گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Friday, April 13, 2012

Re: تشکر وسپاس ازدوستان عزیز

با کسب اجازه از پیشگاه حضرت حافظ
امید که این جسارت را بر من ببخشاید

تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکش آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت اوست
به هیچ عارضه شخص او دردمند مباد

جناب آقای کاظمیان
از اینکه همپیوندان خود را از این خبر خوشایند که بازهم بیانگر گوشه ای دیگر از اقیانوس بیکران رحمت یار میباشد، مطلع نمودید، سپاسگزارم. از اینکه محبوب، یکبار دیگر بندگان دعاگوی خود را مورد لطف قرار داده و استمداد آنان را اجابت نموده است، به شما و همه همپیوندان دعاگو و مخلص تبریک عرض مینمایم.

به امید اینکه عزیز دلبند شما نیز با کسب سلامتی کامل، خیلی زود به گروه گلها بپیوندد و با صدای معصوم و لطیفش گلستانی از گلهای رنگارنگ، بیافریند. آمین

با عشق و احترام
شادی دری

On Fri, Apr 13, 2012 at 8:05 AM, jafar kazemiyan <mikhak.jk@gmail.com> wrote:
حمد وثنا بدرگاه پروردگار مهربان این خالق هستی .جان بخش انسانها
با تقدیم خالصانه ترین تشکرات وامتنان قلبی ازشما دوستان عزیزوگرامی
امروز فرصتی دست داد که بسوی شما بیایم .وازمشاهده پیامهای گرم وصمیمی شما عزیزان احساس ارامش وتسلی پیدا نمایم
وازابرازهمدلی وهمدردی شما گرامیان بسیارممنون وسپاسگزارم .وتشکرویژه ای دارم از دوستانی که اعلام امادگی نمودند برای ارسال داروی خاص
ویا تجهیزات پزشگی .بینهایت ازهمه شما عزیزان متشکر وقدردان این همه محبت شما میباشم
دوستان مشاق خبرهایی از فرزندم میباشند .قابل ذکر که دعا های خیرشما عزیزان بدرگاه خداوند متعال مورد اجابت قرار گرفته که حاصل ان وبرگشت
اثرات نیات خیرخواهانه شما انسانها پاک سرشت وپاکدل توسط فرشتگان درطبقهایی از نور ورحمت و برکت خداوندی که نثارمیوه دلم شد.بازهم
ممنون وسپاسگزارم.تنی چند از دوستان جریان واقعه را جویا شده بودند .برخلاف میل باطنیم که همیشه خواهان شادی وشادکامی شما دوستان
گرامی میباشم وهیچگاه خواهان تکدور وناراحتی شما نبوده ونیستم .بهرحال ازباب هشدارواحیاناً جلوگیری ازبعضی اتفاقات که گاهی بی تفاوت از
کناران میگذریم بیان مینمایم. درساعت 5/1ظهر دوشنبه پس ازاینکه دخترم نهارنوه ام را داده بود ودرتدارک اماده نمودن میزغذا بوده .وازداخل
اشپزخانه نظاره بازی پسرکمان بوده ومی بیند که بچه بطرف پنجره که درارتفاع 40سانتیمتری اززمین میباشد میرود ولب پنجره که مشرف به
تراس بوده می نشیند وهمچنانکه مشغول کارخودش بوده با بچه صحبت میکند ولی هیچ عکس العملی متوجه نمیشود .برای چند باراورا صدا میزند
بازهم عکس العملی نشان نمیدهد ودرحالتی که قرار داشته هیچ تکانی نمیخورد .کمی نگران میشود وبسوی او میاید ودرحالی که میگوید ارمین
مامان چرا حرف نمیزنی وهی ارمین ارمین میگوید تا بنزدیک ارمین میرسد .می بیند که دهان بچه کمی بازوازکنارلبش کف سفیدی بیرون زده
وسیاهی چشمانش بسفیدی گرائیده واورا با شدت ازپنجره جدا میکند وبا نعره ای بلند بطرف دراپارتمان میرود.ودراین لحظه که عموی ارمین
