Sent to you by Saeed via Google Reader:
«کوتاه» صفتی است که همهی فراز و نشیبهای زندگی و کار فردریک شوپن را به بهترین وجه توصیف میکند: او عمر کوتاهی داشت و سنش از ۳۹ سال فراتر نرفت، در هیچ جایی جز ورشو و پاریس دوام نیاورد، با کمتر کسی دوستی دیرپا داشت و تقریبا تمامی آثاری که از خودش به جا گذاشته، کوتاه هستند.
پدر فردریک شوپن فرانسوی و مادرش لهستانی بود و شوپن خودش را فرزند این دو فرهنگ میدانست تا جایی که به خواست خودش تو آرامگاه پرلاشز در پاریس به خاکش سپردند، اما قلبش را به آرامگاه کلیسای صلیب مقدس در زادگاهش ورشو بردند. شوپن باور داشت که موسیقی مردم لهستان را به موسیقی جهانی پیوند زده است. شوپن نیمی از زندگی کوتاه ولی پربارش را در زادگاهش و نیم دیگر را در پاریس گذراند. پیش از آنکه دورهی دوم زندگیاش در فرانسه را آغاز کند، به آلمان و اتریش سفرهایی کرد، اما آنچنان که شایستهاش بود، از او استقبال نشد.
شوپن به برگذاری کنسرتهای بزرگ علاقهای نداشت و بیشتر در مجلسهای فرهیختگان و نجیبزادگان آثار خود و بزرگان دیگر موسیقی را مینواخت. او هنرمند ولخرجی بود و ابتلای مزمن به بیماری سل که او را همواره نیازمند پزشکان میکرد، به هزینههای زندگیش میافزود. به این خاطر شوپن به تدریس پیانو پرداخت و در این کار هم شهرت بیمانندی به دست آورد. شاگردهاش که بیشتر دختران و زنان نجیبزاده بودند، از ظرافت و لطافت او در کار آموزش و نواختن موسیقی بسیار نوشتهاند. او میگفت: «باید با انگشتانتان آواز بخوانید». شوپن سرانجام در روز ۱۷ اکتبر ۱۸۴۹ در جمع کوچکی از شیفتگانش درگذشت.
Things you can do from here:
- Subscribe to سرنخ: ویژه جوانان | Deutsche Welle using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
No comments:
Post a Comment