شعر

شراب لطف خداوند را ، را کرانی نیست   و گرنه کرانه مینماید، قصور جام است

 

هر که با سر سبزت سر سودا باشد    پای از این دایره بیرون ننهد ، تا باشد

 

سلسله موی دوست ، حلقه دام بلاست  هر که در این حلقه، نیست فارغ از این ماجراست

 

جهان انسان شد و انسان جهانی    از این پاکیزه تر نبود بیانی

 

بیا که دوش به مستی، سروش عالم غیب    نوید داد که عام است، فیض رحمت او

 

هر که مجموع نباشد، به تماشا نرود    یار با یار سفر کرده، به تنها نرود

 

تا بدانجا رسید دانش من     که بدانم همی نادانم

--
 
---
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده‌اید که در گروه Google Groups "دوستان راديو گلها" مشترک شده‌اید.
برای لغو اشتراک در این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به friends-of-radio-golha و unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه‌های بیشتر، از https://groups.google.com/groups/opt_out دیدن کنید.