بخصوص دوست عزيز و ناديده ام آقاي عسکري (زبل خان)عزيز
و با تشکر از خانوم آذر محمدي
متاسفانه مجبور شدم مجددا در فاصله يک روز و در جواب نامه شما چند خطي
بنويسم. اميدوارم که همه دوستان من را بخاطر جسارتم ببخشند.
عزيزان من ، حتما تا حالا پيش آمده يک شعر يا آهنگ يا ترانه جديد را
بشنويد و راغب شويد که بلافاصله مجددا آن را بخوانيد يا گوش کنيد.
شايد براي سومين يا چهارمين بار هم آن را بشنويد و برايتان خوشايند
باشد. اما بعد از يک ماه آيا مجددا آن آهنگ براي شما شنيدني است؟
آيا دوست داريد آن را دوباره و با شور و شعف روز اول بخوانيد يا گوش
کنيد؟
بعد از يک سال چي؟ باز هم همان احساس را داريد؟ منظورم اين است که آيا آن
موسيقي و آن آهنگ و يا ترانه يا شعر باز هم براي شما تازگي دارد؟
مسلما هرکدام از ما با خواندن اين چندخط به ياد يکي از خاطره انگيز ترين
ترانه هاي زندگيمان مي افتيم.
آيا تا کنون با خود انديشيده ايد که چرا اين آهنگ براي شما خوشايند و
هميشه تازه است؟
بهتر است مثالي بزنم.
همه مي دانيم که مرحوم هايده (البته مرحوم هايده را به عنوان يک مثال
بيان مي کنم و قصدم مقايسه نيست) سال هاي سال است که از دنيا رفته و تنها
ترانه هاي ايشان و صداي ايشان براي ما مانده است اما واقعا راز ماندگاري
ايشان چيست؟
چرا اين اشعار هميشه در ذهن ها مي ماند و هميشه آنها را زمزمه مي کنيم و
هميشه هم برايمان تازگي دارد.
حتما تاکنون آهنگ هاي جديدي که در داخل ايران ساخته مي شوند را شنيده
ايد. البته بسيار قابل قدرداني و تقدير است که دوستان زحمت مي کشند و با
وجود اختناق حکومت و کاستي ها ، با تلاش شبانه روزي يک کار هنري را تهيه
کرده و به مردم ارائه مي دهند. اما آيا اين موسيقي يا ترانه هم مثل ترانه
هاي مرحوم هايده هميشه نو و تازه اند؟
آيا شما مي توانيد چند سال اين اشعار و موزيک ها را با عشق گوش کنيد؟
مسلما اين ماندگاري و دوام به خاطر صداي هايده نيست ، چه بسا دوستانی که
دارای حنجره ای فراتر هستند ، بلکه به خاطر اشعار پر مضمون و بامعني آن
شاعر و ترانه سرايي است که با احساسش آن اشعار سرشار از عشق را سروده
است .
لازم نيست که از آقايان فريد زولان و اردلان سرفراز و ... يادي بکنيم؟
چنان که همه مي دانيم آنچه از دل برآيد بر دل نشيند.
قصد من مقايسه و محدود کردن ذهن نويسنده و دوست خوبمان خانوم زيبا ناوک
نيست. من مي خواهم به همه دوستان بگويم که اگر يک شعر داراي درون مايه
قوي و احساس باشد هميشه ماندگار مي ماند و باعث بلندي نام شاعرش مي شود
يعني شعر بايستي بتواند احساس زيباي سراينده را به خواننده شعر منتقل کند
و نه اينکه احساس چندش آوري را در خواننده القا کند و این احساس خوشایند
آن چیزی است که در سرتاسر اشعار خانم زیبا ناوک نایاب است.(قابل توجه
خانوم زيبا ناوک).
مسلما شاعران بزرگ زيادي در اين مرزو بوم زيسته اند و بسيارند انسانهايي
که حتي نامشان را هم نمي دانيم. و نيز بايد گفت که حافظ ، سعدي ، فردوسي
و ... و خيلي از شاعران بزرگ ديگر شدن نيازمند آن است که شما نيز در
شرايط مکاني و زماني و فکري آنها قرار بگيريد و به سبک آنها فکر کنيد.
