گزارش اختصاصی از مراسم چهلمین روز درگذشت زندهیاد پرویز مشکاتیان/ ندا حبیبی Posted: 09 Nov 2009 07:29 AM PST عشق در دل ماند و یار از دست رفت چهل روز گذشته است از آن نابههنگام حادثه، آن تقدیر جانسوز... چهل روز از کوچ «سرو آزاد» هنر موسیقی ایرانی گذشته است. پنجشنبه ظهر که قدم به دیار نیشابور گذاشتم، از عمق جان به آب و خاک و مردمانی چنین هنرپرور افتخار کردم. نیشابوریان در گرامیداشت مشکاتیان عزیز سنگ تمام گذاشته بودند. «بیدادگر دستان» اینک آرام و صبور در میدانی نزدیکی مزار عطار و خیام آرمیده بود؛ اما سیل مشتاقان با شوری عجیب و غم مانایی در دل به سمت آرامگاهش قدم برمیداشتند. گویی با وجود گذشت چهل روز، هنوز هم کسی پرواز پرویز را باور نکرده است. با وجود عدم اطلاعرسانی، مردم از نقاط دور و نزدیک خود را رسانده بودند. جمعیت دریایی بود و من هم قطرهای از این دریا... ساعت سه بعد از ظهر، همگان منتظر، یار غار مشکاتیان در راه است. از بلندگو نوای جاودانش بلند بود: «روز وصل دوستداران یاد باد / یاد باد آن روزگاران یاد باد» نگاهها خیره بود به تابلوی منقوش به چهرهی مشکاتیان، با خطی سبزرنگ به این مضمون: «در چلهنشینی پیوستن پرویز مشکاتیان، هنرمند جاوید موسیقی ایران به آستان جانان، حضور چشم ملت ایران، استاد محمدرضا شجریان را گرامی میداریم.» و نیک میدانید حضور شجریان نازنین، فرزند برومند خراسان در میان همدیارانش چه غنیمت شیرینیست. استاد شجریان بههمراه فرزند خلفش، همایون، وارد محوطه شدند. «سینه مالامال دردست ای دریغا مرهمی / دل ز تنهایی بهجان آمد خدا را همدمی» ... بغضم شکفت و از دیدار «خسرو خوبان» در کنار مزار همقطارش، مشکاتیان، اشک ریختم. خانوادهی مشکاتیان و شجریان حضور پررنگی داشتند. علاوه بر آوا و آیین که در چهرهی هر دویشان صبر و آرامی مشکاتیانی، نمایان بود؛ مادر پرویز مشکاتیان، خواهران و خواهرزادههایش، برادر و برادرزادهاش و همچنین افسانه و مژگان شجریان و خواهر استاد شجریان و در نهایت فرخنده گلافشان نیز با بغضی که گاه به گاه میشکفت در جایگاه مخصوص نشسته بودند. کیوان ساکت، علیرضا جواهری، آرش حیدریان و تعداد کثیری از موسیقیدانان و هنرمندان خراسانی نیز آمده بودند. ادامهی گزارش، متن سخنان استاد شجریان و فایل صوتی آواز همایون شجریان در ادامهی مطلب |
No comments:
Post a Comment