حسرت به دلم گلی به آ ن زیبائی
در باغ دلم بود بدین رعنایی
گو کور شود چشم پشیمان دلم
نه دید و نه چید این گل رویایی
محمد علی گلچین زاده
استکهلم
29/6/2007
من که دورم ز تو ناشاد شدم
جامدی ذوب به فریاد شدم
عمر تبخیری من کوتاه است
غصه بی غصه که آزاد شدم
م ع گ
29/6/2007
استکهلم
نه خاک
نه ابر
نه پوست نهال
نه آب
نه موج
نه دریا
نه آیینه
نه حصار سینه
نه گنجینه شکستنی
نه با صدا
نه گریه
نه پوست خاک
نه ریشه صدا نه نبض عشق
نه آسمون
نه دریا
نه موج
نه بال پرنده
نه روی برگ نه روی ابر
نه شبنم
نه رگ خواب
نه رویا
نه شکوفه ها
نه هنگام ترکیدن غنچه
باترانه نفست
با هم زمانی پلکهایت هنگام باز شدن
و ترشح نمناک ریزش چشمه جوشان دیدگانت
مینویسم
با رعد
با برق
عاشقانه نامت را
بر افق
با باز تاب رنگین کمان
بر تن پوش خیالت که بماند یه بادگار
عشق ابدیمان
م ع گ
استکهلم
29/6/2007
</font>ANSWER TO <a rel="nofollow" target="_blank" href="mailto:golchinzadeh@yahoo.com">golchinzadeh@yahoo.com</a>
From: jafar kazemian <mikhak.kh@gmail.com>
To: دوستان گلها <friends-of-radio-golha@googlegroups.com>
Sent: Tue, February 9, 2010 7:18:49 PM
Subject: 04 - تکرارمجدد تصنیف زندگی افسر شهیدی
Note: Forwarded message is attached.
No comments:
Post a Comment