گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Sunday, February 13, 2011

لرتا،پریشانی من گوش کنید

درود

یادی از زنده یاد لرتا،هنرپیشه تئاتر.ترانه زیبای دوستان شرح پریشانی من
گوش کنید و شرح حال او با دو عکس از او.آرتین


http://www.4shared.com/audio/1dGKmmK7/LoretaParishani_Man_Gosh_Konid.html

http://www.mediafire.com/?2lb2k9vb6bvgzqd

http://www.4shared.com/photo/RM_0Ha3a/Loreta1.html


http://www.4shared.com/photo/ZVS2YFh1/Loreta2.html


این صحفه بسیار کمیاب است.و نسخه های کمی از ان در خارج از آرشیو رادیو
وجود دارد .

لرتا هایرپتیان در سال 1290 هـ.ش در تهران به دنیا آمد و در فروردین ماه
1377 هـ.ش در وین درگذشت.

لرتا در معرفی خود گفته است :«پدرم قبل از انقلاب اکتبر از قره باغ آمده
بود، تابیعت روسی اش را عوض کرده بود، تاجر پارچه بود و در تهران با
مادرم ازدواج کرد. در سال 1290 هـ.ش /1911 م .در تهران در منزلمان که
خاطرات زیادی از ان دارم و در محله ی زرگنده بود. به دنیا آمدم.دو برادر
داشتم.یکی از من بزرگتر بود و دیگری از من کوچکتر»

او سالها به کار تئاتر پرداخت و یکی از همراهان عبدالحسن نوشین و
همکارانش در ایجاد تئاتر نوین ایران بود .لرتا در اغاز کارش در تئاتر
اواز می خواند او به خاطر داشت:« اولین دستگاه ظبط صحفه را پاپا به ایران
آورد.یادم هست که یکی از اتق های منزلمان را تبدیل به استودیوی ظبط کرده
بود و تمام اتاق را با نمد پوشانده بود.خیلی کوچک بودم.یک بار صحفه ی
خواننده ی به نام زهرا سیاه وقتی ارکستر می نواخت و خواننده می خواند ،
من هم از روی بچگی شروع به رقصیدن کردم و پدرم مرا کتک زد،برای این که می
رقصیدم .آن روزها به مدرسه ی فرانسوی ها می رفتم که راهبه ها آن را اداره
می کردند.برادرم مدرسه روس ها می رفت.فضای مدرسه ما غمگین بود.با اصرا
وپشتکارزیاد تابستان آن سال روسی خواندمو بدون ا دست دادن هیچ زمانی از
کلاس دوم مدرسه ی فرانسوی ها با امتحانی که در مدرسه ی روس ها
رفتم .آنجا بود که فهمیدم چقدر به بازیگری علاقه دارم.با تشویق مربیان
مدرسه با شاگردان کلاس های بالاتر تمرین تئاتر می کردم.آن زمان اکثر
نمایش را به شکل موزیکال بازی می کردیم. اواز خواندن برای بازیگری لازم
بود. در همان زمان بود که نمایش های «یوسف و زلیخا»،«لیلی و مجنون» و
«بیژن و منیژه » را بازی می کردم .در آن نمایش ها حتماً شخصیت های
اول زن و مرد می بایستی آواز بخوانند. من تصنیف « دوستان شرح پریشانی من
گوش کنید» را دراپرت «پوسف و زلیخا» خواندم.این تصنیف را ایران دفتری نیز
در آن نمایش بازی کرده بود.

نصرت الله کریمی که سال ها با لرتا همکاری کرده است .، می نویسد « لرتا
در جامعه باربد ، حتی در اپرت «یو سف و زلیخا » ترانه ی درماتیک مربوط
به نقش زلیخا را اجرا کرد که صحفه ی قدیمی آن در آرشیو رادیو موجود است.

لرتا در سال 1312 هـ.ش با نوشین ازدواج کرد.نوشین چهر هی بسیار شناخته
شده ای در میان هنرمندان و روشنفکران آن زمان بود.لرتا از او فرزندی به
نام کاوه دارد.

لرتا سالهای پایانی عمر خود را در وین سپری کرد.او در گفتگویی با زاون
قو کاسیان در فروردین 1372 هـ.ش خاطرات کارهای تئاتری خود را به یاد می
اورد که تا سال 1357 هت.ش ادامه داشت.

او بعدها در بین سالهای 1349 هـ.ش تا 1353 هـ.ش در هفت فیلم سینمایی هم
بازی کرد که اخرین آن«اسرار گنج دره جنی» ساخته ابراهیم گلستان بود.در
سریال «خسرو میرزای دوم» که در سال 1356 هـ .ش از تلویزیون ایران پخش شد،
نقش عمه خانم، بزرگ فامیل اشرافی دیوان سالار را بازی می کرد.

فخری قویمی(خشایار وزیری) در کتاب «کارنامه ی زنان مشهور ایران» درباره ی
صدای لرتا می نویسد:« لرتادر حین کار بسیار جدی بود و همین امر سبب شد ک
هیک بار بر اثر پیش آمدی صدای گرم و گیرای خود را از دست داد.او در حین
بازی{ در نمایش «چراغ گاز»} در سال 1330 هـ.ش .که چراغ گازی روی صحنه
بود.شبی یکی از شیرهای گاز به علت نقص فنی بعد از خاموش کردن، باز ماند
و لرتا در حالی که بوی شدید گاز حس می کرد، مبور بود نیم ساعت روی صحنه
حرف بزند و پس از اتمام نمایش از شدت مسمومیت صدای او به کلی گرفت و
چندین شب برنامه تعطیل شد و بعد از آن واقعه بود که صدایش را از دست
داد».اینه که ماجرا چقدر حقیق دارد معلوم نیست چون لرتا در جایی از ان
بدان اشاره نکرده، اما صحفه های قبل و بعد از این زمان لرتا گویای این
مطلب است.

مهدی خالدی در گفتگویی ، لرتا را از خواننده های تصنیف های طنز تام برده
است.اما نمونه ای از این تصنیف ها را که لرتا خوانده باشد نیاورده است.که
به اعتقاد ساسان سپنتا این اظهار نظر اشتباه است.


منبع: توکا ملکی

No comments:

آرشیو مطالب