من دنبال ترانه ای از ساخته های خالدی با کلام زیبای ازنواب صفا میگردم
به نام یار جفا کار
گویا از نخستین ترانه های بانو دلکش است که در بزمها وکنسرت امریکا به
شکل ناقص اجرا شده
هر کسی اصل این اثر را دارد مرا یاری کند
با سپاس
ما را زچه پابند جنون کردی و رفتی / آخر چه بگویم که تو چون کردی و رفتی
در ساغرم ای یار / ای یار جفاکار / خون کردی ورفتی
دردا که زدستت /جامی نگرفتم / وز ترکی مستت / کامی نگرفتم
از سلسله موئیت / وز نرگس جادویت / دارم گله هایی
من مرغ گرفتارم / چون چشم تو بیمارم / ای گل چه بلایی
دوش آن بت بی مهر و وفا رفت ونیامد / یا جان زتن خسته ما رفت و نیامد
آمد به لبم آه / از بزم من آن ماه / تا رفت ونیامد
آن کس که بر آن گل / اینگونه جلا داد / گنجی ز تحمل / بر اهل وفا داد
نالم ز غمت چون نی / با اهل صفا تا کی / بی مهر و وفائی
من مرغ گرفتارم / چون چشم تو بیمارم / ای گل چه بلائی
No comments:
Post a Comment