From: ali asghar <aliasghar1291@yahoo.com>
Date: 2009/11/1
Subject: عشق به خدا
To: ali afshari <ali_kocholiye74@yahoo.com>, ali kalbasi <alirezakalbaci@gmail.com>, ali reza asgharzadeh <aci_aci_72@yahoo.com>, behnam soleymani <behnam_mosholina@yahoo.com>, hadi meshkati <m_hadi_meshkati@tebyan.org>, hasan kamali <mohamadhasan_kamali@yahoo.com>, majidjan_6@yahoo.com, mohammar reza mohammadi <m.poroton@yahoo.com>, yaghin <yaghin110@gmail.com>, موسوی حاج آقا <mm_http@yahoo.com>
بسم الله الرحمن الرحیم
می گویند تا عاشق نشوی پی به راز خلقت نمی بری ،
باید عاشق اله واقعی شد یعنی همان که غیر از او
هیچ اله دیگری نیست، آن موقع مقصودش را از افعال و
رفتارش با خود می فهمی ، می فهمی که چرا این همه
ضرر به تو می رسه، این همه ناراحتی برات درست می
کنه…
می دونی خدا خیلی متکبرهست -البته شایسته ی این
صفته و خیلی هم برازنده اش است- و اصلا دوست
نداره بنده اش به غیر از اون توجه کنه به قول خودمون از
هوو خوشش نمیاد دوست نداره کسی را به عنوان اله
کنار خودش ببینه نه اینکه بودنش را دوست نداشته
باشه نه بلکه از این ناراحته که خلقش دنبال کسی
بیافتند که اصلا وجود نداره بمیرم برای این خدا که با
چه احمق هایی سر و کله می زنه!
به هر حال خریت ما را ببینه که دلبسته ی پوچی شده
ایم سریع اسباب به هم زدنش را جور میکنه بعدش
آنقدر از طرف دنیا به ما سیلی می زنه که به دنیا پشت
کنیم و بریم سراغ خودش.
البته همه ی این ها مال وقتیه که ما را دوستمون داشته
باشه ، که داره... مگر گه چی بشه یکی از چشمش
بیافتد که آن هم دیگه نهایت خری! طرف هست...
ببخشید که من بی ادب میشم....
__._,_.___
No comments:
Post a Comment