گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Monday, May 12, 2008

[erfanISLAMI] Update =>87/02/24

 
 
افسانه سازان «هولوكاست» درسينما â€" 7
«اكسدوس»درخدمت تبليغ انديشه هاي صهيونيستي
افسانه سازان هلوكاستولي فيلمي كه يك بار و براي هميشه تصويرسرزمين جديد يهوديان را در انديشه تماشاگران سينما در آمريكا تثبيت كرد، فيلم «اكسدوس» (اتوپره مينجر-1960) است كه در آن زمان با بودجه اي بي سابقه 2 ميليون دلار به مدت 212 دقيقه و به صورت تكني كالر و سوپر پاناويژن 70 ميليمتري (يعني سقف تكنيك و توان هاليوود) ساخته شد. اكسدوس به مفهوم مهاجرت، بخشي از كتاب عهدنامه عتيق به نام «سفر مهاجرت» است كه هاليوود براي تبليغ انديشه هاي صهيونيستي ساخته بود، طرح اصلي فيلم زماني ريخته شد كه «دورشاري» مدير كمپاني «متروگلدوين ماير» در آن زمان تصميم به ساختن فيلمي درباره اسرائيل گرفت. او از داستان نويسي به نام «لئون اوريس» خواست كه داستان فيلم را بنويسد. «اوريس» قبلاً فيلمنامه «فرياد جنگ» را نوشته بود كه فيلم اقتباس شده از آن با اقبال عمومي مواجه شده بود. قرار شد، اوريس طي سفري به اسرائيل اين داستان را بنويسد. ديدار اوريس از اسرائيل دو سال طول كشيد. او از شهرهاي مختلف بازديد كرد و با مردم و ساكنين آنجا، بويژه ساكنين جديد كه يهوديان مهاجر بودند گفتگو و نوارهاي بيشماري از صداي آنها را ضبط كرد. نتيجه آن كتابي شد كه «دورشاري» با مطالعه آن موافقت كرد كه فيلم توليد شود. در اينجا مشكلي وجود داشت و آن هم نقش پررنگ انگليسيها در داستان بود كه بسيار منفي جلوه داده شده بود و از آن طرف اگر اعراب و مسلمانان را به عنوان دشمن اصلي نشان مي داد اين خطر وجود داشت كه مسلمانان فيلم هاي كمپاني مترو گلدوين ماير را تحريم كنند. لذا پروژه بلاتكليف مانده بود. تا آنكه «اتوپره مينجر» كارگردان صهيونيست تصميم مي گرفت كه داستان را از كمپاني مترو خريداري كند و خود به تنهايي آن را بسازد. او كه خود را تهيه كننده مستقلي مي دانست، به «جوزف فوگل» مدير ابدي كمپاني متروگلدوين ماير گفته بود كه مبلغ 75 هزار دلار خرج فيلم خود را فراهم خواهد ساخت و به تنهايي اقدام خواهد كرد. پس از خريد داستان، وي فيلمنامه را به «آرتور كريم» رئيس كمپاني «يونايتد آرتيستز» ارائه كرد. همسر كريم يك يهودي به نام «ماتيلدا» بود كه در همان زمان در «مؤسسه تحقيقاتي وايزمن» كار مي كرد: قرار شد كمپاني يونايتد آرتيستز فيلم «پره مينجر» را تهيه كند و قرار شد«دالتون ترومبو» يكي از ده نفر هاليوودي هاي دوران كميته مك كارتي كه ممنوع القلم بود نام خود را آشكار كند و گفت وگوهاي فيلم را بنويسد. سپس «پره مينجر» با دوست قديمي خود «مايروايسگال» مدير مؤسسه صهيونيستي علوم وايزمن در اسرائيل تماس گرفت و نسخه اي از فيلمنامه را براي او فرستاد و از او درخواست كرد كه هرچه در توان دارد انجام دهد تا كار ساخت فيلم در اسرائيل آسان شود، دولت اسرائيل نيز سرهنگ «گرشون رولين» يكي از فرماندهان سابق سازمان هاگانا را مكلف كرد كه تجارب صهيونيستها در زمينه فعاليت هاي سري تروريستي را در اختيار «پره مينجر» قرار دهد. ضمناً ژنرال «فرانسيس روي» نيز مشاور نظامي كارگردان بود. يك نفر هم رابط اكيپ فيلم برداري و «بن گوريون» نخست وزير وقت اسرائيل بود. «اتوپره مينجر» كارگردان فيلم در كتاب شرح حال خود مشكلاتي كه در هنگام فيلمبرداري «اكسدوس» با آن روبرو بود را به تفضيل شرح مي دهد. وي دراين مورد مي گويد: سناريوي كامل فيلم، موجب ناراحتي اعراب و انگليسي ها شد. من فوراً دريافتم كه اسرائيلي ها از آن خوششان نمي آيد. آنها مي خواستند كه فيلم به طور دربست در اختيار اسرائيل باشد ولي من گفتم كه اين از ارزش فيلم بسيار مي كاهد. وي سپس به شرح وقايع ديدارخود با بن گوريون، «موشه دايان» و «گلدا ماير» مي پردازد و مي گويد نامبردگان اعتراض كردند كه چرا در نشان دادن سازمان تروريستي «ايرگون» آن قدر مبالغه شده است و او مؤدبانه به آنها پاسخ داده است.
