چهار
مانع کمال:
ابراهیم خلیل(ع) یکی از پیامبران
اولوالعزم
وبزرگ است،او به روز قیامت وزنده شدن مردگان؛یعنی به مسأله معاد،اعتقاد
ویقین
داشت،ولی یک بار منظره ای دید که او را به فکربرد،آن منظره این بود:کنار
دریا
عبورمی کرد،حیوان مرده ای را دید در کنار دریا درمیان آب افتاده،وحیوانات
دریایی و
خشکی به او حمله می کنند وکم کم او را می خورند،بطوری که لحظاتی بعد،تمام
بدن آن
مرده جزء بدن حیوانات دریایی و خشکی شد.
ابراهیم(ع) گویی اولین بار،با چنین
منظره ای
روبرو شد،از این رو این اندیشه به دلش راه یافت که اگر تمام بدن این مرده
جزء بدن
حیوانات مختلف دریایی وصحرایی شده،در روز قیامت،تکه های بدن او چگونه در
کنار هم
جمع می شود وآن حیوان دوباره زنده می گردد؟
ابراهیم(ع)
به معاد یقین داشت ولی می خواست بر درجات یقینش بیفزاید،وقلبش سرشار از
یقین
گردد،لذا به خدا عرض کرد:
«خدایا به
من بنامیان که چگونه چنین مردگانی را زنده می کنی»؟
خداوند به
او فرمود:«مگر تو به روز قیامت ایمان نداری»؟
عرض
کرد:«چرا ایمان دارم؛ولی می خواهم دلم سرشار از اطمینان ویقین گردد».
خداوند به
او فرمود:«ای ابراهیم! چهار پرنده را بگیر وسرآنها را ببر،سپس گوشت بدن
آنها را
بکوب وباهم مخلوط کن،آنگاه آن گوشت کوبیده شده را چند قسمت کن،وهر قسمت را
بر سر
کوهی بگذار،سپس در جایی بنشین وآنها را به اذن خداوند به سوی خود بخوان.
ابراهیم
چنین کرد،وگوشت آمیخته چهار پرنده را ده قسمت کرد وبرسر ده کوه نهاد وسپس
در محلی
ایستاد وگفت:ای پرندگان به اذن خدا به سوی من بیایید،همان دم گوشتهای مخلوط
شده
پرندگان به هم پیوست ومجدّداً روح آنها دمیده شد،وتن های هر کدام به
منقارهای خود
پیوستند.
ابراهیم(ع)
دید
که همان چهار پرنده،در برابر چشمش هستند و مشغول برچیدن دانه هایی می
باشند که
برروی زمین ریخته شده بود،ابراهیم عرض کرد:«آری خداوند برهر چیزی قادر
است،ومردن
ودوباره زنده شدن هم در دست او است».{مضمون وتفسیر آیه 260سوره بقره}.
قابل
توجه اینکه:در بعضی از روایات آمده:آن چهار
پرنده عبارت بودند از:1- کلاغ؛2- طاووس؛ 3- خروس؛ 4- اردک.{خصال شیخ
صدوق؛باب
الاربعه،المواعظ العددیه،باب الرباعیّات}.
کلاغ
اشاره
به آرزوی دراز است،طاووس اشاره به جاه وآرایش دنیا است؛خروس اشاره به شهوت
است،واردک اشاره به حرص وشکخوارگی است.
هرگاه
انسان
این چهار خصلت را از خود دور کند به کمالات عالی یقین و مراحل عالی ایمان
دست می
یابد؛وجود این خصلتها مانع رشد معنوی انسان هستند.
بر
همین
اساس مولوی در اشعار خود می گوید:
بطّ
و طاووس
وزاغ وخروس این
نشان چار مرغ اندر نفوس
بطّ
حرص است
وخروس آن شهوت است جاه چون طاووس
وزاغ امنیّت است
خُلق
را گر
زندگی خواهی ابد
سرببر،زین چارمرغ شوم وبد
{بطّ،یعنی
اردک،اُمنیّت
یعنی آرزوی دراز؛مثنوی مولانا،آغاز جلد4}.
منبع:
کتاب حکایتهای
شنیدنی،محمد محمدی اشتهاردی
[Non-text portions of this message have been removed]
------------------------------------
Yahoo! Groups Links
<*> To visit your group on the web, go to:
http://groups.yahoo.com/group/erfanISLAMI/
<*> Your email settings:
Individual Email | Traditional
<*> To change settings online go to:
http://groups.yahoo.com/group/erfanISLAMI/join
(Yahoo! ID required)
<*> To change settings via email:
erfanISLAMI-digest@yahoogroups.com
erfanISLAMI-fullfeatured@yahoogroups.com
<*> To unsubscribe from this group, send an email to:
erfanISLAMI-unsubscribe@yahoogroups.com
<*> Your use of Yahoo! Groups is subject to:
http://docs.yahoo.com/info/terms/