پشیمانم پشیمانم پشیمان
پشیمان از نگاه وعشق و مستی
گناه بعد مستی را چه گویم!؟
امان از دست این زیباپرستی
**
پشیمانم از این افسونگریها
به لبخند و نگاه و در صدایم
به هر شیوه که میشد عاشقی را
فکندم عاقبت در زیر پایم
**
چه سود از صید دلهایی که کردم
چه سود از اینهمه دلبستگی ها
نمیخواهم یکی را از هزاران
گریزانم از این وابستگی ها
**
تو هم ای مرغک باغ امیدم
کنون از بند عشق من رها شو
نمیخواهم تو را دیگر ببینم
برو از پیش من، از من جدا شو
**
سر آمد آن نگاه دلنشینم
که من میدوختم بر چشم مستت
سر آمد آن شراب بوسه هایی
که بخشیدم به کام می پرستت
**
تو را ای خوب من، ای بهترینم
اگر چه اندکی بیتاب کردم
پس از آنی که افتادی بپایم
دگر از عشق خود سیراب کردم
**
کنون بس کن برو ای نازنینم
تمام عشق من آن یک نفس بود
مرا از خاطراتت محو گردان
تمام آنچه کردم یک هوس بود
**
تو را ای عشق تازه، کهنه کردم
نمی گیرم تو را در تنگ آغوش
نمیبخشم به تو کامی دگر بار
فراموشم بکن آری فراموش
**
تو ای نام دروغینت دل انگیز
حلالت باد آن گلبوسه هایم
گناه از من نبود این کار دل بود
چه سازم با دل زود آشنایم
**
کنون راهم جدا خواهدشد از تو
که تو خود جوهر ماندن نداری
هوسبازم بخوان "آیینهء عشق"!
تو هم خود یک هوسبازی، آری
**
درودی بود و شد هنگام بدرود
خداحافظ خداحافظ هماره
"ستاره" بیش یا کم، میدرخشد
نیازی نیست بر تو ماهپاره !
ستاره.تهران
No comments:
Post a Comment