درمنزل مادرش که درطبقه پائین بود متوحش میشود وبا سرعت بطرف بالا میدود که دخترم ارمین بدست عمویش میدهد ومیگوید بچه ام ازدست
رفت مثل اینکه برق گرفته اش عموی ارمین اورا به طبقه پائین میاورد وروی مبل میخواباند وبصورتش میزند وکمی اب بصورت ارمین میپاشند
وچون هیچ نوع علایم حیات درارمین نمی بیند به اورژآنس تلفن میزند وگیج بهت زده منتظرامدن امبولانس بوده اند که ازامبولانس تماس
تلفنی گرفته شده واعلام میدارند که خیابانها بسیارشلوغ است وامبولانس درترافیک گیرکرده ومیگویند که درفاصله نزدیک شما بیمارستان
اطفال دکترشیخ قراردارد اگروسیله نقلیه دارید بچه را سریعاً بانجا منتقل کنیدوما به بیمارستان اطلاع میدهم که وسایل نجات بیماررا اماده کنند
عموی ارمین با عجله بچه را برداشته بطرف ماشین میرود وارمین رادرصندلی جلو دربغل مادرش میگذارد وسریعاً خودرابه بیمارستان میرسانند
وکادربیمارستان که اماده بودند ارمین را به اطاق فوریتهای پزشکی انتقال میدهند وپس از معاینات اولیه توسط پزشکان اعلام میدارند که دیگر
دیرشده ویکی ازاقایان دکترها بطرف دخترم میاید ومیگوید خداوند صبرتان بده تمام کرده .دراین لحظه دخترم بحالت فریاد میگوید نه بچه من
نمرده ارمین من زنده است که ناگهان دست ارمین تکانی میخورد ویکی ازپرستاران فریاد میزند برگشت ومعجزه خداوندی بوقوع میپیوندد
وقلب شروع بکارمیکند وشکم بچه براثر تنفس ببالا وپائین میرود وپزشکان درمیان بهت وحیرت کارهای معالجه را شروع میکنند
امروزچهارمین روزاست که خداوند رحیم ومهربان به مظلومیت مادری جگرسوخته رحم مینماید وپسرکم ارمین را دوباره به ما عطا نموده
وهرروز یکی پس ازدیگری معجزات خداوند تجلی مینماید .معمولاً هرکس که دوچار برق گرفتگی میشود چند نقطه ازبدن اسیب می بیند که
ابتدا مغزسپس دیگراندامها مثل کلیه ها چشمان ریه گوش وزبان واندامهای حرکتی اسیب می بینند وچون بیمارستان فاقد بعضی خدمات چون چشم پزشگی
ویا سی تی اسکن میباشد .ما ارمین رادیروز به مراکز تخصصی بردیم وخوشبختانه ازبابت کلیه چشم ومغزکاملاًسالم وحرکات حسی وشنوایی
هم بدون نقص .وپزشک متخصصی که دیروزارمین را معاینه نموده بود درعین شگفتی اظهارمیداشت که این میسر نمیشود جزخواست
خداوند ومعجزات او .چطورمیشود که بچه ای دوساله با وزن ده کیلودوچاربرق گرفتگی شود و در حدود 14 دقیقه ایست قلبی داشته باشد
هیچگونه ازعوارض فوق که ذکرشد دراومشاهده نشود.امکان ندارد جز معجزه ودعاهای خیر
بهرحال خداراشاکرم که خانواده من را مورد لطف وعنایت خود قرارداد ورحمت واسعه خود را ازما بلطف دعای خیردعاکنندگان دریغ نفرمود
ونوه عزیزم را به ما برگرداند .البته دوران نقاهت کمی طولانی است چیزی درحدود شش ماه که با استعانت وکمک پروردگار انرا هم همراه با
دعاونیات خیرشما عزیزان پشت سر خواهیم گذاشت .باردیگرمراتب سپاس وتشکرقلبی ام را ازهمراهی وهمدردی شما دوستان گرامی تقدیم
میدارم بامید انکه هیچگاه هیچکس رنگ غم واندوه را نبیند -ارادتمند کاظمیان .   .



--

به سلامتی کسانی که منو همینجوری که هستم دوست دارند و گرنه بهتر از مرا که همه دوست دارند.


No comments:

آرشیو مطالب