متاسفانه من در نامه اول با لحن بسيار تندي انتقاداتم را مطرح کردم اما
ظاهرا به مذاق دوستان خوش نيامده است زیرا که دوست دیگری به اسم امین هم
به انگلیسی چندخطی برای من نوشته اند که من هم به انگلیسی به ایشان در
زیر همین متن جواب دادم ( به دو دلیل . اول اینکه به زبان خودشان باشد
شاید بهتر متوجه شوند و دوم اینکه کلاس الکی نگذارند و بدانند که زبان
فارسی و مادری شیرین ترین زبان است ). اکنون باز هم به تاکید مي گويم که
هر دست نوشته اي شعر نيست و از خانوم زیبا ناوک خواهش می کنم دست از
شاعری بردارند که ایشان را از برای این کار نساخته اند و بگذارند تن
شاعران بزرگ در خانه ابدی به لرزش دچار نشود چرا که اشعار این خانوم بسی
سردتر از خاک سرد و هوای زمستان است.
آقای عسکری و دیگر دوستان هم میهن عزیز با توجه به نزديک شدن به دي ماه و
سالگرد فوت جهان پهلوان تختي به بزرگي خودتان و ايران زمين قسمتان مي دهم
که شعرخوان هشتم را از مهدي اخوان ثالث بخوانيد و بيانديشيد که چگونه مي
شود که يک شاعر با چنين احساسي داستان قتل تختي را در قالب آرايه هاي
ادبي به تصوير مي کشد.
و بعد بيانديشيد که چقدر وجود آرايه هاي ادبي نظير ايجاز و ايهام و جناس
و... براي درونمايه شعر مفيد و حياتي است. و البته بعد در اشعار خانم
زيبا ناوک به دنبال گوشه اي از اين آرايه ها بگرديد باشد که يافت
کنيد( البته بجز تمثیل حیوانات ).
حال وقت آن است که به شعر همه شوهران خانم زيبا ناوک هم نظري بياندازيم.
من نمي دانم چه منطقي درون اين شعر نهفته است. آيا درک تمايل به روسپي
گري هم داراي درونمايه هنري و ادبي ميباشد.
آيا شنا کردن در خلاف جهت فرهنگ و باورهاي يک جامعه داراي چنان منطق
محکمي است که ما قادر به درک آن نيستيم.
قطعا اگر چنين است بنده و دوستان هم عقيده با من را ( که به قول شما واپس
گراييم) را از درک اين همه منطق و ادراک لايتناهي معاف بداريد که به قول
شما در دايره معقولات ما نمي گنجد.
من مسلمان نيستم اما به ارزشهاي بشري معتقدم. آيا دست نوشته هاي پوچ را
مي توان به عنوان يک ارزش شناخت و قبول کرد؟ آيا پانهادن بر ارزش هاي
انساني و ترویج اميال و هوس هاي شخصي اوج هنرنمايي يک انسان سرخورده اديب
نما مي باشد؟ آیا توهین به مقدسات یک جامعه نظیر خدایی که حداقل 95 درصد
از آن جامعه با اعتقاد راسخ به او زندگی می کنند و روزشان را با نام او
آغاز می کنند راه درستی برای نمودار کردن احساسات حیوانی یک به اصطلاح
شاعر است؟
به يقين من نبايد جواب اين سوال را خودم بدهم بلکه پاسخ را به دوستان
ديگر مي سپارم.
باز هم می گویم من مسلمان نیستم و اصلا دین اسلام را قبول ندارم اما من
در یک جامعه مسلمان زندگی می کنم و دلیلی ندارد که به مذهب اشخاص که
خصوصی ترین نقطه زندگی افراد است توهین کنم و هرگز به خودم اجازه چنین
هنرنمایی هایی (نظیر این خانوم زیبا ناوک ) نمی دهم.
