گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Saturday, August 7, 2010

زندگينامه بزرگ لشگري به قلم خودش

زندگی نامه  بزرگ لشگری

  • من در سال 1302 در خانواده اي كه همگي با موسيقي آشنا بودند در تهران متولد شدم و پس از پايان تحصيلات ابتدايي بود كه به موسيقي روي آوردم از سن پانزده بنا به تشويق مادرم براي فرا گيري علم موسيقي آموختن ويلن را نزد ايشان آغاز كردم و چندي بعد كمانچه را از محضر استاداني چون :حسن بهاري ،اصغر بهاري ،كه دايي و پسر خاله ام بودند شروع كردم . بعد از گذشت دو سال به كلاس ابوالحسن خان صبا رفتم . همچنين از محضر استاداني چون حسين يا حقي ،ابراهيم منصري،مهدي خالدي وروبيك گريگوريان كسب فيض كردم ،از آقايان روح اله خالقي و مليك ابراهيميان نيز در بالا بردن هر چه بيشتر سطح دانش و آگاهي خود در موسيقي استفاده ي سرشاري نمودم . در سال 1323 شمسي به دعوت مرتضي خان محجوبي به اركستر ايشان رفتم و دو سالي در اركستر محجوبي ماندم . در سال1324 به عنوان سوليست ويلن با راديو همكاري مي كردم و براي شركت در اركسترهاي رضا محجوبي ،ابوالحسن صبا،ابراهيم منصوري ومهدي خالدي نيز دعوت به همكاري شدم . نوازنده هاي اركستر ،آقايان مجد(تار)،قياسي(ضرب)ولي اله البرز(قره ني) همايون خرم – جهان پناه زارع و من ويلن نواز بوديم . خواننده ها هم اديب خوانساري وبديع زاده و تاج و قمر روح انگيز و سعادتمند قمي بودند. ترتبب اجرا برنامه به اين شكل بود كه ابتدا پيش درآمدي پس از آن آوازي به اجرا در مي آمد .آواز هم تقسيم مي شد ابتدا مرتضي خان پايه اي مينواخت و بعد آقاي مجد قطعه اي اجرا مي كرد ويك قسمت را يكي از چهار ويلن مي نواخت .هر جلسه يكي از ما مينواختيم، ودر آخر نيز يك رنگ ميزديم. البته گاهي كه آقاي بديع زاده حضور مي يافتند تصنيفهاي كوچكي هم به صورت ضربي اجرا مي شد. زماني كه استوديو خلوط مي شد مرتضي خان پيانو را از فواصل فرنگي به ايراني منتقل مي كرد به فرض اگر ابو عطا مي نواخت فواصل درست به سي كرن و فا سري منتقل مي شد شب هاي اجراي برنامه فقط مرتضي خان كوك پيانو را در حد نياز خود تنظيم ميكرد و بعد به اجراي برنامه پيانو دوباره با فواصل اصلي كوك مي شد. اواخر سال1332 كه بنا به عللي همكاري خالدي با دلكش قطع شد بنده با آقاي جواد لشگري به مدت دو ماه عهده دار اركستر شدم .و اولين آهنگم با شعر رهي معيري به نام "نازنين يار من ،غافل از كار من" شروع شد . در زمان تاسيس سازمان تلويزيون ملي با مرتضي خان حنانه به تلوزيون رفتم و سرپرستي اركستر سازمان ملي را به عهده گرفتم و مدت 41 سال در راديو تلويزيون خدمت كردم . طبق قرارداد ها و مبادلات فرهنگي ، هنري طي دو سفري كه به دعوت مسئولين كشورهاي تركيه وآلمان بوده كنسرتهايي در محافل دانشگاهي برپا كرديم وسرپرستي چند گروه هنري نيز به عهده من بود . من از سال 1350 در راديو تلويزيون متصدي تهيه آهنهاي اصيل ايراني بودم و يكي از كارهاي بزرگ هنري ام را با برنامه گلها مي دانم .از بهترين كارهايم كه آنها را دوست دارم "مناجات"با صداي الهه همراه با شعر بيژن ترقي و پيانوي جواد معروفي"طوفان"با صداي مرضيه و شعر معيني كرمانشاهي ،"دريغا دريغا" با صداي اكبر گلپايگاني ،"نم نم بارون"با صداي فرشته و شعربيژن ترقي،"هركه ديدم"با صداي ياسيني و شعر جنتي عطايي،"قهر وآشتي"با شعر بيژن ترقي ،گل هاي رنگارنگ برنامه 574 با صداي الهه،شهيدي،فريدون ناصري و شعر بيژن ترقي و تعداد زيادي موسيقي بدون كلام و اورتور بود. اميدوارم كه جوانان ما در جهت پيشبرد موسیقی مملكتمان تلاش كنند و موفق شوند وموسيقي ملي مان را حفظ نمايند.
  •  
  • تصنیف : خدا کنه که خوابم نبره
  • آهنگساز : بزرگ لشکری

    خواننده : مرضیه

    ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی

    مایه : دشتی

     

    دو سه شبه که چشمام به دره           خدا کنه که خوابم نبره

    تو این قفس که زندن منه          دلم گرفته و منتظره       خدا کنه که خوابم نبره

    می خوام که دل به دریا بزنم             ی سینه حرفو یکجا بزنم

    چرا کسی نمی گه به من           عشق و امیدم به کجا رفته ؟

    شبها که یکه تنها بمونم                    با غصه ها تو دنیا بمونم

    به کی آخه می تونه بگه              اون که پشیمونه چرا رفته ؟

    فردا دوباره پاییز می شه باز       دلش ز غصه لبریز می شه باز

    ای آسمون بهش بگو پشیمون می شی         به سوز عاشقی قسم که دلخون می شی

     

  • دانلود

No comments:

آرشیو مطالب