محجوبی،تنظیم جواد معروفی،شعر از رهی معیری.آرتین
http://www.4shared.com/mp3/BDYHu2KE/ElaheMahjobiMarofiMoayeriKhamo.html
http://www.mediafire.com/?vm6lrgtceew2e5b
http://radio-golha.mihanblog.com/post/782
خاموشای مرغ سحر،کی دارد ناله اثر
که خموشی ترانه جان است،غزل عاشقانه جان است
بود از نی خوش آوا تر ز هر سخن گویا تر،سکوت گویایی
یک دمای سینه خموش،تا چند این بانگ و خروش
که خموشی زبان جان باشد،چه سخنها در آن نهان باشد
به نگاهی عیان شود راز دل،شود چو دمساز دل،غم دل آرایی
شمع سحر مرده دگر،مرده دگر شمع سحر
آنکه بود آتش زبان،مانده خموش جاودان
چشم تو چنان به آتشم فرزد که زان شرر به یک نظر مرا بسوزد شمع داغ
گٔل بدنی،نسترنی،جان و تنی،یار منی،عشق تو ام،یار تو ام،نو گٔل گلزار تو
ام
گریه بی شیون،شعله به دامن،پروانه گشتم،کز تو فراموشم،سوزم و خاموشم من
از تو بود گلشن،از تو شود روشن،گر بپذیری جان روشن
---
No comments:
Post a Comment