«من معتقد نيستم كه اسرائيل بدون وجود تروريسم مي توانست روي پاي خود بايستد. من از خشونت و زور منتفرم ولي چيزي را كه نشان دادم، متأسفانه يك واقعيت است.
اصولاً قبل از آنكه فيلم «اكسدوس» اكران شود، اعتراضات سياسي از همه سازمان ها و اقشار مردم وجود داشت. اسرائيلي هاي ميانه رو تصور مي كردند كه اين فيلم اهميت تروريسم يهود را جلوه داده است و حتي به «پره مينجر» پيشنهاد كردند كه فيلمنامه را دوباره بنويسد و او پاسخ داد كه شما از من مي خواهيد كه تاريخ را دوباره بنويسم و اين غيرممكن است(7) البته چنانچه قبلا اشاره شد تروريست ها نيز اعتراض كردند كه به آنها اهميتي داده نشده است. راديو قاهره در مصر نيز اين فيلم را «توطئه امپرياليسم يهود» ناميد. گروهي ديگر نيز نگراني خود را از زياده روي در خشونت اعلام كردند. هدف «بن گورين» ارائه تصوير اسرائيل به شكل بزك كرده بود. او با كارگردان فيلم هماهنگي لازم را به عمل آورد و مي بينيم كه در فيلم اعمال فاشيستي صهيونيست ها عليه مردم مسلمان فلسطيني مانند كشتار ديرياسين توسط سازمان تروريستي- ارگون، نشان داده نمي شود. «بن گوريون» از سوي ديگر براي كاستن از شأن رقيب سياسي خود يعني «مناخيم بگين» رئيس سازمان ارگون (كه بعدا تبديل به حزب راستگراي افراطي «ليكود» شد) سود جست. ولي علي رغم تعصب صهيونيستي «پره مينجر»، بن گوريون نتوانست از تلاش هاي خود نتيجه اي بگيرد. بعدا كه وي با «بگين» ملاقات مي كند، مي بيند كه وي از نقش سازمان «هاگانا» در فيلم خشنود نيست. اين حزب زير نظر «بن گوريون» اداره مي شد، اعتراض بگين آن بود كه فيلم اكسدوس به سازمان ارگون كم بها داده و نقش سازمان هاگانا را بالا برده است. بگين تهديد كرد كه او و اعضاي حزب به محل فيلمبرداري خواهند آمد و فيلمبرداري را متوقف خواهند كرد و كارگردان فيلم نيز در پاسخ آنها گفت كه چنين كاري را نمي توانند بكنند.
پس از آماده شدن فيلم در برابر تسهيلات فراواني كه «ماير وايسگال» رئيس موسسه وايزمن براي سهولت كار فيلمبرداري در اسرائيل به پره مينجر واگذار كرد، وي نيز تصميم گرفت، حقوق نمايش فيلم در اسرائيل را به آن موسسه واگذار نمايد و به او پاداش مناسبي بدهد. به جز اين، درآمد ناشي از اكران اول فيلم مذكور در نيويورك را به آن سازمان بخشيد. بهاي بليت اكران اول فيلم در آن زمان به رقم بي نظير 400 دلار رسيد و به اين ترتيب مبلغ يك ميليون دلار عايد آن سازمان شد. علاوه بر آن «بن گوريون» در فيلم به جاي خودش ظاهر شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
7- اين بخش برگرفته از كتاب «پشت صحنه هاي اوتوپره مينجر» به قلم «ويل فريش هاور» است كه در سال 1974 در نيويورك به چاپ رسيد.
 Ù…شاهده Ùˆ مطالعه قسمت قبل
شواليه هاي ناتوي فرهنگي
شواليه هاي ناتوي فرهنگي، فصل اول / بخش 16
فاز امنيتي پروژه ناتوي فرهنگي
پيام فضلي نژاد
از ديگر سو، ميرزا ملكم خان ارمني، با آرمان هاي ليبراليستي، سر سفره انگليس نشسته بود و چهره هاي نسل معاصر روشنفكري هم، يا از تبار رامين جهانبگلو هستند و سردرآخور سازمان جاسوسي سيا دارند، يا مثل عباس عبدي به جرم فروش اطلاعات به مؤسسات آمريكايي به زندان رفتند، يا چون اكبر گنجي به جرم اقدام عليه امنيت ملي محكوم و سرانجام به ايالت هاي فرنگستان گريختند. تاريخ شناس نسل معاصر، هاشم آغاجري شد كه مانند ملكم خان و فتحعلي آخوندزاده، با پروژه استعماري «پروتستانتيسم اسلامي»، كارش به مرز ارتداد كشيد.
نسل چهارم، چون پدران خود از قرائت هاي نوين اسلامي و پايان بخشيدن به انحصار روحانيون در فهم دين سخن گفتند. كوشيدند كه با بهره گيري از هرمنوتيك، مانند اسلافشان، در اصول دين اجتهاد كنند و اتفاقاً كساني چون؛ عبدالكريم سروش، محسن كديور و محمد مجتهد شبستري، همان مدعاي كهنه ملكم خان ارمني، مبني بر «حفظ جوهر اسلام» را سردادند. اين روش شناسي يكسان در فهم و اصلاح دين، بدين سبب بود كه هر دونسل، اسلام را مانع پيشرفت مي بينند. ملكم خان، قصد اصلاح در مكتب اسلام را داشت تا آن را با سنت اومانيستي اروپا سازگار كند و روشنفكران معاصر نيز به دنبال دنيوي كردن دين و سكولاريسم رفتند و تئوري كهنه گذر از منطق الهي براي رسيدن به منطق عرفي را طرح مي كنند. دعوي، همان دعوي ومدعا همان مدعا است.
