از دوستان خواهشمندم در مورد اقاي عليرضا افتخاري به عنوان يك هنرمند چيزي ننويسيد چه اينكه ايشان چندي قبل تمام هنر خود را فروختند و به جامعه هنرمند مردمي اين كشور پشت كردند . از نظر من فقط ميتوان از ايشان بعنوان كسي كه در گذشته هنرمند بوده ياد كرد . من در جايي كه منبع بسيار موثق و نزديك به آقاي افتخاري بود شنيدم كه پس از آن تجارت آقاي افتخاري با كساني كه نه تنها بهاي هنر ايشان را پرداختند بلكه مبلغ ناچيزي هم به عنوان ارزش خود آقاي افتخاري به آن افزودند ، مادر بزرگوار و شير زن آقاي افتخاري هم ديگر قابليت هاي گذشته را در فرزند خويش نيافتند . ممنونم
2011/9/27 Ali Reza Shiravani <a.shiravani@yahoo.com>
افتخاری: من شاگرد آقای شجریان نیستم
علیرضا افتخاری با اشاره به این که یکسری بازیها، شأن موسیقی را پایین آورده، از هنرمندان فعال این حوزه خواست فضای دوستانه در موسیقی کشور ایجاد کنند.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، علیرضا افتخاری در آستانه دومین همایش کار آواها و آیینهای موسیقیایی کار با انتقاد از شرایط فعلی موسیقی، گفت: «به نظر من در برگزاری چنین نشستهایی باید ابتدا به فکر ایجاد فضای دوستانه و همدلی میان هنرمندان موسیقی بود؛ مسئلهای که متاسفانه در سالهای اخیر شکل موثر خود را از دست داده و باعث دوری هنرمندان از یکدیگر شده است.»وی ادامه داد : «از نظر من دوستی و همدلی مهم ترین مقدمه برگزاری چنین همایشهایی ست. اما وقتی عدهای از افراد بعضیها را دشمن میپندارند ، یکی را استاد مینامند و دیگری را شاگرد، چه انتظاری از اعتلای جریان موسیقی میتوان داشت؟ آیا در زمانهایی که هنرمندان بزرگی در عرصه موسیقی فعالیت میکردند، این نوع رفتارهای ناشایست وجود داشت؟»این خواننده صاحبنام موسیقی گفت: «در زمانی که ما در محضر استادانی چون جلال تاج اصفهانی، حسین خواجهامیری، اکبر گلپایگانی، ناصر مسعودی بودیم، آنچه برای این هنرمندان نامی موسیقی ایران مهم بود، اخلاق بود، اما متاسفانه در این دوران یک سری بازیها در عرصه موسیقی به راه افتاده که شان موسیقی ایران را به نازل ترین شکل ممکن خود در آورده است. بنابراین با وجود تلاشهایی که انجام میگیرد، به طور حتم نمیتوان شاهد اتفاقات ثمربخش در عرصه موسیقی باشیم.»افتخاری در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن تاکید بر شکل گیری موسیقی شاخص ایرانی تصریح کرد: «به نظر من دیگر نمیتوان امیدی به داشتن موسیقی شاخص و هنرمند شاخص بود، چرا که شاخص، هنرمندانی چون تاج اصفهانی، سید حسین طاهرزاده و ادیب بودند که در زمانه خود با آرامش و همدلی به اعتلای موسیقی ایرانی فکر میکردند و فارغ از حرفها و حاشیههایی که در دوران ما کم نیست، چنان با صداقت به فعالیت در عرصه موسیقی میپرداختند که ما شاهد یک جریان موثر بودیم.»این هنرمند ادامه داد: «ما برای دل مردم میخوانیم، ما آمدهایم در دل مردم حضور داشته باشیم و در این فضای وانفسا با شعر و موسیقی ایرانی در حد و توانایی خود در خدمت مردم باشیم .من امیدوارم این نوع اخلاقی که در جریان موسیقی کشورمان حاکم است از منیتها و غرورها دور شده و ما خود را تافته جدا بافته از یکدیگر و بهتر از هم ندانیم.»