سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز............ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
بیژن ترقی با زندگی وداع کرد
بیژن ترقی ترانه سرای برجسته به علت نارسایی تنفسی جمعه شب درگذشت. به گزارش مهر این ترانهسرای پیشکسوت 80ساله، از آذر ماه سال گذشته در حالی که از بیماری آرتروز نیز رنج میبرد اظهار می داشت که وضعیت جسمی خوبی ندارد و چراغ عمرش رو به خاموشی است.
ترقی مدتی بود که به علت آرتروز پیشرفته قادر به حرکت نبود. وی در آخرین مصاحبه اش گفته بود:چیزی برایم باقی نمانده است. کتابخانه را تعطیل کردم و خانهام را برای تأمین هزینههای درمان فروختم. بیمه هم کاری برای من نکرد، فقط یک بار آمدند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکردند. هزینههای درمانم را خودم پرداخت کردم و الحمدالله راضیام.
بیژن ترقی متولد سال 1308 در تهران از 20سالگی ترانهسرایی را آغاز کرد و طی نزدیک به شصت سال اثار مختلفی از جمله مجموعهی «از پشت دیوارهای خاطره» شامل خاطرتی از نیما یوشیج، شهریار، رهی معیری و... و «آتش کاروان» دربرگیرندهی مجموعهی سرودهها را منتشر کرد.
مراسم تشییع پیکر این هنرمند صبح دوشنبه برگزار خواهد شد.
ترقی مدتی بود که به علت آرتروز پیشرفته قادر به حرکت نبود. وی در آخرین مصاحبه اش گفته بود:چیزی برایم باقی نمانده است. کتابخانه را تعطیل کردم و خانهام را برای تأمین هزینههای درمان فروختم. بیمه هم کاری برای من نکرد، فقط یک بار آمدند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکردند. هزینههای درمانم را خودم پرداخت کردم و الحمدالله راضیام.
بیژن ترقی متولد سال 1308 در تهران از 20سالگی ترانهسرایی را آغاز کرد و طی نزدیک به شصت سال اثار مختلفی از جمله مجموعهی «از پشت دیوارهای خاطره» شامل خاطرتی از نیما یوشیج، شهریار، رهی معیری و... و «آتش کاروان» دربرگیرندهی مجموعهی سرودهها را منتشر کرد.
مراسم تشییع پیکر این هنرمند صبح دوشنبه برگزار خواهد شد.
گل اومد بهار اومد خاطره ای از زنده یاد بیژن ترقی
گل اومد، بهار اومد، میرم به صحرا
عاشق صحرائیم بی نصیب و تنها
دلبر مه پیکر گردن بلورم
عید اومد، بهار اومد، من از تو دورم
ابیات فوق بخشی از ترانه ای است که با شعر بیژن ترقی و صدای پوران، شور و شوق بهاری را در ذهن ها جاودان کرده است. بیژن ترقی از جمله ترانه سرایانی است که دهها بهاریه سروده که بسیاری از ما آنها را شنیده ایم و زمزمه می کنیم، اما شاید کمترکسی بداند که خالق این واژه های ناب، کیست.
بیژن ترقی، هنرمندیست که در آستانه هشتاد سالگی و بیش از پنج دهه شاعری و ترانه سرایی، بیمار است و رنجور، اما همچنان هر وقت در مورد رادیو، برنامه گلها و خاطراتش می پرسی، شادی از تک تک چروک های صورتش فریاد برمی آورد و هر زمان نام پرویز یاحقی- صمیمی ترین دوستش- را برزبان می آورد، آنچنان می گرید که گویی تک تک سلولهای بدنش فغان می کنند.
ترانه "گل اومد، بهار اومد" اولین تصنیفی بود که به زبان شکسته سروده شد و با مخالفت های زیاد کارشناسان رادیو، اجازه داده شد که فقط یک باردر روز جمعه پخش شود. آقای ترقی می گوید: " همان یک بار پخش باعث شهرت زیاد این ترانه شد. دوستان من که الان همگی شان به رحمت خدا رفته اند، به من تلفن زدند و گفتند که بیژن، با این شعرت بهار را شکوفا کردی و این سد را از جلوی ما برداشتی."
