گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Monday, April 2, 2012

شفیعی، شرفی و زاغان




شعر زیبائی از استاد سترگ ادبیات معاصرشفیعی کدکنی را با صدای شاعر، به شرفی عزیز که می دانم عاشق شفیعی است تقدیم می کنم. سلیلی


زاغان


"آنک شبِ شبانۀ تاريخ پر گشود 

آنجا نگاه کن

 

انبوهِ بيکرانۀ اندوه

!

زاغان به رویِ دهکده، زاغان به روی شهر 


زاغان به رویِ مزرعه، زاغان به رویِ باغ


زاغان به رویِ پنجره، زاغان به رویِ ماه


زاغان به روی آينه ها

 

... !آه


از تيره و تبار همان زاغ 

کش راند از سفينه خود نوح


اندوه بيکرانه و انبوه

.


اوه

!...


...زاغان به روی برف 

زاغان به روی حرف


زاغان به روی موسقی و شعر

زاغان به روی راه"...

..."زاغان به روی هر چه تو بينی 


از نور تا نگاه


محمدرضا شفيعی کدکنی

No comments:

آرشیو مطالب