گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Friday, February 1, 2013

شعری از وحشی بافقی خدمت دوستداران رادیو گلها

غزل ۶         
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را          به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل          به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم          که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است می‌ترسم که با چندین وفاداری          شود لازم که پیشت وانمایم بیوفا خود را
چو از اظهار عشقم خویش را بیگانه می‌داری          نمی‌بایست کرد اول به این حرف آشنا خود را
ببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گل          کسی کو بگذراندی تشنه از آب بقا خود را

--
 
---
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده‌اید که در گروه Google Groups "دوستان راديو گلها" مشترک شده‌اید.
برای لغو اشتراک در این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به friends-of-radio-golha و unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه‌های بیشتر، از https://groups.google.com/groups/opt_out دیدن کنید.
 
 

No comments:

آرشیو مطالب