گلایه

درود فراوان بر کلیه اعضای  گروه فرهیختگان دوستداران رادیو گلها

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم     جدا از حال یکدیگر نمانیم

 

دوستی برایم نامه نوشته است و گلایه فراوان نموده که  بهتر است متن صمیمانه و خودمانی ایشان را با زبان الکنم خراب نکنم و اصل مطلب را درمعرض دید شما بزرگواران قرار دهم مطلب ایشان از این قرار است:

 

"وقتی از سعید پور ها تشکر می کنم به این حدیث پیامبراکرم واقفم که از گهواره تا گور دانش بجوی.منظورازبیان این مطالب اموختن واگاه کردن دیگران هم میباشد تا حدیکه جنبه دخالت در امورشخصی دیگران نباشد جزئی از وظیفه اخلاقی میباشد .که بنحوی به افکاربه خواب رفته دیگران تلنگری زد وتوجه انان رابه زحمات ومشقات صرف نظر ازمادیات جلب نمود که این نوعی امر به معروف هم میشود.من شما را دوست نادیده ای که فوق العاده برایتان ادب

واحترام قائلم محرم دانسته ومطالبی را برایتان میگویم..تا به حال برای چندین نفر تمام ارشیوم را که حجم زیادی از انواع برنامه های گلها میباشد

رایت کرده وبدون کوچکترین چشمداشتی ویا خواهشی تقدیم متقاضیان کرده ام.که اسامی انها را نمیبرم ولی اگر شما خواسته باشید بنویسید که بگویم .بهر حال این دوستان قبل از دریافت خیلی اظهارارادت واخلاص میکردند وازان تعارفهایی که میداند.وهمگی ازعلوم کامپیوتراظهارمعلومات   ودانایی میکردند.تا اینکه سه هفته پیش رو به این دوستان زدم ودرمورد تصنیف موسم گل با صدای غزال از یکی ازاین دوستان تقاضا کردم که اگرزحمتی بکشند واین تصنیف را پالایش صدا کرده وقسمت اولیه تصنیف که شامل اواز میباشد حذف کرده وتنها خود تصنیف را پس ازپالایش برایم اپلود کنند که منهم برای دوستان گروه با ذکر نام وتشکر ازایشان برای دوستی که تقاضای این تصنیف را به این صورت کرده بود دراختیار

همه بگذارم میدانید چه گفت؟ این دوست عزیز گفت که حالا وقت امتحانات دانشگاه میباشد ووقت ندارم باشد برای بعد وچون شما فنی میباشید میپرسم ایا از15 دقیقه بیشتر وقت میبرد؟ بهرحال من اصراری نکردم .ازدوست دیگر تقاضا نمودم ایشان گفتند البته من این کار را میکنم ومیبرم به یک کافی نت وانجام میدهم .من نوشتم که این کاررا منهم میتوانم بکنم ولی شما گفته بودید که دراین کار تخصص دارید وهروقت کاری داشتید

من انجام میدهم ودیگرازاین دوست هم خبری نشد.به دوست سوم گفتم که شما ایشان را خیلی خوب میشناسید وایشان هم فرمودند که سرم خیلی شلوغ است .انشا اله وقت بکنم انجام میدهم .که سه هفته گذشته وهنوزایشان وقت نکردند واین را هم داشته باشید که یکی ازدوستانشان که همشهری بنده میباشد بمن زنگ زدند وگفتند که شماره من را اقای....... بمن داده واگرمیشود یک کپیه هم ازتمام برنامه هایی که دارید بمن هم بدهید. ومن هم ارشیوم را کپیه کردم وتقدیم این دوست همشهری سفارشی ان دوست کردم.خدا را گواه میگیرم که ذره ای برایم اهمیت ندارد که این دوستان در برابرمحبت اینطورخواب سنگین تشریف دارند.واگر من پیام میدهم واز صمیم قلب ازاقای سعید پور ودیگریاران تشکر میکنم واحساسات دیگر دوستان را تلنگر میزنم به این خاطر است که ما هم دربرابرمحبتها وخدمات بی چشم داشت دیگران وظیفه داریم هرچندکه این دوستان امثال اقایان سعیدپورودیگران کوچکترین توقعی ندارند.ولی شعورومعرفت وارج گزاردن به اخلاص این زحمت کشان کجا رفته ومن ازشما درکمال ادب وتواضع خواهش میکنم همانطورکه ازبلند طبعی ومردانگی دوستان تعریف میکنید یک مقدارکوچک هم درحد اموزش وتعلیم وتربیت بعضی ها هم وارد میدان شوید که این خود یک فرهنگ سازی است.که اغلب براین باور نباشند که دربرابر بذل محبت بی تفاوت باشند.چون ما ایرانی میباشیم وایرانی هم همیشه احساساتی وخون گرم بوده .مگر اینکه درسنوات اخیر که خیلی جیزها عوض شده این صفت هم تغییر کرده باشد"

 

 ناگفته نماند که من و جمع بسیاری از گروه مدیون این مرد باسخاوت و بخشنده هستیم که هرگاه که از او لیوان آبی خواستم برایم چشمه ای فرستاد زیبا.

برادران و خواهران عزیزم و بهتر بگویم دوستان عزیزم (چون مقام دوست را از نسب بالاتر میدانم وچون درآن انتخاب است و اجبار نیست) پای بندی به قول و حق شناسی صفت ممیزه ایرانیان بوده و هست. میهمانوازی ایرانیان بر همین پایه شکل گرفته بود یعنی برای دیگران حق قائل شدن و تقدم دیگران بر خود. اکنون که دراین جامع وانفسا و حاکم بر روح جامعه همه گونه تضییع حق بر همه میرود دیگر خود در صدد آزار یکدیگر نکوشیم.

جسارتم را ببخشید که عرایضم طولانی شد.

بعنوان کوچکترین و کمترین عضو این گروه فرهیخته که اعضایش باید قدر خودو جایگاهشان را بدانند از همه شما خواهش می کنم که رعایت حال هم را بکنیم تا در کنار یکدیگر به سعادت و آزادی به معنای واقعی آن برسیم.

 

باران باش و ببار و مپرس که پیاله ها از آن کیست

خورشید باش که حتی اگر  نخواهی نتوانی که نتابی

قربان همگی محسن سلیمانی