موج چهارم، در كارنامه رامين جهانبگلو، حتي يك اثر سياسي نيست؛ تنها موجي از واپسگرايي را بازمي تاباند كه با كلمات و جملات آن، به ژرفاي شوربختي هاي «ارتجاع روشنفكري» در ايران مي رسيم.
¤¤¤
از سال 1382، رامين جهانبگلو در ايران ماندگار شد تا مفاهيم نوين و مقبول انديشكده هاي سازمان جاسوسي سيا را وارد بورس تفكر سياسي ايران كند، اما سرشت جنگ هاي نرم ايالات متحده با جمهوري اسلامي ايران، درحال گذاري استراتژيك از «تهاجم فرهنگي» به «ناتوي فرهنگي» بود. تهاجم فرهنگي، ميدان جنگ نرم افزاري صهيونيسم جهاني با جامعه مسلمان ايران بود كه روشنفكران پسمانده از دربار پهلوي، در قامت پياده نظام هاي آن تهاجم ظاهر شدند، اما نفس هاي اين نسل به شماره افتاده بود. حناي آنان، ديگر رنگي نداشت و نعش هايي شده بودند كه بوي تعفن آنها، عالم را گرفته بود. بنابراين، راهبرد تهاجم فرهنگي، علي رغم برخورداري از برخي مؤلفه هاي نافذ مردم شناختي، ديگر مقبول تئوريسين هاي صهيونيست نبود. آناليز، مجموعه نتايج حاصل از راهبرد تهاجم فرهنگي، در نسبت با تدابيري كه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي برگزيده بودند، دورنماي پيش بيني شده صهيونيزم جهاني را بازنمي تاباند.
تحليل شرايط ايران در دو ساخت جامعه شناختي و فرهنگ شناختي، گذاري استراتژيك در سياست ايالات متحده را موجب گشت. تئوريسين هاي فرهنگ جهاني، رمز شكست تهاجم فرهنگي را گم كرده بودند و تصور مي كردند، صورتبندي نظريه ناتوي فرهنگي گامي است براي گشودن روزنه هاي نفوذ نرم به جان و روح جوانان ايران. بايد طبقه فكري اي نو در ايران سربرمي آورد تا دريك جنگ استراتژيك نرم بتواند راهبرد ناكام «فروپاشي ايدئولوژيك جامعه ايران» را احياء كند. روشنفكران نسل سوم، جاي خود را به روشنفكران نسل چهارم دادند؛ نسلي كه بيشتر فلسفه غرب خوانده بود، به تجديد تجربه فراماسونري مي انديشيد، جامعه آرماني اش ايالات متحده آمريكا بود و انگاره هاي سياسي اش را در نقاب فلسفه، پنهان مي كرد. اين استراتژي به منصه عمل نمي رسيد، مگر آنكه نهادهايي مسئوليت تدوين و اجراي تاكتيك هاي آن را بپذيرند.
پيمان آتلانتيك شمالي، موسوم به ناتو 62 كه در آغاز جنگ سرد63 و با هدف مبارزه با شوروي و پيشگيري از نفوذ ايدئولوژي ها ماركسيسم پديد آمد، پس از فروپاشي بلوك شرق، فلسفه وجودي خود را از دست داد. پس از اين تاريخ، سران ناتو تصميم گرفتند، كاركرد سازمان را از حالت نظامي به سياسي تبديل كنند؛ به اين مفهوم كه ناتو براي دفاع از ايدلوئوژي ليبراليسم و گسترش آن، به جاي گزينه هاي نظامي از قدرت نرم و توانايي هاي ديپلماسي خود سود برد. امروز، با ظهور گرايشات فرا آتلانتيكي، مأموريت ويژه سازمان پيمان آتلانتيك شمالي در ايران، اجراي پروژه ناتوي فرهنگي و خلق سازه هاي طبقه فكري ناتويست ها است.
رامين جهانبگلو، كه از آستانه دهه هفتاد، در قلب كانون تهاجم فرهنگي حضور داشت، اين بار نيز، گزينه اي مطلوب براي ناتوي فرهنگي بود. دهه هفتاد را او با مشاركت در انتشار نشرياتي مانند كلك، گفت وگو و كيان، سپري كرده بود، به بنياد دايره المعارف بزرگ اسلامي و نشر و پژوهش فرزان روز، مي رفت تا دستاوردهاي سنت اومانيستي اروپا را بستايد و در فرهنگسراي انديشه، براي جوانان تهران از فضيلت فلسفه غرب مي گفت. پس از دوم خرداد 1376، دايره اين كوشش ها، وسعت يافت، تا جايي كه جهانبگلو، يك پايش در دانشگاه هاي تهران بود و پاي ديگرش در مثلث شوم دولت محمد خاتمي و منطبق با دستورالعمل هاي جنگ استراتژيك نرم، با همكاري خانه هنرمندان ايران، مركز بين المللي گفت وگوي تمدن ها و دفتر پژوهش هاي فرهنگي، هر هفته نامه اي را براي بزرگداشت و گسترش هرزه گردي هاي فكري برگزار مي كرد. (64)
پانوشتها:
62، پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو)، در آغاز جنگ سرد و با هدف مبارزه با شوروي و پيشگيري از نفوذ ماركسيسم در جهان تشكيل شد. پس از دوران جنگ سرد و فروپاشي شوروي، اعضاي ناتو تلاش هاي گسترده اي در جهت گسترش اين پيمان به شرق (جماهير سابق شوروي) انجام دادند كه با مقاومت شديد روسيه مواجه شد، اما با پيوستن بلغارستان، ليتواني، روماني، اسلواكي، اسلووني، جمهوري چك، مجارستان و لهستان، مسكو عملا از اهداف خود بازماند.