گل اومد، بهار اومد، میرم به صحرا
عاشق صحرائیم بی نصیب و تنها
دلبر مه پیکر گردن بلورم
عید اومد، بهار اومد، من از تو دورم
ابیات فوق بخشی از ترانه ای است که با شعر بیژن ترقی و صدای پوران، شور و شوق بهاری را در ذهن ها جاودان کرده است. بیژن ترقی از جمله ترانه سرایانی است که دهها بهاریه سروده که بسیاری از ما آنها را شنیده ایم و زمزمه می کنیم، اما شاید کمترکسی بداند که خالق این واژه های ناب، کیست.
بیژن ترقی، هنرمندیست که در آستانه هشتاد سالگی و بیش از پنج دهه شاعری و ترانه سرایی، بیمار است و رنجور، اما همچنان هر وقت در مورد رادیو، برنامه گلها و خاطراتش می پرسی، شادی از تک تک چروک های صورتش فریاد برمی آورد و هر زمان نام پرویز یاحقی- صمیمی ترین دوستش- را برزبان می آورد، آنچنان می گرید که گویی تک تک سلولهای بدنش فغان می کنند.
ترانه "گل اومد، بهار اومد" اولین تصنیفی بود که به زبان شکسته سروده شد و با مخالفت های زیاد کارشناسان رادیو، اجازه داده شد که فقط یک باردر روز جمعه پخش شود. آقای ترقی می گوید: " همان یک بار پخش باعث شهرت زیاد این ترانه شد. دوستان من که الان همگی شان به رحمت خدا رفته اند، به من تلفن زدند و گفتند که بیژن، با این شعرت بهار را شکوفا کردی و این سد را از جلوی ما برداشتی."
داریوش رفیعی ، بنان ، کورُس سرهنگ زاده ، گلپا ، شجریان ، دلکش ، پوران ، مرضیه ، حمیرا ، هایده ، مهستی ، الهه و ... علیرضا افتخاری ، سالار عقیلی و ... .
اینها خوانندگانی هستند که از آنها دست ِ کم یک ترانه یا یک تصنیف جاودانه و خاطره انگیز شنیده ام که سراینده ی ِ آنها استاد بیژن ترقی است و امروز زادروز استاد بیژن ترقی است .
یکی از انگشت شمار ترانه و تصنیف سرایانی که ترانه ها و تصنیف های او با یاد چند نسل از ایرانیان گره خورده است . او یکی از این بزرگان است : رهی معیری ، سید اسماعیل نواب صفا ، معینی کرمانشاهی ، تورج نگهبان . بزرگانی که بار ِسرودن آن همه تصنیف و ترانه برای آن همه آهنگ های جاودان در موسیقی سنتی و دستگاهی را بر دوش داشتند و با توجه به ذوق و سلیقه ی ِ بیشتر مردمان ایران ، که موسیقی را با شعر می پسندند ، آیا اگر این بزرگان نبودند ، ما اینهمه آهنگ جاودانه داشتیم ؟ و آیا سروده های این بزرگان تنها شعری بود برای شنیدن یا در کنار آن ، مایه ای نبود برای بالا بردن ذوق و سلیقه و فرهنگ مردم ایران ؟ و آیا در این همه سال توانستیم جایگزینی برای این بزرگان در سُرایش و سرودن بیابیم ؟
زندگینامه یِ استاد بیژن ترقی ( فشرده ای از زندگینامه ی ِ خودنوشت ایشان ) :
در 12 اسفند 1308 در تهران به دنیا آمد . خانواده ی ِ پدری او ، همه اهل کتاب و متخصص در شناخت کتابهای خطی بودند . پدربزرگش ، حاج شیخ باقر کتابفروش از نخستین ناشران در زمان ناصرالدین شاه بود که کتابهای زیادی را با شیوه ی ِ چاپ سنگی به چاپ رساند و پدرش محمد علی ترقی بنیانگذار انتشارات خیام بود که در این انتشارات ، کتابهای بسیار ارزشمندی درباره ی ِ ادبیات و تاریخ و فرهنگنامه به چاپ رساند .
