ای عشق بیا دوباره فریاد شویم
از این همه غم دوباره آزاد شویم
یک بوسه و یک جام در آغوش سحر
برداشته و در دل شب شاد شویم
از ناله و از اشک بجایی نرسیم
کاری بکنیم دوباره آباد شویم
در وسعت هرچه هست گشتی بزنیم
با لحظه درآمیخته چون باد شویم
بر روی عبوس شهر دستی بکشیم
داد دل عاشقان بی داد کنیم
چون ساقه از اعماق زمین رشد کنیم
از خاک برون آمده بنیاد شویم
محمدتقی خانی
" آرام "
http://sabadesetareh.blogfa.com/
No comments:
Post a Comment