(براي مطالعه متن كامل به كتاب «شواليه هاي ناتوي فرهنگي» مراجعه فرمائيد.)
63- جنگ سرد، نام دوره اي است كه از پايان جنگ جهاني دوم شروع شد و تا فروپاشي شوروي ادامه يافت. دراين دوره كشورهاي بلوك شرق و بلوك غرب به درگيري هاي ايدئولوژيك، سياسي، اقتصادي و ديپلماتيك مي پرداختند، بدون اين كه جنگي نظامي ميان آنان درگيرد. (براي مطالعه ادامه متن، نك: كتاب شواليه هاي ناتوي فرهنگي)
64- براي مطالعه فعاليت هاي رامين جهانبگلو دراين دوره به فصل هاي دوم و سوم رجوع كنيد.
 Ù…شاهده Ùˆ مطالعه قسمت قبل
وهابیت بر سر دو راهی
خشونت در زادگاه وهÙ'ابيÙ'ت
 
خشونت در عراق
وهÙ'ابيÙ'ت متعصÙ'ب Ùˆ تندرو، در همين سال هاى اخير، چهره ديگرى از خشونت خود را در عراق نشان داد Ùˆ هر Ú†Ù‡ توانست كشتار كرد، زن Ùˆ مرد Ùˆ پير Ùˆ جوان Ùˆ سنÙ'Ù‰ Ùˆ شيعه Ùˆ كُرد Ùˆ... را هدف قرار داد Ùˆ زمين را از خونشان رنگين ساخت Ùˆ قطعات بدن آن ها را در اطراف خيابان ها Ùˆ بيابان ها پراكنده كرد.
نه تنها مسلمانان بلكه همه مردم دنيا از اين همه خشونت در تعجÙ'ب Ùˆ وحشت فرو رفتند Ùˆ مى گفتند آيا اين ها تشنه خون بشرند؟ اين ها كدام هدف را دنبال مى كنند؟ پيرو كدام آيين هستند؟!
بعضى اصرار دارند اين خشونت ها را به بازماندگان بعثى ها نسبت دهند كه اين اشتباه بزرگى است، براى اين كه در بسيارى از كشتارها از روش انتحارى استفاده مى شود كه مى دانيم بعثى ها از اين روش هرگز استفاده نمى كنند Ùˆ اين كار فقط كار وهÙ'ابى هاى متعصÙ'ب است كه خود را مسلمان Ùˆ همه را مشرك Ùˆ جايز القتل مى دانند.
خشونت در زادگاه وهÙ'ابيÙ'ت
از همه عجيب تر Ùˆ وحشتناك تر اين كه وهÙ'ابى هاى متعصÙ'ب حتÙ'Ù‰ به هموطنان وهÙ'ابى خود نيز رحم نكرده Ùˆ دامنه خشونت را به آنجا نيز كشاندند Ùˆ با انفجارهاى متعدÙ'د در رياض Ùˆ جدÙ'Ù‡ Ùˆ بعضى مناطق ديگر گروهى از شهروندان بى گناه خود را به خاك Ùˆ خون كشيدند. تا آن جا كه امسال (سال 1425 قمرى) در مراسم حج خطباى نماز جمعه در اجتماع بسيار انبوه نمازگزاران، در نكوهش اين گروه Ùˆ محكوم ساختن خشونت آن ها، بحث هاى زيادى داشتند Ùˆ شعار «لاَ التَكÙ'فِير ; ÙˆÙŽ لاَ الإرÙ'هَاب ; نه تكفير كردن ديگران Ùˆ نه ترور» را سر دادند، Ùˆ كار به جايى رسيد كه دولت عربستان مجبور شد همايش مهمÙ'Ù‰ در برابر «ارهاب» (تروريسم) تشكيل دهد Ùˆ از كشورهاى مختلف براى تنظيم برنامه هماهنگ، جهت مبارزه با آن دعوت كند. امÙ'ا تروريست ها Ú†Ù‡ افرادى بودند؟ همان وهÙ'ابيان متعصÙ'ب كه همه را غير از خود كافر مى دانند Ùˆ خون آن ها را مباح مى شمرند. دولت عربستان با اين كار مى خواهد هم خود را از هماهنگى با آنان تبرئه كند Ùˆ هم براى نجات از چنگال آنان راه چاره قاطع Ùˆ مؤثÙ'رى بينديشد.
