گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Wednesday, January 4, 2012

Fwd: شعر امروز 2

عذرخواهی بایت اشکال ویرایشی که داشت
اصلاح شده شعر را ارسال می کنم خدمت دوستان

---------- Forwarded message ----------
From: Pouria Abdi <mabdi.mojtaba@gmail.com>
Date: 2012/1/3
Subject: شعر امروز 2
To: Friends-of-Radio-Golha <Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com>, Marjan Tab <saddarvazeh1@gmail.com>, mehri mousavi <Smousavi1@gmail.com>, "shams.maryam" <shams.maryam@gmail.com>, "bahman.bayangani" <bahman.bayangani@gmail.com>, baharesabz1363@yahoo.com, hmirzaie@ut.ac.ir, "ali.kharazi" <ali.kharazian@gmail.com>, Saeedeh Farahmand <saeedeh.farahmand@yahoo.com>, "l.foladi" <l.foladi@yahoo.com>, Ali rafiee <politic1388@gmail.com>, masoud sadeghi <okmasoud@gmail.com>, tarikh79 <tarikh79@yahoo.com>, elaheh_0064 <elaheh_0064@yahoo.com>, esfandiyari.maryam@gmail.com


«آخرین بلیت»

 

شبي كه بلندترين راهِ شيري از تو مي‌رقصيد

دكمه‌هاي صدفي به چه كار مي‌آمد؟

 سياه پوشيده‌ام كه سپيدم كني

 و گونه‌هايم را سرخ.

 گولِ خامه دوزي‌ها را نخور

هنوز همان غار نشينم كه خدا با برگ مو خجالتم داد...

از وقتی رفته­ای

تمام سلام­ ها را پس گرفته ­ام از آدمها

بیا و خداحافظی را روی تاقچه بگذار

تاق­باز بخواب

                کسی تو را تا ماه خواهد کشید

چرا باور نمی­ کنی؟

ما ادامه­ ی همان اتفاقیم

که زمین را در کاسه­ مان گذاشت

بگذار ابرها ملافه­ ی بخار شده­ ی ما باشند

در سرزمین عجایب

مِه پایین­ تر آمده است

فریادت دو قدم لی­لی می­ کند

                               زمین می­ خورد

سپیدی بستر، تنها بخت ماست!

در من قدم بزن

بیرون

هرگز چراغ پیاده­ ها سبز نمی­ شود

کوه را تعطیل کرده ­اند اما

از پوست من تا قله راهی نیست

می­ خواهند تنها بلیت­ مان را بسوزانند

 

شروع کن!

باید دریا راه بیندازیم

تا موج از ایست و عوارضی بگذرد

از امام­زاده هاشم بگذرد

و به گوش رودبار بخواند

که دیگر زیتون­ها را نترساند

 

فرصت ندایم

فردا تمام روزنامه­ های صبح و عصر

خزر را به تیمارستان خواهند فرستاد

 

 

پابرهنه تا صبح

گراناز موسوی

 

 

 

 


No comments:

آرشیو مطالب