گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Saturday, December 10, 2011

حسین زمان: نظام جمهوری‌اسلامی اساسا با موسیقی مشکل دارد

 

حسین زمان: نظام جمهوری‌اسلامی اساسا با موسیقی مشکل دارد

http://d16za90k7pg0wn.cloudfront.net/press/wp-content/uploads/2011/12/hosein-zaman-e1323463737898.jpg میهن – رضا صدیق: این روزها روزهای خوبی برای موسیقی نیست. پس از این‌که دو سال تمام رسانه‌های دولتی به محمدرضا شجریان به‌خاطر مواضع مردمی‌اش، فحاشی کردند، حالا ارشاد به رسانه‌ها دستور داده نام شجریان را هم نیاورند و از کار کردن اخبار ایشان هم امتناع کنند. از سوی دیگر فرمان فتحلیان ممنوع‌الکار شده و دلیل ممنوع‌الکاری‌اش هم خوانندن اشعار در مدح حضرت علی (ع) است. گویا گفته‌اند این اشعار درویشی‌ست. روزهای خوبی برای ایران نیست. چه در موسیقی و چه باقی مسایل. مردم دل‌خوش به چه چیز باید بکنند وقتی که حتی موسیقی را هم به انحصار خویش درآورده‌اند و بعد از سال‌ها که مفهوم ممیزی بی‌معنا شده باز ممیزی‌ها جدی‌تر از قبل به کار خود ادامه می‌دهند. حسین زمان از دسته خواننده‌هایی‌ست که سال‌ها مورد ظلم دستگاه ممیزی ارشاد و صدا و سیما قرار گرفته. پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ در تظاهرات با خانواده‌اش شرکت کرد و دستگیر شد. گوشه‌ای دنج نشسته و بدور از هیاهوها هنوز از تک و تا ننشسته و هرازگاهی در صفحه‌ی فیس‌بوک خودش نسبت به مسایل ایران موضع‌گیری می‌کند.

ـ شما جزو کسانی بوده‌اید که کارتان ممنوع شده‌، این اتفاق چگونه رخ داد؟ آیا قرار داد و قانونی برای ممنوع‌الکاری وجود دارد یا سلیقه‌ای‌ست؟

از حدود هشت یا نه سال پیش که من به پاره ای از سیاست های صدا و سیما اعتراض کردم برخورد خصمانه با من آغاز شد و یک نوبت هم معاونت حقوقی صدا و سیما به دادگاه کارکنان دولت شکایت کرد که البته من در آن دادگاه تبرئه شدم . به دنبال این برخوردها کارهای من از صدا و سیما ممنوع الپخش شد و تا کنون نیز به همین شکل باقی مانده البته گاهی بعضی از تهیه کنندگان زحمت کش صدا و سیما بدون آگاهی و اشتباها کارهایم را از یکی دو شبکه رادیویی پخش کرده‌اند ولی این‌ها استثنا و البته اشتباه بوده است .

 ـ یعنی رسمااعلام نکرده‌اند فعالیت شما ممنوع است؟

 در ارتباط با اجرای زنده هیچ‌گاه نگفته‌اند  شما ممنوع الکارید ولی در عمل با قرار دادن موانع زیاد بر سر راه امثال من اجازه

نداده‌اند تا بتوانیم اجرای زنده داشته باشیم که البته بسیاری از اوقات به شرایط و ضوابط پیچیده ارشاد اقدامات خودسرانه

گروه‌های فشار و نهادها و سازمان های متفرقه در شهرهای مختلف نیز اضافه شده و عملا اجرای کنسرت را منتفی نموده است.

ـ شما موسیقی مذهبی هم خوانده‌اید. در کارهایتان موسیقی مذهبی هم هست. نگاه ارشاد با موسیقی مذهبی که گاهن سفارشی نیز هست چگونه‌ست؟

 بله من کارهایی با مضامین دینی داشته ام، در رثای امیر المؤمنین (ع) ، در رثای امام حسین (ع) که مجموعا چهار یا پنج ترانه می‌شوند. تمامی این کارها مربوط می‌شود به شروع فعالیت هنری من و همکاری‌ام با صدا و سیما که در سالهای ۷۵ الی ۷۸ بوده ولی هیچوقت به سفارش ارشاد کاری نخوانده ام و اصولا کارهای سفارشی بیشتر به صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات و یا ستاد نماز جمعه و … مربوط می‌شوند.