به هر حال اين محصول نامطلوب سبب شد كه متأسÙ'فانه نام اسلام در اذهان بسيارى از مردم جهان، با خشونت توأم گردد Ùˆ بهانه Ùˆ دستاويز بدى به دست مخالفان اسلام دهد تا آنجا كه در بسيارى از كشورها، مسلمانان را «جماعتى آدمكش!» معرÙ'فى كنند. البتÙ'Ù‡ تبليغات سوء آمريكايى ها Ùˆ به خصوص صهيونيست ها نيز به اين امر بسيار كمك كرد، در حالى كه اسلام پيام آور صلح، عدالت Ùˆ محبÙ'ت بوده Ùˆ هست. همه مى دانيم در قرآن 114 سوره است كه همه آنها جز يك سوره با نام خداوند «رحمان» Ùˆ «رحيم» كه اشاره به رحمت عام Ùˆ خاص او است، آغاز مى شود Ùˆ اين يك مورد هم مربوط به اعلان جنگ با كسانى است كه پيمان صلح با مسلمانان را شكستند.
قرآن با صراحت به پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى گويد ما تو را خشن Ùˆ سنگ دل قرار نداديم كه اگر چنين بود مردم از گرد تو پراكنده مى شدند:(ÙˆÙŽÙ„ÙŽÙˆÙ' كُنÙ'تَ فَظÙ'اً غَلِيظَ الÙ'Ù‚ÙŽÙ„Ù'بِ لاَنÙ'فَضÙ'ُوا مِنÙ' Ø­ÙŽÙˆÙ'لِكَ).(1)
در روايات اسلامى مى خوانيم «هَلِ الدÙ'ِينُ إِلاÙ'ÙŽ الحُبÙ'ُ; آيا دين چيزى جز محبÙ'ت است»،(2) محبÙ'ت به خدا، پيامبر، صالحان، Ùˆ همه خلق خدا; ولى اين آيينى كه بر پايه محبÙ'ت بنا شده بر اثر اعمال گروه هاى زاييده وهÙ'ابيÙ'ت، چنان شد كه بدترين دستاويز را براى تشويه چهره اسلام به دست مخالفان داد.
ريشه هاى خشونت در تعليمات پيشوا
 Ø§Ø¬Ø§Ø²Ù‡ دهيد نخست تاريخچه بسيار فشرده اى را از زندگى پيشواى وهÙ'ابيان با استفاده از نوشته هاى مورÙ'خان شرق Ùˆ غرب در اختيار شما عزيزان بگذاريم.
مشهور اين است كه «محمÙ'د بن عبدالوهÙ'اب» پيشواى مذهب وهÙ'ابى در سال 1115 در شهر كوچك «عُيَينه» از شهرهاى حجاز ديده به جهان گشود Ùˆ در سال 1207 وفات كرد. پدرش از قضات حنبلى بود Ùˆ در كودكى به او درس مى داد. نويسنده كتاب «ازالة الشبهات» مى نويسد: او در كودكى علاقه شديدى به مطالعه كتاب هاى «ابن تيميÙ'ه» Ùˆ «ابن قيم جوزى» كه هر دو در قرن هشتم مى زيستند، داشت Ùˆ خميرمايه افكار خود را از آن دو گرفت. بسيارى نوشته اند كه پدرش در همان سنين جوانى فهميده بود كه او اشتباهات فكرى فراوانى دارد، Ùˆ از آينده او نگران بود Ùˆ پيوسته او را سرزنش مى كرد Ùˆ برحذر مى داشت. او سفرهاى زيادى كرد، مدÙ'تى به مكÙ'Ù‡ Ùˆ مدينه Ùˆ سپس به بصره رفت Ùˆ از آنجا به ايران آمد Ùˆ مدÙ'تى در اصفهان نزد دانشمندى به نام ميرزاجان اصفهانى درس خواند، سپس به قم رفت Ùˆ مدÙ'ت كمى در آنجا ماند Ùˆ بعد به قلمرو حكومت عثمانى Ùˆ شام Ùˆ مصر رفت سپس به جزيرة العرب (نجد) بازگشت Ùˆ به اظهار عقايد خود پرداخت.
نخست گروهى به مخالفت با او برخاستند Ùˆ از شهر «حريمله» بيرونش كردند Ùˆ او به شهرك «عيينه» رفت. خبر افكار نادرست او به امير احسا Ùˆ قطيف «سليمان بن محمÙ'د» رسيد Ùˆ او به حاكم عيينه «عثمان» دستور داد او را به قتل برساند، ولى چون عثمان نمى خواست آلوده قتل او گردد دستور به اخراج او از شهر داد.
سرانجام او به شهر «درعيه» پناه برد. حكمران منطقه مردى از قبيله «غنيزه» به نام «محمÙ'د بن سعود»، بود. شيخ محمÙ'د با او ملاقات كرد Ùˆ افكار خود را عرضه داشت Ùˆ به او قول داد به كمك وى مى تواند بر تمام سرزمين نجد مسلÙ'Ø· شود!
