درود بر جناب دربندی و دیگر دوستان
خاکی و تو را ، مشک ختن دانستم خاری و تو را ، سرو و سمن دانستم
دردا که من آنم ، که تو می دانستی افسوس تو آن نه ای ، که من دانستم
عماد شیرازی
مُردم ز رشک، چند ببینم که جام می
لب بر لبت گذارد و قالب تهی کند
طالب آملی
در سينه ام هنوز دل مضطری بجاست برقي هنوز در دل خاكستري بجاست
منسوب به حسین پژمان بختیاری
با احترام
نامی
با سلامی به عاشقان گلها و تشکر از محبت هایتان ، در مرحله 18 شعر آخر از نظامی بود و دو بیت قبل از احتمالا از مریم ساوجی باشد و بقیه پیدا نشده . در مرحله 19 این سه بیت را تقدیم صاحبدلان
می دارم . با تشکر مجدد دربندی
رنگارنگ 275 ،
خاكي و ترا مشك ختن دانستم خاري و ترا سرو سمن دانستم
مُردم زرشك چند ببينم كه جام مي لب بر لبت گذارد و قالب تهي كند
در سينه ام هنوز دل مضطری بجاست برقي هنوز در دل خاكستري بجاست
No comments:
Post a Comment