 ـ  برای ارشاد این موضوع مهم است؟

  ببینید در حال حاضر ممیزی ارشاد خیلی نگران مذهبی نبودن اشعار و مضامین ترانه‌ها نیست که فقدان این نگرانی  در آثاری که مجوز می‌گیرند کاملا مشهود است. نگرانی بیشتر از این است که کارها به گونه‌ای اعتراضی و انتقادی نباشند که ارکان نظام زیر سؤال بروند و الا همین الان کارهایی با مجوز ارشاد بیرون می‌آیند که اهالی موسیقی نیز بعضا از شنیدن آنها عرق شرم بر پیشانیشان می نشیند.

 ـ چرا باید کسی مانند فرمان فتحلیان به‌خاطر خواندن موسیقی مذهبی یا ب ه‌قول آقایان موسیقی درویشی ممنوع‌الکار شود؟

کاملا مشخص است  این برخورد یک برخورد سیاسی است . فرمان فتحعلیان مشکل ندارد و چه بسا اشعار هم خیلی مشکلی نداشته باشند ولی چون این نوع ترانه‌ها وابستگی به قشر دراویش دارند و دراویش از نظر نظام عناصر نامطلوبند بنا براین اینجاست که فتحعلیان مشکل پیدا میکند .

 ـ نگاه ارشاد در دولت‌های مختلف نسبت به موسیقی و ترانه‌ها چگونه‌‌  بوده است؟

 بطور کلی نظام جمهوری اسلامی نگاه مهربانی به موسیقی ندارد و از ابتدای انقلاب تا کنون هیچ کابینه‌ای و هیچ وزیر ارشادی نتوانسته است با شجاعت و با اعتقاد کامل به دفاع از این هنر ارزشمند بپردازد . تنها دوره‌ای که تا حدودی هنرمندان عرصه موسیقی آزادی عمل پیدا کردند دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بود که تا حد نسبتا قابل قبولی ممیزی‌های بی مورد حذف شد و هنرمندان توانستند کمی به جلو حرکت کنند ولی قبل و بعد از آن دوره موسیقی نیز مثل هنرهای دیگر در قبضه دولت در آمد و در این اواخر بطور کلی فعالیت‌های موسیقایی کاملا کانالیزه شده و تحت برنامه های مشخص دولتی پیش می روند . خطوط قرمز تعیین شده برای ترانه‌سرایان و آهنگ سازان عملا فاصله زیادی انداخته است بین واقعیت‌های موجود در جامعه و آنچه از آثار موسیقایی به گوش می رسد.

 ـ چرا حتی از کار شدن خبر خواننده‌ی سنتی‌ای مانند محمدرضا شجریان جلوگیری می‌کنند؟ در حالی که آثارش هنوز در ایران منتشر می‌شود و فروخته می‌شوند

به دلیل اینکه  ارزش کار هنری مهم نیست، مهم این است که هنرمند با ماست یا با ما نیست . اگر هنرمند مدافع بی چون و چرای حاکمیت باشد ، هنرمند خوبی است صرف نظر از این‌که آثارش چقدر ارزش هنری داشته باشند اما اگر منتقد و معترض باشد و بنده و برده حاکمیت نباشد هنرمند خوبی نیست و نباید به هیچ عنوان به او امکان مطرح شدن داد.

 ـ پس چرا هنوز آثارشان در حال فروش است؟

آثار شجریان فعلا اجازه فروش دارند چرا که عاشقان شجریان اکثریت قابل توجهی هستند که به راحتی نمیتوان ایشان را ندیده گرفت ولی با اعمال فشار به مطبوعات شاید بتوان اخبار مربوط به او را کاهش داد تا بلکه شرایط کم کم برای حذف آثارش نیز فراهم گردد که البته امیدوارم کوته فکری تا این حد نباشد .