«محمÙ'د بن سعود» جدÙ' اعلاى پادشاهان سعودى احساس كرد مى تواند از وجود محمÙ'د بن عبدالوهÙ'اب براى توسعه قلمرو خود كمك گيرد، زيرا يك عدÙ'Ù‡ جوان پر جوش Ùˆ خروش اطراف او را گرفته Ùˆ سر بر فرمان او بودند Ùˆ آنها نيروى خوبى براى پيش برد اهداف «ابن سعود» محسوب مى شدند. ابن سعود قول حمايت Ùˆ دفاع از شيخ را به دو شرط داد. نخست اين كه شيخ با ديگرى جز او رابطه برقرار نكند، ديگر اين كه خراجى را كه همه ساله از اهل شهر درعيÙ'Ù‡ دريافت مى كند بازهم دريافت دارد! شيخ اوÙ'لى را پذيرفت ولى دوÙ'مى را تلويحاً رد كرد Ùˆ گفت : اميد است فتوحات Ùˆ غنايم زيادى بيش از خراج درعيÙ'Ù‡ نصيب تو گردد!
امÙ'ا نبايد فراموش كرد كه غنايمى را كه شيخ محمÙ'د انتظار آن را مى كشيد، در درجه اوÙ'Ù„ اموال مسلمانان حجاز Ùˆ مكÙ'Ù‡ Ùˆ مدينه وسپس ساير كشورهاى اسلامى بود كه از او پيروى نكرده بودند، زيرا چنان كه گفتيم او همه را غير از پيروانش مشرك مى پنداشت Ùˆ خون Ùˆ اموال آنها را مباح مى شمرد!
پيروان محمÙ'د بن عبدالوهÙ'اب به شهرهاى مختلف حجاز حمله كردند Ùˆ براى ترويج وهÙ'ابيگرى، Ùˆ در واقع كشورگشايى، دست به كشتار Ùˆ خونريزى عجيبى زدند Ùˆ اموال زيادى را به تاراج بردند.
بعد از وفات محمÙ'د بن عبدالوهÙ'اب پادشاهان سعودى برنامه هاى او را دنبال كردند Ùˆ دايره حكومت خود را گسترش دادند Ùˆ بر تمام نجد Ùˆ حجاز سلطه يافتند. از جمله اعمال بسيار وحشتناكى كه در تاريخ وهÙ'ابيÙ'ت ثبت شده Ùˆ حتÙ'Ù‰ مورÙ'خان وهÙ'ابى نيز به آن اعتراف كرده اند، قتل عام عجيب مردم «طائف» Ùˆ از آن وحشتناك تر قتل عام مردم «عراق Ùˆ كربلا» بود. وهÙ'ابى ها در تاريخ 1216 به بعد (حدود ده سال بعد از فوت محمÙ'د بن عبدالوهÙ'اب) به منظور جلب غنايم Ùˆ كشورگشايى Ùˆ در ظاهر براى نشر توحيد (توحيد به زعم خودشان) چند بار به «كربلا» Ùˆ نجف حمله كردند; يك بار با استفاده از فرصتى كه به خاطر ايÙ'ام زيارتى على(عليه السلام) پيش آمده بود Ùˆ بسيارى از اهل كربلا، به نجف مشرÙ'ف شده بودند، حمله غافلگيرانه اى به كربلا كردند، ديوار شهر را خراب نمودند Ùˆ به شهر وارد شده Ùˆ هزاران نفر از مردم كوچه Ùˆ بازار Ùˆ زنان Ùˆ كودكان را به قتل رساندند Ùˆ هر Ú†Ù‡ بر سر راه خود يافتند غارت كردند. به حرم امام حسين(عليه السلام) كه نفايس زيادى داشت حمله ور شدند Ùˆ آن را ويران كردند Ùˆ تمام جواهرات Ùˆ نفايس را با خود بردند.
بعضى عدد كشتگان را يكصد و پنجاه هزار تن! نوشته اند و مى گويند جوى خون در كوچه هاى كربلا به راه افتاد و جالب اين كه اسم اين كار را جهاد فى سبيل الله و مبارزه براى نشر توحيد مى گذاردند!
وقايع كربلا را بسيارى از مورÙ'خان شرق Ùˆ غرب Ùˆ حتÙ'Ù‰ مورÙ'خان سعودى نوشته اند. مى توانيد به كتاب هاى تاريخ المملكة العربيÙ'Ø© السعوديÙ'Ø©ØŒ عنوان المجد فى تاريخ نجد، تاريخ العربيÙ'Ø© السعوديÙ'Ø© نوشته دانشمند مستشرق «ناسى ليف» Ùˆ مفتاح الكرامة سيÙ'د جواد عاملى Ùˆ كتب ديگر مراجعه فرماييد.(3)
باز مى گرديم به ريشه هاى خشونت در آيين وهÙ'ابيÙ'ت: به هر حال محمÙ'د بن عبدالوهاب داراى چند كتاب كوچك است كه عقايد خود را به طور عريان در آنها بيان كرده است.
او بهره كمى از سواد Ùˆ علوم اسلامى داشت Ùˆ هيچ گاه در حوزه هاى مهمÙ' علمى اسلام Ùˆ نزد بزرگان علماى پيشين درس زيادى نخوانده بود Ùˆ به همين دليل اشتباهات قابل ملاحظه اى داشت Ùˆ متأسÙ'فانه بر اشتباهات خود پافشارى مى كرد.
