درود بر یاران گلها
بهاران نو بهار
شرمنده که حالا نوروزو تبریک میگم
به خاطر مشغله زیاد!
اما
غزلی تقدیم به همه دوستان باغ گلها
شکفت غنچه و بلبل به نغمه داد نوید خزان گذشت و بهاران ز راه دور رسید
صبا به سان مسیحا به پیش باغ و چمن زدود گرد فنا و ز خشک سبزه دمید
خوشا که چشمه رها شد کنون ز بند زمین زهی نوازشی ز نسیمی کزان بلرزد بید
خوشا می سردی و یار گرم دلی که بیخبر بود آنکس کزین دو بوسه نچید
خوشا سروری جشنی درین دیار کهن که زنده گردد از آن یاد زنده ی جمشید
گذشت سالی و دردا نگشت حالت ما خوشا دلی که سیه داد و شد سپید سپید
خزان مباد دلت را درین مبارک دم هزار بار دل تو باد پر ز عشق و امید
شعر:امید قادری صفت
89/01/24
--
To unsubscribe, reply using "remove me" as the subject.
No comments:
Post a Comment