گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Friday, November 26, 2010

بياد استاد حسين واثقي

سلام امروز يادي ميكنيم ازاين استاد گرامي دوستان هركس اهنگي از ايشون داره لطفا بزاره         
 
حسین واثقی در ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد. «درباره تحصیلاتش دو گمانه وجود دارد. برخی او را صاحب مدرک دیپلم و برخی او را دارای مدرک ششم ابتدائی نظام قدیم می‌دانند[۴] در جوانی به ساعت‌سازی روی آورد و وقتی ۱۹ سال‌اش بود در ۱۳۳۰ به هم‌راه خانواده به تهران آمد. در تهران هم به ساعت‌سازی ادامه داد. دو سال بعد در ۱۳۳۲ به رادیو رفت و به عنوان خواندهٔ کر مشغول کار شد.[۵] در رادیو واثقی با کمک برادرش اسماعیل واثقی، که تحصیل کردهٔ موسیقی بود و ویولون می‌نواخت، به ساخت موسیقی روی آورد و برای خواننده‌های بسیار آهنگ ساخت.
[ویرایش] ورود به سینما
در سال ۱۳۳۹ حسین امیرفضلی تهیه‌کننده و کارگردان فیلم هالو از او برای ساخت بعضی از تصنیف‌های این فیلم دعوت کرد. اما این فیلم که حتا نام واثقی در تیتراژ آن نیامده است نتوانست برای او شهرت و کار به هم‌راه بیاورد. ده سال بعد در ۱۳۴۹ سرهنگ محمد شب‌پره برای ساختن تصنیف‌های بابا کرم از واثقی دعوت به کار کرد. در این فیلم ترانه‌های فرنگی کار گروه بلک کتز، به مدیریت شهبال شب‌پره است و ترانه‌های فارسی را واثقی ساخته است. این فیلم راه واثقی را به استودیوهای فیلم‌سازی باز کرد و از آن پس به عنوان سازندهٔ تصنیف وارد سینما شد. در همان سال با ساختن موسیقی متن برای فیلم کوچه مردها در استودیو عصرطلایی به کارگردانی سعید مطلبی و با بازی فردین و ایرج قادری به عنوان سازندهٔ موسیقی متن فیلم هم شناخته شد.
[ویرایش] پس از انقلاب
وقتی رژیم سیاسی ایران پس از انقلاب تغییر کرد سینما نیز مانند سایر نهادها دچار تغییرات اساسی شد. در این هنگام واثقی ۴۳ سال داشت و در اوج فعالیت بود اما تغییرات پیش آمده موجب حذف او از سینما و موسیقی شد. او چند سال بعد در سال ۱۳۶۳ به همراه خانواده به اتریش سفر کرد و سپس به آمریکا مهاجرت کرد اما در آن‌جا نیز نتوانست دوام بیاورد و دوباره به ایران بازگشت و سرانجام پس از حدود ۱۶ سال وقفهٔ کاری در سال ۱۳۷۳ با ساخت موسیقی برای فیلم‌های سینمایی حامی (قدرت‌الله صلح‌میرزائی) مرضیه (اسفندیار شهیدی) و حالا چه شود (محمد جعفری) و یک مجموعه تلویزیونی قصد ورود مجدد به ساخت موسیقی فیلم داشت اما نتوانست به کار خود ادامه دهد و برای همیشه ساخت موسیقی را کنار گذاشت.
[ویرایش] سرانجام
پس از آن که امکان ساخت موسیقی دیگر برای‌اش فراهم نشد چند بار به آمریکا سفر کرد. او بیماری دیابت داشت و بیماری‌اش روزبه‌روز وخیم‌تر می‌شد. بستگان‌اش در آمریکا زندگی می‌کردنند و او به خانهٔ سالمندان سپرده شد. او که به دلیل ابتلا به بیماری قند و قانقاریا پای خود را از دست داده بود روز پانزدهم بهمن ۱۳۸۶ درگذشت و خاک‌سپاری و ترحیم او در سکوت برگزار شد.
[ویرایش] روش کار
او که تحصیلات آکادمیک نداشت و نوازدگی نیز نمی‌دانست با دهان ملودی مورد نظرش را برای برادرش اسماعیل واثقی، که تحصیل کردهٔ موسیقی بود و ویولون می‌نواخت، اجرا می‌کرد و بعد اسماعیل آن را با ویولون برای سایرنوازندگان می‌نواخت و بعد حسین با تغییراتی در آن به آهنگ مورد نظرش می‌رسید.


No comments:

آرشیو مطالب