يكى از كتاب هاى او كشف الشبهات است، اين كتاب كوچك را Ù€ چنان كه از نامش پيداست Ù€ به منظور پاسخ گويى از ايرادات علماى بلاد (اغلب از اهل سنÙ'ت) بر افكارش نوشته است.(4)
مطالعه Ùˆ بررسى همين كتاب براى پى بردن به ريشه هاى خشونت در عقايد وهÙ'ابيان كافى است:
1Ù€ نامبرده برداشت نادرستى درباره «توحيد» Ùˆ «شرك» دارد Ùˆ همان گونه كه در بحث هاى آينده خواهد آمد، تمام كسانى را كه از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) تقاضاى شفاعت عندالله كنند Ù€ در حالى كه موافق صريح آيات Ùˆ روايات است Ù€ مشرك Ùˆ كافر مى داند Ùˆ جان Ùˆ مال Ùˆ ناموس آنها را مباح مى شمرد.(5) به يقين همه مسلمانان اعمÙ' از سنÙ'Ù‰ Ùˆ شيعه (به جز وهÙ'ابى ها) از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) طلب شفاعت عندالله مى كنند، بنابراين همه آنها كافرند Ùˆ خون Ùˆ جان Ùˆ مال Ùˆ زنانشان بر وهÙ'ابى ها حلال است!
2Ù€ از اين هم فراتر رفته Ùˆ با صراحت مى گويد: مشركين زمان ما از مشركان عصرپيامبر(صلى الله عليه وآله) كه آن حضرت با آنها جنگيد،بدترند!به دودليل: اوÙ'لا، مشركان زمان
پيامبر(صلى الله عليه وآله) تنها در حال آرامش به غير خدا متوسÙ'Ù„ مى شدند ولى Ù€ طبق آيات قرآن Ù€ هنگامى كه گرفتار بلا مى شدند (مثلا گرفتار امواج خروشان دريايى) خدا را خالصانه مى خواندند (فَإِذَا رَكِبُوا فِى الÙ'فُلÙ'كِ دَعَوُا اللهَ مُخÙ'لِصِينَ لَهُ الدÙ'ِينَ فَلَمÙ'َا نَجÙ'َاهُمÙ' إِلَى الÙ'بَرÙ'ِ إِذَا هُمÙ' يُشÙ'رِكُونَ).(6)
ولى مشركان زمان ما در هر دو حال به غير خدا متوسÙ'Ù„ مى شوند، هم در رفاه Ùˆ هم در بلا!
ثانياً، مشركان جاهليÙ'ت سنگ Ùˆ چوبى را مى پرستيدند كه مخلوق Ùˆ مطيع خدا است! ولى مشركان عصر ما افراد فاسق را مى پرستند (كه به ظاهر منظورش بعضى از سران صوفيÙ'Ù‡ است)(7) به اين ترتيب خون Ùˆ مال Ùˆ ناموس آنها مباح تر است!
البتÙ'Ù‡ اين برداشت ها حاصل يك سلسله مغالطه هاست كه در بخش هاي پاياني، پرده از روى آن برداشته خواهد شد. در اينجا منظور روشن ساختن ريشه خشونت آنها نسبت به جان Ùˆ مال مسلمين غير وهÙ'ابى است.
3Ù€ نمونه ديگرى از خشونت آن ها اين است كه مخالفان خود را Ù€ كه جمعى از بزرگان علماى اهل سنÙ'ت هستند Ù€ هنگام گفتگو با القاب زشت Ùˆ توهين آميز ياد مى كند، به عنوان مثال:
در يك جا مى گويد: أيÙ'ها المشرك! (اى مشرك)ØŒ(8)
در جاى ديگر اعداء الله! (دشمنان خدا)،(9)
در جاى ديگر للمشركين شبهة اخرى (مشركان ايراد ديگرى دارند!)،(10)
در جاى ديگر هولاء المشركين الجهÙ'ال (اين مشركان جاهل!)ØŒ(11)
در جاى ديگر اعداء التوحيد (دشمنان توحيد!)،(12)
و در جاى ديگر مى گويد يك نفر عامى بى سواد بر هزار نفر از علماى مشركين (مسلمانانى كه معتقد به شفاعت هستند) غلبه پيدا مى كند.(13)
همان گونه كه قبل از اين اشاره شد امام اين مذهب بهره كمى از معلومات اسلامى داشته است Ùˆ به نظر مى رسد از پاسخ گويى هاى علماى بزرگ عصبانى بوده، لذا آنها را با انواع كلمات اهانت آميز خطاب Ùˆ همه را متÙ'هم به شرك Ùˆ كفر Ùˆ جهل مى كند، در حالى كه قرآن مجيد با صراحت مى گويد: «به كسانى كه اظهار اسلام مى كنند Ùˆ از در صلح در مى آيند نگوييد مسلمان نيستيد تا اموال آنها را به عنوان غنايم به Ú†Ù†Ú¯ آوريد»: (وَلاَ تَقُولُوا لِمَنÙ' Ø£ÙŽÙ„Ù'Ù‚ÙŽÙ‰ إِلَيÙ'كُمُ السÙ'َلاَمَ لَسÙ'تَ مُؤÙ'مِناً تَبÙ'تَغُونَ عَرَضَ الÙ'حَيَاةِ الدÙ'ُنÙ'يَا).(14)
چراغ سبز براى خشونت
از آن Ú†Ù‡ در بالا آمد، مى توان فهميد چرا طالبان Ùˆ القاعده Ùˆ ساير متعصÙ'بان وهÙ'ابى، به آسانى خون ديگر مسلمانان را در نقاط مختلف جهان مى ريزند Ùˆ اموال آنها را به يغما مى برند.كشتار طالبان در افغانستان اغلب از مسلمين بود (اعمÙ' از شيعه Ùˆ اهل سنÙ'ت) Ùˆ كشتار Ùˆ ترورهاى كور القاعده Ùˆ متعصÙ'بان وهÙ'ابى در پاكستان Ùˆ عراق همه از مسلمانان بود. Ú†Ù‡ كسى سبب شد كه اين گروه ها اين همه بى رحم باشند؟ همان كسى كه گفت غير وهÙ'ابى ها مشركند Ùˆ خون Ùˆ مال مشرك مباح است! Ùˆ نبايد تعجب كرد كه خون هايى كه طرفداران اين مذهب ريختند اغلب خون مسلمانان بود Ùˆ تمام اموالى كه به غارت رفت اموال مسلمين بود.
