گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Wednesday, February 2, 2011

گفتم که سکوت

 

گفتم که سکوت ... ! از چه رو لالی و کور ؟


فریاد بکش ،‌که زندگی رفت به گور


گفتا که خموش ! تا که زندانی زور


بهتر شنود ، ندای تاریخ ز دور


بستم ز سخن لب ، و فرا دادم گوش


دیدم که ز بیکران ،‌دردی خاموش


فریاد زمان ،‌رمیده در قلب سروش


کای ژنده بتن ،‌ مرده کاشانه به دوش


بس بود هر آنچه زور بی مسلک پست


در دامن این تیره شب مرده پرست


با فقر سیاه.... قدرت جهل..کشت..شکست 


دل زنده کنید تا بمیرد ناکام


این نظم سیاه و ... فقر در ظلمت شام


برسر نکشد ، خزیده از بام به بام


خون دل پا برهنگان ، جام به جام


نابود کنید . یأس را در دل خویش


کاین ظلمت دردگستر ، زار پریش


محکوم به مرگ جاودانی است ... بلی


شب خاک بسر زند ،

کارو

No comments:

آرشیو مطالب