Sent to you by yaghin via Google Reader:
...از آثار زرتشتیان باستان كه فرهنگ بسیار غنی داشتند , عید نوروز است که شاید در دنیا هیچ قومی عید به این پر مغزی و پر معنایی نداشتند, داستان های قشنگ درباره این عید است . سنت های بسیار قشنگ است ، یاد خدا است لحظه به لحظه و آن عمو نوروز كه میگویند باید بیاید ، میگویند این یك پیر زنی بوده كه هر سال میآمده ، شنیده بوده كه اگر كسی اول سال بیدار باشد عموم نوروز بیاید رد شود از آنجا این جوان میشود و این هم آرزوی جوانی داشته و خوب هر كسی دلش میخواهد جوان شود.
گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم گیر... تا سحر گه ز كنار تو جوان برخیزم
آن هم دلش میخواست جوان بشود و بعد هر سال خوبش میبرد مثل ما كه خوابمان میبرد و آن دم الهی و نفخه الهی كه نوروز است و میتواند ما را روز نو ایجاد كند آن را خوابیم ؛ حالا این پیر زن هم هر سال نوروز كه میشد میخواست جوان شود خوابش میبرد ؛ امسال به خودش میگوید كه نه من مینشینم و چشمهایم را باز نگه میدارم و نزدیك ها سحر هم بوده ؛آغاز سال دم سحر بوده و این هی میخوابیده بیدار میشده و میگوید كه امسال باید بیدار بمانم و بیدار میماند ، یك مرتبه یك نسیم خوشی به آن میخورد و بعد خوابش میبرد و به كلی یادش میرود كه من منتظر عمو نوروز بودم و در صورتی عمو نوروز را دیده بوده بعد خوابش میبرد و بلند میشود و میبیند كه زمان گذشته و سال تحویل شده و این هم بیدار نبوده ، خیلی قصه میخورد و میآید یك گوشه ای مینشیند و گریه میكند اینقدر گریه میكند كه آب چشمش همه جا را میگیرد ، بعد نگاه میكند یك دختر جوان زیبایی در آب چشم خودش و با چه زیبایی و شهلایی و چشمان زیبا و چهره جوان نگاه میكند ، میگوید این منم یعنی بعد به دستش نگاه میكند میگوید بله و متوجه میشود كه عمو نوروز آمده كار خودش را كرده و رفته .
اگر ما حافظ میگوید:
ز كوی یار میآید نسیم باد نوروزی... از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بر افروزی
آن بادی كه اگر به آدم بخورد باد عشق باد ایمان و این كه ما میخواهیم پیش تو برگردیم این زنده میكند آدم را و این همان است كه پیغمبر فرمودند: علی و فی ایام دهركم نفحات
آگاه باشید كه یك نفخه های نوروزی میآید خودتان را در معرض این قرار بدهید در معرض این مركزش یعنی بروید یك جایی كه یك صاحب نفسی صاحب دلی حرف خوب دارد میزند ، تاب خوب بخوانید، موسیقی خوب گوش بدهید ، اینها نفخه ها است هم چو اسرافیل كه آوازش به فن مردگان را جان درآرد در بدن, موسیقی خوب زنده میكند این آن نفس قدسی مردان خداست آن شعر و آن كلام آن آیت الهی كه ناگهان به گوش آدم میخورد كه فهل انتم منتهون و یك مرتبه انسان به خودش میگوید كه بس میكنی؟ میگوید آره بس میكنم دیگر، كار بد نمی كنم ... بنابراین اینها سنت های زیباییست که میتوانید مطالعه كنید درباره شان ...
گزدیده ای از یکی از سخنرانی های استاد الهی قمشه ای
Things you can do from here:
- Subscribe to استاد حسین الهی قمشه ای using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
__._,_.___
No comments:
Post a Comment