http://youtu.be/jzbsIlMbC5I
خاطرات عمر رفته در نظرگاهم نشسته
در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته
ای خدای بی نصیبان طاقتم ده،طاقتم ده
قبله گاه ما غریبان طاقتم ده،طاقتم ده
در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته
ای خدای بی نصیبان طاقتم ده،طاقتم ده
قبله گاه ما غریبان طاقتم ده،طاقتم ده
( ساغرم شکست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی)
در میان توفان
بر موج غم نشسته منم در زورق شکسته منم ای ناخدای عالم
بر موج غم نشسته منم در زورق شکسته منم ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد یکباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
ساغرم شکست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی
تو تشنه کامم کشتی در سراب ناکامیها ای بلای نافرجامیها
نبرده لب بر جامی میکشم به دوش از حسرت بار هستی و بد نامیها
نبرده لب بر جامی میکشم به دوش از حسرت بار هستی و بد نامیها
بر موج غم نشسته منم در زورق شکسته منم ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد یکباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
ساغرم شکست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی
(حکایت از که کنم؟
شکایت از چه کنم؟
( که خود به دست خود آتش بر دل خون شده نگران زده ام)
شکایت از چه کنم؟
( که خود به دست خود آتش بر دل خون شده نگران زده ام)
بر موج غم نشسته منم در زورق شکسته منم ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد یکباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
تو تشنه کامم کشتی در سراب ناکامیها ای بلای نافرجامیها
نبرده لب بر جامی میکشم به دوش از حسرت بار هستی و بد نامیها
بر موج غم نشسته منم در زورق شکسته منم ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد یکباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
ساغرم شکست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی
No comments:
Post a Comment