 Ù¾ÙŠ نوشت:
1. آل عمران، آيه 159.
2. ميزان الحكمة، حديث 3097.
3. براى آگاهى بيشتر از تاريخ پرماجرا Ùˆ عقايد وهÙ'ابيÙ'ت مى توانيد از كتاب هاى زير بهره بگيريد:
الاسلام فى القرن العشرين، جزيرة العرب فى القرن العشرين، تاريخ المملكة السعوديÙ'Ø©ØŒ تاريخ نجد آلوسى، كشف الارتياب، Ùˆ تاريخ وهÙ'ابيان نوشته مرحوم فقيهى.
4. از جمله كسانى كه بر اين رساله شرح نوشته اند محمÙ'د بن صالح العثيمين است كه فرد نسبتاً معتدل Ùˆ با سوادى بود ولى متأسÙ'فانه يا از روى ترس از دست دادن مقام يا تقيÙ'Ù‡ سعى كرده توجيه گر سخنان محمÙ'د بن عبدالوهاب گردد (جز در موارد معدودى) Ùˆ ما آن Ú†Ù‡ نقل مى كنيم از متن اين كتاب است.
5. شرح كشف الشبهات عثيمين، صفحه 81.
6. عنكبوت، آيه 65.
7. او مى گويد: اعلم أن شرك الاوÙ'لين أخفÙ' من شرك اهل زماننا بامرين: احدهما: انÙ' الاوÙ'لين لا يشركون Ùˆ لا يدعون الملائكة Ùˆ الاولياء Ùˆ الاوثان مع الله إلاÙ' فى الرخاء Ùˆ أمÙ'ا الشدة فيخلصون لله الدعاء كما قال تعالى: (فاذا ركبوا فى الفلك...) الامر الثانى: انÙ' الاوÙ'لين يدعون مع الله اناساً مقرÙ'بين عندالله... Ùˆ اهل زماننا يدعون اناساً من افسق الناس. (شرح كشف الشبهات، صفحه 100).
8. شرح كشف الشبهات، صفحه 77.
9. همان مدرك، صفحه 79.
10. همان مدرك، صفحه 109.
11. همان مدرك، صفحه 120.
12. همان مدرك، صفحه 65
13. همان مدرك، صفحه 68.
14. نساء، آيه94
مشاهده و مطالعه قسمت قبل
 
 براي عضويت در گروه اينترنتي مشكان كليك كنيد            
بخش مهدوي گروه اينترنتي مشكان
تماس با مدير گروه مشكان
MoBiN Group گروه اينترنتي مبين


Hamid Reza Alvandy


Be a better friend, newshound, and know-it-all with Yahoo! Mobile. Try it now. __._,_.___

ÚÑÝÇä ÇÓáÇãí Ïæ ÏíϐÇå ÚÞáí æ ÞáÈí ÑÇ ÈÑÇí ÍÑ˜Ê ÇäÓÇä Èå ÓãÊ ÊÚÇáí ÇÓÊÝÇÏå ãí ˜äÏ
ÊæÝíÞ Èäϐí ÓÚÇÏÊí ÇÓÊ ˜å ÌÒ ÈÇ ÇäÏíÔå Ç˜ ãíÓÑ äãí ÔæÏ 
ÊÓáíã¡ ÎáæÕ æ Êæ˜á æ Øí ãÑÇÊÈ ÇíäåÇ ÓíÑ æ Óáæ˜í ÇÓÊ ÈÑÇí ÓÝÑ Èå ÈÇØä Ïíä
...ÇäÓÇä Ô˜íÈÇ íÑæÒí ÑÇ ÇÒ ÏÓÊ äãí ÏåÏ åэäÏ ÒãÇä Âä ØæáÇäí ÔæÏ
«äåÌ ÇáÈáÇÛå»
»»»»»»»»»»»»»»»»»»
Ñæå ÚÑÝÇä ÇÓáÇãí
http://groups.yahoo.com/group/erfanislami
æÈáǐ ÚÑÝÇä ÇÓáÇãí
http://www.erfanislami.persianblog.com
ÓÇíÊ ãÑÊÈØ
http://www.parvaresheravan.com




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

آرشیو مطالب