جشن سده یکی از جشنهای زیبای ایرانی که به روایتی جشن پیدایش آتش هم
هست را ایرانیان راستین گرامی میدارند،دیگر بر همگان اهمیت
آب،آتش،خاک،هوا و خورشید آشکار است. ترانه بسیار زیبا و ماندگار جشن سده
با صدای نوش آفرین و کاویانی.آرتین
http://www.4shared.com/mp3/35v77nHo/NoshafarinKavianiJashn_Sadeh.html
http://www.mediafire.com/?kecberupjbzgsun
http://radio-golha.mihanblog.com/post/742
آتش جشن سده شعله به دلها زده
هوشنگ با هنگ و رای پیروز دل جام زده
قصّه آن مار و سنگ راه فراز و نشیب
سنگ به سنگ شعله زد روشنی آغاز شده
زنده و جاوید باد یاد نیاکان ما
مهر وطن در دلم،آتش سوزان شده
پیر مغانم بداد جرعهای از مهر و داد
آتش زرتشت بین وهومن پاک شده
روشنی بیکران دست نیایش بلند
نور خدا را ببین در دل بینا شده
رفتن راه اشا رسیدن به هاروتات
آتش مزدا نگر خورشید تابان شده
روشنی درونی روشنی دل و جان
آرمیتی و راستی معنی آتش شده
دست به دست میدهند سلسه آزادگان
دور تو چرخ میزنند با دلی پر ز ایمان
آتش جشن سده در دل خود برفروز
راستی است آذرنگ شب شده مانند روز
همیشه با فر و داد پیروز باشی پیروز
جشن سده
جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی، است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه
یعنی آبان روز از بهمن ماه برگزار میشود. جشن «سَدَه» بزرگترین جشن آتش
و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن
در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای
کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کموبیش بر
میافروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان
و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و
آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و
نمایشهای دستهجمعی نیز میپردازند.
سده از دیدگاه اساطیری
از اسطورههای جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی
میگوید: «هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار، کندن کاریز، کاشتن
درخت … را به او نسبت میدهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت
و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقهای زد و
آتش پدیدار شد.» هم در کتاب "التفهیم" و هم "آثارالباقیه" ابوریحان، از
پدید آمدن آتش سخنی نیست بلکه آنرا افروختن آتش بر بامها میداند که به
دستور فریدون انجام گرفت و در نوروزنامه آمدهاست که: «آفریدون همان روز
که ضحاک بگرفت جشن سده برنهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک رسته بودند،
پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز،
آیین آن پادشاهان نیک عهد را در ایران و دور آن به جای میآورند
سده از دیدگاه تاریخی
داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهاندن جشن سده در شاهنامه بدین گونه
آمدهاست که هوشنگ با چند تن از نزدیکان از کوه میگذشتند که مار سیاهی
نمودار شد. هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد. سنگ به کوه
برخورد کرد و آتش از برخورد سنگها برخاست. به گفته فردوسی:بر آمد به سنگ
گران سنگ خرد هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهـاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که اورا فروغی چنین هدیه داد همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشـب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد
---