 ـ  آیا موسیقی و یا ترانه‌ی سیاسی در سیستم ارشاد معنایی دارد؟ و از نظر شما موسیقی سیاسی چه معنایی دارد؟

بطور کلی هر حرفی که رنگ و بوی اعتراض و انتقاد داشته باشد در مملکت ما سیاسی است. شما اگر به درآمدت اعتراض کنی و بگویی که خرجم با دخلم هم‌‌خوانی ندارد، بدادم برسید، میشوی یک آدم سیاسی. اگر به تورم و قیمت‌های سرسام آوری که کمر قشر ضعیف را شکسته انتقاد کنی می‌شوی سیاسی . من اگر به صدا و سیما معترض شوم که ترانه‌ی من را برای اهداف جناحی خود استفاده نکنید می‌شوم سیاسی و اخلال‌گر. پس کاملا روشن است اگر یک اثر موسیقایی نیز منبعث از هر گونه انتقاد و اعتراضی باشد سیاسی است و مردود.

 ـ با تمام ممیزی‌ها گاهن شاهد تک و توک بعضی آهنگ‌ها هستیم که موسیقی اعتراضی‌ست. این نوع آهنگ‌ها از دست‌شان در می‌رود؟ یا خودخواسته‌ست و بر این موضوع آگاه هستند ناظران ارشاد؟

 به نظر من بیشتر برای حفظ ظاهر است و این مسئله اصلا متداول نیست و شاید هم یکی دو مورد به قول شما از دستشان در رفته. البته توجه داشته باشید این‌که اعتراض از طریق چه کسی عنوان می‌شود هم مهم است و مشاهده می‌کنید این روزها در عرصه های غیر هنری نیز اعتراض وجود دارد اما توسط قشری خاص که از پشتیبانی قدرت برخوردارند مثلا انتقادات در رده‌های بالای حکومت وجود دارد و در پاره‌ای موارد به هتاکی و بی حرمتی هم کشیده می‌شود و کسی هم کاری به طرفین دعوا ندارد و یا بهتر است بگوییم نمی‌تواند کاری داشته باشد ولی خدا نکند این اعتراضات از طرف مردم عادی، قشر دانشجو و یا مثلا یک وبلاگ نویس غیر خودی باشد که در این‌صورت به شدید ترین شکل ممکن با او برخورد خواهد شد.

 ـ ممیزی اراشاد، برخوردها با موسیقی و سخت‌گیرهای این‌چنینی در حکومت به چه نحوی‌ست؟ یعنی آیا برخوردهایی نظیر بهم زدن کنسرت از سمت گروه‌های فشار هم در آن راستا قرار می‌گیرد؟

 بله قطعن. ولی برخورد با موسیقی از جانب مخالفین موسیقی به دو صورت است. یک برخورد چماقی است که نیازی به توضیح ندارد و با این نوع برخورد آشنایی داریم که بیشتر توسط عوامل خودسر و غیر اجرایی صورت می‌گیرد و نوع دیگر برخورد سیاسی است که توسط مسئولین نظام صورت می‌گیرد. مثلا نزدیک انتخابات موسیقی بیشتر مورد مهر و محبت قرار می‌گیرد و در مقطعی خطوط قرمز کم رنگ تر و یا حتی برداشته می‌شوند یا مشاهده می‌کنیم که کمیت پخش موسیقی صدا و سیما افزایش می یابد. این برخوردها کاملا حساب شده و سیاسی است.

 ـ برخورد با گروه‌های زیرزمینی جزو کدام دسته است؟

در مورد گروه‌های زیر زمینی تا جایی که نوع کارها اعتراضی نباشند سخت گیری‌ها از جانب عوامل سیاسی کم‌تر شده و هر چه به سمت انتخابات برویم کمتر هم خواهد شد. اما نگاه خصمانه جماعت چماق به دست به موسیقی همیشه بوده و هست و خواهد بود که البته برای ایشان زیر زمینی بودن یا روی زمینی بودن خیلی فرقی ندارد.

