چكامه شب چله

شب چله
ياران گرامي ام با اين چكامه كه به پيوست پيشكش كرده ام ،   به پيشواز شب چله كه از جشن هاي بسيار كهن و استارگاني (نجومي) ماست مي شتابم ، و از ياران باز هم پوزش ميخواهم به شوند (دليل) بلندا و شايد هم كمي دشواري پندار در  اين چكامه .

شب چله ، همانند بسياري از جشن هاي ايراني ، بنيان در استارگاني داشته و همچنين به شوند پيشه و زيست بيشينه ايرانيان كهن كه كشاورزي بوده است ، پاسيدن (رصد) ستارگان ، براي كارهاي كشاورزي بسيار ويژه و ارزشمند بوده و هنگامه هاي كاشت و داشت و برداشت را ميتوانستند با اين روش هاي دانشي ، بيابند ، از سوي ديگر ، شناخت گيتي ، بيگمان شناختي فرزانشي يا فلسفي را نيز بدست ميدهد كه ، آيين ها از آن تناور ميگردند ،‌از اين سو بسياري از اين دانش ها ، به آيين ها گرويده اند و بخش هايي ناگسستني از آيين ها شده اند ، پس پاسداشت و ارجمداري اين آيين ها ، نگهباني از ارزش ها ، آيين ها و همچنين دانش نهادينه اين بوم و بر ميباشد ،  كه باهيچ آييني در برخورد نبوده و همه آنچه را كه ازآن خداوند ميباشد را پاس مي دارد .

، واژه يلدا ، واژه اي انيراني و سرياني ميباشد كه زبان سرياني نيز از شاخه هاي زبان هاي آرامي ميباشد ،  از سوي ديگر نام درست و كهن اين جشن چله ميباشد كه از ديرگاهان ، بر اين جشن ناميده شده است ، و اما يك خواهش ، از اين كوچكترين ، اين جشن را چله بخوانيم نه يلدا .

اين چكامه  از آفرينش گيتي و همچنين جايگاه انديشه هاي باستاني را در پيوند با فرازهاي استارگاني ، سخن گفته است و در فرجامين آن ، شناخت اين شب ِ شب ، به شناختي بنيادين در انديشه ها و كنش ها ، مي انجامد كه نشانگر ديرنگي و كهن بارگي ، انديشه هاي پويا و پاك ايرانيست . چنين است كه خواهش ميكنم كه اگر جايي از آن را اندرنيافتيد مرا پاسخگو بخواهيد باز هم از بسيار گوي ام شما را بخشنده بر خويش ميخواهم

افراز ، افروز و افزان باشيد ،  سپاس و بدرود  

س . بديعي