وی با بیان این که صداقت، اصلیترین عنصر پیشرفت در هنر موسیقی ایرانی است، گفت: «ما باید صداقت داشته باشیم و با مردم باشیم و همواره به این سئوال فکر کنیم که آیا قدمای ما با کلک و فریب میخواندند؟ آیا آنهایی که باشکوه میخواندند، این چنین برای ویران کردن موسیقی ایرانی تلاش میکردند ؟ اینها را باید گفت و به هنرمندان جوان و تعدادی دیگر از هنرمندان فعال موسیقی تاکید کرد که برخی از آوازهایی که ما اکنون شنونده آن هستیم، آن چیزی نیست که در علم موسیقی وجود دارد . من یادم میآید زمانی مردم برای شنیدن آواز فلان هنرمند خواننده از رادیو از ساعتها قبل در کنار گیرندههای خود انتظار می کشیدند تا آواز و هنرنمایی هنرمندان موسیقی را از دست ندهند، اما آیا اکنون هم ما شاهد چنین رویکردی هستیم؟»افتخاری تصریح کرد: «باورکنیم مردم شریف ایران زمینه موسیقی ایرانی را کاملا میشناسند و میتوانند موسیقی خوب و بد را از هم تمایز دهند. پس بیاییم در کنار یکدیگر به فکر چارهای باشیم تا بار دیگر موسیقی علمی و با کیفیت ایرانی بازهم در جریان هنری کشور طنینانداز شود.خواننده آلبومهای ماندگار چون «سرو سیمین»، «خروش بحر»، «عطر مهر»، «شکوه عشق» و «نیلوفرانه» درباره یادگیری آواز نکاتی اشاره کرد و گفت: «بسیاری از دوستان میپندارند من از شاگردان آقای شجریان هستم. در حالی که این طور نیست، چرا که من از شاگردان زنده یاد استاد تاج اصفهانی هستم که در جوانی به محضر ایشان برای یادگیری آواز رفتم. در مورد آقای شجریان هم باید بگویم که ایشان در زمانی از صدای من خوششان آمد و من مدتی با رفتوآمد در منزلشان با این هنرمند در ارتباط بودم.»وی با تاکید بر تغییر در جریان موسیقی کشور خاطر نشان کرد: «هرگاه بازیها، کلاس گذاشتنهای بیمورد، منیتها، غلوها و خودناشناسیها از بدنه موسیقی کشور برداشته شد، آنگاه میتوان به فکر برگزاری همایشها و جلساتی افتاد که میتواند هم تاثیر خوبی در موسیقی کشور داشته باشد و هم انتظار شنیدن موسیقی خوب را در ما پدیدار کند.»افتخاری ادامه داد: «متاسفانه من خوانندگانی را میشناسم که با اسکورتهای 20 نفره در حال رفتوآمد هستند. آیا این درست است؟ آیا مافیایی بودن تعدادی از خوانندگان موسیقی میتواند کمکی به موسیقی ایرانی باشد؟»این خواننده در رابطه با گردهمایی موسیقیکاران نواحی ایران در تالار اندیشه حوزه هنری تصریح کرد: «با وجود تمام تلاشی که در زمینه برگزاری رویدادهای مختلف و مهم موسیقی از جمله همین همایش کار آواهای موسیقی انجام گرفته، با این حال معتقدم تا زمانی ما نتوانیم با مردم باشیم و برای آن ها کار کنیم این نشستها جز طول زمان سود دیگری نخواهد داشت.»وی افزود: «ناراحتی و نگرانی من از این وضعیت کار را به جایی رساند که میخواستم کتابی را با عنوان «تبهکاران موسیقی» منتشر کنم که متاسفانه هنوز امکان انتشار آن فراهم نشده، با این حال معتقدم باید بت منیتها را مثل این عزیزان هنرمند نواحی ایران شکست . باید به سمتی رفت تا آواز ایرانی مثل آوازهای محلی جایگاه اول خود بازگردد. باید به سمتی رفت که خوانندگان بدانند سبک چه معنی دارد و نوازندگی چه تاثیری در اعتلای فعالیتشان دارد و نشان بدهند در نزد استاد به فراگیری موسیقی پرداختهاند.»
No comments:
Post a Comment