جوان و مستعدی که از بهترین شاگردهای استاد شجریان است در این وبلاگ چه می کند؟ واقعا هنرمندان در جامعه ی ما چه پشتوانه ای دارند؟ چرا زحمت بکشند؟ چرا وقت بگذارند؟ چرا هزینه کنند؟ بهتر نیست وبلاگی هنردوستانه یا بهتر بگویم دزدخانه ای راه بیندازند؟

هنر خوار شد ...
پاینده و پیروز باشید




No comments:

آرشیو مطالب