 ـ محمدرضا شجریان به‌عنوان کسی که ازبزرگان موسیقی سنتی ایران است، به‌خاطر مواضع سیاسی‌اش پس از انتخابات از سوی ارشاد و خبرگزاری‌های دولت حکومتی ، بارها مورد بی‌احترامی قرار گرفته و حالا هم که حتی اجازه‌ی کار شدن خبرش را رسانه‌های غیرخودی ندارند. آیا فکر می‌کنید این رفتارها با موسیقی چه بازخوردی دارد در جامعه‌ی موسیقی و بعد در توده‌ی مردم؟

 همان‌گونه که قبلا هم گفته‌ام شجریان اعتبار موسیقی ایران است و هیچ‌کس نباید به خود اجازه دهد تا او را مورد بی حرمتی قرار دهد. شجریان این اعتبار به دست آمده را از مردم می‌داند و حق دارد نسبت به مردم حساس باشد. اعتراض امثال شجریان به گرفتاری‌های  مردم وظیفه اوست و شجریان به وظیفه‌اش عمل نموده. انتقاد می‌کنند چرا با رسانه‌های بیگانه صحبت کرده و حرف‌هایش را در خارج از ایران زده، کجا حرف‌هایش را بزند؟ کجا انتقاد کند؟ آیا جایی را برای امثال او در داخل باقی گذاشته اید؟ باید بدانیم بی احترامی به شجریان بی حرمتی به همه جامعه هنری است و قطعا مردم نیز این را نمی‌پسندند. مردم هنرمندان مورد علاقه خود را محترم می‌دانند و به ایشان عشق می‌ورزند. مشاهده کردیم که حذف ربنای شجریان از افطار ماه رمضان چه تاثیر روحی بدی بر اکثریت دوستداران شجریان گذاشت بطوری‌که در اکثر خانه‌های ایرانیان در سراسر جهان هنگام افطار مردم صدای ربنای شجریان را خود پخش می‌کردند تا بدون آن افطار نکنند. وقتی رابطه عاطفی اینقدر شدید است باید مسئولین محتاطانه تر عمل کنند.

 ـ با توجه به نوع رویکرد تازه‌ی آقایان ارشاد، چه آینده‌ای برای موسیقی ایران متصور هستید؟

 متاسفانه برای چندمین بار باید بگویم موسیقی و اعتلای آن به هیچ عنوان در دستور کار حاکمیت نیست و این بی‌برنامگی‌ها و کج اندیشی‌ها هر روز بیش از گذشته هنر موسیقی را بی‌سرپناه و بلاتکلیف می‌گردانند. من آینده روشنی را تصور نمی‌کنم و اگر به همین شکل پیش برود چیزی از موسیقی باقی نخواهد ماند.

 ـ آیا گمان می‌کنید با سخت‌گیری‌های بیشتر ارشاد، می‌شود امیدی به موسیقی زیرزمینی ایران داشت؟ و با توجه به‌اینکه حتی خواننده‌ی موجه و شناخته‌ شده‌ای که فخر موسیقی ایران به حساب می‌آید این‌چنین از سوی دولت و حکومت به حاشیه رانده می‌شود، چه کسانی قرار است در انتشار موسیقی ارشاد جایگزین شوند؟!

تا آن‌جا که من اطلاع دارم وزارت ارشاد تبلیغ موسیقی و تلاش در جهت انتشار و توسعه آن را از وظایف خود نمی‌داند و تنها نقش یک فیلتر و مانع را بازی میکند. همان‌طور که قبلا هم اشاره کرده‌ام نظام جمهوری اسلامی اساسا با موسیقی مشکل دارد و زیرزمینی یا روی‌زمینی آن برایش فرق چندانی ندارد و در این میان اگر موسیقی رنگ و بوی اعتراضی و انتقادی داشته باشد که بطور کلی مغضوب و محکوم به فناست.

 

No comments:

آرشیو مطالب