با سلام
دوستان محترم رادیو گلها
به دنبال تصنیفی می گردم که شعر آن غزل زیبای سعدی است با این مطلع:
صبحدمی که برکنم، دیده به روشناییت بر در آسمان زنم، حلقهی آشناییت
سر به سریر سلطنت، بنده فرو نیاورد گر به توانگری رسد، نوبتی از گداییت
پرده اگر برافکنی، وه که چه فتنهها رود چون پس پرده میرود اینهمه دلرباییت
No comments:
Post a Comment