خواستم بگویم
آن جا که تویی
آفتاب به اندازه یک چرخش عقربه
زودتر غروب می کند
اما گرم تر می تابد.
چون تو
که یک دنیا فاصله را پس می زنی
تا بیشتر دوست بداری.
خواستم بگویم
آن جا که تویی
دیوار سفید ایستاده است و
زائران شب زمزمه های اندوهگین را برای
هزارمین بار می خوانند.
اما تو...
تو نشسته ای و آخرین شمع منور
با لبخندت روشن می شود.
*
تقصیر فاصله نیست.
هیچ پروازی
مرا به تو نمیرساند
وقتی که تو
در کار گمکردن خود باشی.
هیچ پروازی
مرا به تو نمیرساند
وقتی که تو
در کار گمکردن خود باشی.
**
تو میگویی
که نرفتهای
من میگویم
که ماندهام.
بیچاره زمین
که میچرخد....
تا ابد دوست خواهم داشت
.
.
قشنگترین احساس من
قشنگترین هدف نفسم
..
..
.
.
No comments:
Post a Comment