روزهای سخت برای موسیقی  موسیقی ایران طی سال‌های پس از انقلاب، سرنوشت پرفراز و نشیبی داشته است. به عقیده اهالی موسیقی ایران، وضعیت موسیقی در هیچ دوره‌ای مانند دوران اصلاحات، از فضای نسبتن بازی برخوردار نبود، در این دوران بود که با سیاست تساهل و تسامح این عرصه دچار تغییرات گوناگونی شد. اما به نظر می‌رسد دست‌اندرکاران موسیقی در داخل کشور، در دوران احمدی‌نژاد بدترین روزهای خود را سپری می‌کنند.  حذف موسیقی پاپ از جشنواره فجر وزارت ارشاد به تازگی اعلام کرده است که موسیقی پاپ از بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر حذف شد. حميد شاه‌آبادي، معاون هنري وزیر ارشاد گفته است که این نوع موسیقی مورد توجه دولت نیست. وی گفته است: «در شرايطي كه هجمه‌ي موسيقي پاپ از نوع و سبك‌هايي است كه بخشي از آن با هنجارهاي ما سازگار نيست و به يك نوع؛ به خوراك شنيداري كشور آسيب مي‌زند، بايد از موسيقي ملي خودمان بيشتر صيانت كنيم. حذف پاپ از بخش رقابتي با اين هدف بود.» شاه‌آبادی ادامه داد: «به نظر ما فعلن چنين ظرفيتي براي ارائه يك تصوير زيبا در حوزه موسيقي پاپ وجود ندارد بنابراين ما بنا را بر اين گذاشتيم كه رويكرد و نگاه ما به موسيقي جدي باشد.» به نظر می‌رسد این اظهارات صرفن توجیهی برای قلع و قمع این نوع موسیقی است و دولت احمدی‌نژاد اعتقادی به بسترسازی و فرآهم آوردن زمینه برای شکوفایی این نوع موسیقی ندارد. خشایار اعتمادی، خواننده پاپ، چندی پیش در خصوص روند موسیقی پاپ در جامعه کنونی ایران گفته بود: «هم‌اکنون وضعیت موسیقی پاپ غبارآلود و با معضلاتی همراه است. این ژانر از موسیقی هم‌اکنون در جامعه جاری است اما تصمیم‌گیری منسجمی برای آن صورت نمی‌گیرد.» محدودیت موسیقی به موسیقی پاپ ختم نمی‌شود اشتباه است اگر تصور شود که مشکل دستگاه فرهنگی جمهوری اسلامی فقط موسیقی پاپ است، بلکه گاهی اهالی موسیقی سنتی هم مورد بی‌مهری و محدودیت قرار می‌گیرند و اهداف سیاسی نیز در این میان نقش بازی می‌کنند. هنوز زمان زیادی از حملات حامیان دولت در ایران به محمدرضا شجریان استاد موسیقی ایران نگذشته است. شجریان در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، حمایت خود را از حنبش سبز علنی کرد و علیه اظهارات احمدی‌نژاد مبنی بر خس و خاشاک خواندن معترضان، سخن گفت. این حمایت شجریان منجر به حذف قطعه «ربنا» با آواز او از تلویزیون در ماه رمضان شد. جدای از این موضوع نیز گروه‌های موسیقی سنتی در ایران با مشکلات متعددی مواجه هستند که عدم حمایت جدی دولت از آنان، یکی از این مشکلات است. معضل رهبری برای ارکستر ملی شاه‌آبادي همچنین در جمع خبرنگاران درباره وضعيت رهبر اركستر ملي گفت: تا پايان سال؛ اين اركستر يك رهبر ميهمان خواهد داشت و اميدواريم از سال آينده از رهبر دائم براي آن استفاده كنيم البته اين به اين معنا نيست كه از سال آينده از رهبر ميهمان استفاده نخواهيم كرد. معضل انتخاب رهبر برای ارکستر ملی ایران به دلیل دخالت‌های بی‌جای وزارت ارشاد سبب شده بود نام ایران جزو کشورهایی قرار بگیرد که ارکستر ملی‌شان رهبری ندارد. حق تعیین رهبر ارکستر بر عهده شورای فنی است در صورتی که استادان موسیقی مدت‌ها از دخالت‌های غیرکارشناسانه وزارت ارشاد در جابجایی رهبر ارکستر و سایر امور فنی ارکستر ملی ایران شاکی بودند. حسین علیزاده در نشستی خبری که چندی پیش برگزار شد، از سالها بی توجهی و بی مهری به موسیقی یاد کرد و گفت: «متاسفانه در تمام این سال‌ها نه تنها به آن بی‌توجهی شده، بلكه باعث شده‌اند كه موسیقی از مسیر خودش خارج شود. یك اركستر زمانی درست عمل می‌كند كه به لحاظ نوازنده با مهارت بالایی اداره شود و رهبر و آهنگساز تربیت‌شده‌ای داشته باشد، این فعالیت و فرهنگ‌سازی باید از سطح هنرستان‌های ما انجام شود و مسوولان ذیربط به دنبال تامین مایحتاج این حوزه باشد. كمبودها باید برطرف شود تا نوازنده‌ی ما روحیه‌ی كارمندی پیدا نكند. امروز باید بهترین امكانات را به اركستر داد تا درست فعالیت كنند و نیروی درستی را برای موسیقی كشور تربیت نماید.» حسین علیزاده افزود: «اركستر ملی فقط موسیقی ملی نیست بلكه یك مساله‌ی ملی و میهنی محسوب می‌شود و اگر در كشوری اركستر ملی وجود نداشته باشد،یك بار ننگ برای آن ملت است.» ساز ناکوک اسفندیار مشایی در این میان که وزارت ارشاد مدام در پی محدودسازی عرصه برای موسیقی است، اسفندیار مشایی ساز خود را می‌زند! او که با اظهاراتش درباره موسیقی واکنش مراجع قم را در پی داشت به تازگی و بار دیگر از مواضع خود نسبت به موسیقی دفاع کرده و گفته است: «عده‌ای موسيقی را نمی‌شناسند و گمان می‌کنند که موسيقی تنها «بادا بادا مبارک باد» است. در حالي كه موسيقي يك علم دشوار با حساب و كتاب و شامل ساز، نغمه، كلام و ريتم است.» این در حالی است که آيت‌‌الله ناصر مکارم شيرازی، از مراجع تقليد قم، اظهارات اسفنديار رحيم مشايی درباره موسیقی را توهین به علما دانسته بود. مشایی اظهار داشته است: «صد هزار مرتبه حرف قبلی‌ام را تکرار می‌کنم آنهايی که کل موسيقی را مطرود می‌دانند حتمن علم به موسيقی ندارند؛ موسيقی مبتذل يک قطره در اقيانوس موسيقی است.» پيشتر نیز، رييس دفتر محمود احمدی نژاد در سخنان خود گفته بود که «بعضی‌ها موسيقی را نمی‌شناسند و با کتاب حافظ و سعدی و شاهنامه انس ندارند و عشقی هم در وجودشان پيدا نمی‌شود.» وی خطاب به کسانی که «انتقادپذير نيستند» گفته بود: «شما قبله‌ای غلط داريد و موسيقی را هم نمی‌فهميد چون که در فهم و درک دنيای شاعر و هنرمندی عاجزيد.»