اهل زمین گذشت دی زنده شده است خم می
کینه وبغض ودشمنی جنگ وجدال تا به کی
ساقی عاشقان منم ریشه کینه می کنم
یک به یکی پیاله می بعد به بانگ نای و نی
مست شوید و هوشیار عقل برید در بهار
تا که ز سر برون رود نخوت و ناز باد دی
مست غرور گو برو خرمن کینه کن درو
بی کس خوشه چین ببین پادشهست پیش وی
سادگی سلام را سلسله ساز عشق کن
چونکه به مهر می شود عمر هزار ساله طی
آمده است نو بهار فصل گل وشراب و یار
من که کمان عشق را کرده ام از امید زی
شعر: امید قادری صفت
یاران رادیو گلها سلام!
نوبهار زندگی را بر تک تک شما یادآوران بهار تبریک و شادباش می گویم وامیدوارم در تمام
ریز لحظات زندگی سرشار از شور و شعف باشید.
با نهایت تعلق خاطر به سنت نوروز به عنوان هدیه بهار یکی از غزلهایم را که تحفه درویشی
است را تقدیم شما سروران می کنم امید که مورد پسند خاطر لطیف شما سروران قرار گیرد.
عیدتان نوروز
دوستدار شما
قادری صفت
No comments:
Post a Comment