آقای عسکری ، درنهايت با خواندن جواب شما ، من متمايل به خواندن کتاب هاي
منطق براي يادگيري اصول اساسي آن شدم و اين مهم را از شما سپاسگذارم و
امید که در سایه منطق بتوانم احساس شما نسبت به بزرگترین شاعره قرن ،
سرکار خانوم زیبا ناوک را درک کنم.
ضمنا تا فراموش نشده است : دوست عزيزم ، آقاي زبل خان عسکری رقيب با ق
نوشته مي شود و نه غ .
پيروز باشيد
بدرود
Arya0Arya@yahoo.com
At the end , Mr Amin , It is not just my idea , You can refer to other
posts and then judge. I would like to tell You these poems are sign of
some madness. And this is the last time I answer you in English ,
Please Speak and Write in Persian..
Enjoy yourself
On Dec 1, 12:49 pm, "amjad askari" <amjad.ask...@gmail.com> wrote:
> با درود فراوان بر همه ي اعضاي گروه
> من يکي از افرادي هستم که از بيشتر نوشته هاي خانم ناوک لذت بردم. وايشان را
> تشويق به بيشتر نوشتن ميکنم چون افکار جالبي دارند. اگرچه به نظر من نوشته هاي
> ايشان ظرافت شعرهاي بسياري از اديبان و بزرگان ادب فارسي را ندارند اما ايده
> هاي جالبي در آن ها هست که در بسياري از شعرهاي آن بزرگان از اينگونه ايده هاي
> جديد و منطقي خبري نيست.
> البته منظور من پايين آوردن ارزش کار اديبان فارسي نيست بلکه ميخواهم بگويم
> تنها ساختار زيباي جمله و آرايه هاي ادبي نيستند که به يک نوشته ارزش نوشته
> شدن، منتشر شدن و خوانده شدن ميدهند بلکه معناي نهفته در پس کلمات و آرايه ها
> نيز ارزشمند است
> بر اين اساس نوشته هاي خانم ناوک به نظر من ارزش خواندن و انديشيدن دارند اگرچه
> ذهن بسياري از ما ايرانيان مدت هاست با انديشيدن ناآشنا شده است اما اميد دارم
> روزي هم ميهنان من نيز توان انديشيدن و منطقي فکر کردن را بازيابند
>
> هم ميهن خوبم که با اين تندي در مقابل خانم ناوک موضع گرفته اي گمان ميکنم شما
> بيش از اينکه با ساختار ساده ي نوشتار ايشان مشکل داشته باشي با انديشه هايش
> مشکل داري و چون از يک سو توان رد آنها را به صورت منطقي نداري و از سوي ديگر
> جرات پذيرش آنها را که با درهم شکستن اصول موضوعه ي زندگي ات همراه است در خود
> نميبيني به ساختار دستوري و آوايي آن ايراد ميگيري وگرنه گمان نميکنم خود خانم
> ناوک هم ادعا کنند طبع شعري سعدي را دارند يا رغيب حافظ و فردوسي اند
--~--~---------~--~----~------------~-------~--~----~
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي برايتان ارسال شده است.
نامه هاي خودرا به اين آدرس براي گروه بفرستيد:
persiskiknigi@googlegroups.com
براي قطع اشتراك به اين آدرس نامه بفرستيد:
persiskiknigi-unsubscribe@googlegroups.com
توجه داشته باشيد كه از تاريخ 10 مه 2007ارسال نامه ها نياز به مديريت ندارد ولذا عده اي ممكن است برايتان هرزنامه يا نامه حاوي ويروس ارسال كنند.
لذا توصيه مي كنم براي پيشگيري از آسيب فقط فايل هاي پي دي اف را باز كنيد وبقيه فايلهاي دريافتي راحذف كنيد.
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/persiskiknigi?hl=en
برای کمک به تداوم کار ما نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید
(forward)
واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
آدرس وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com
گروه اطلاع رسانی وبلاگ:
http://groups.google.com/group/persiskiknigi
-~----------~----~----~----~------~----~------~--~---
No comments:
Post a Comment