به دلیل آموش در نزد پدر ، تحصیل را درسال 1318 ، از کلاس پنجم ابتدایی در دبیرستان اقدسیه شروع می کند و از سال 1320 از آنجا که انتشاراتی پدر پاتوق شاعران و بزرگانی چون استاد شهریار ، استاد گلچین معانی ، استاد امیری فیروزکوهی بود با آموختن از این استادان ، تحقیق و پژوهش در کتابهای ادبی و لغت نامه های مختلف را آغاز می کند .
1324 – با تشویق استاد امیری فیروزکوهی ( پدربزرگ مادری علی مصفا ، بازیگر سینما ) ، مطالعه ی دیوان صائب تبریزی را که تا آن زمان در ایران به چاپ نرسیده بود را آغاز می کند .
1325 – آغاز شاعری با سرودن غزل و مثنوی .
1331 – دیوان صائب را با مقدمه ی ِ استاد امیری فیروزکوهی به چاپ می رساند .
1334 – چاپ دیوان کلیم کاشانی .
1336 – آشنایی با استاد زنده یاد پرویز یاحقی ، آهنگساز و استاد بزرگ ویلن و سرودن ترانه هایی بر آهنگهای پرویز یاحقی چون : می زده ، برگ خزان ، اسیر . داستان این آشنایی را بخوانید در اینجا .
1337 – با دختر دایی خود ازدواج کردند .
1337 – ساختن ترانه ی ِ آتش کاروان همراه با استاد زنده یاد علی تجویدی .
1338 – تولد نخستین فرزند با نام امید .
1340 – چاپ دیوان علی اشتری "فرهاد" که از دوستان نزدیک ایشان بود .
1342 – تولد دومین فرزند با نام آرزو .
1345 – چاپ دیوان مجمر اصفهانی با همکاری استاد محیط طباطبایی .
1346 – چاپ فرهنگ مترادفات زبان فارسی .
1347 – تولد دومین دختر با نام ایده .
1350 – نخستین مجموعه ی ِ اشعار خود با نام "سرود برگ ریزان" را منتشر می کنند و در اواخر این سال دیوان حزین لاهیجی را پس از سالها پژوهش برای اولین بار در ایران چاپ می کنند .
1351 – از این سال رسما به ترانه سرایی برای برنامه هایی چون گلها می پردازد و نزدیک به سیصد ترانه بر روی آهنگهای بزرگان موسیقی می سراید .
1356 – سفر به آمریکا به همراه خانواده برای تحصیل فرزندان و بازگشت به ایران .
1360 – درگذشت پدر .
1365 – درگذشت مادر .
1375 – تعطیلی موسسه انتشارات خیام بعد از سالها خدمات فرهنگی به علت مشکلات بی شمار و بی علاقه بودن مردم به کتابهای ارزنده .
استاد بیژن ترقی در زمینه ی ِ ترانه و تصنیف ، تنها به دنبال سرودن آثاری با زبان فاخر که از زبان عامیانه به دور باشد نبوده اند و ترانه هایی نیز سروده اند با زبان عامیانه البته ترانه هایی شاخص ، ارزشمند و به یاد ماندنی ، نه مانند بسیاری از ترانه های بی ارزش و یک بار مصرف امروزی .
برای نشان دادن تنوع زبان و سبک ترانه هایی که استاد نوشته اند ، پنج ترانه و تصنیف را مثال می زنم :
1 – تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ، ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن ؛ آهنگ : استاد روح الله خالقی با صدای استاد بنان
2 – به رهی دیم برگ خزان ، پژمرده زبیداد زمان ، کز شاخه جدا بود ؛ آهنگ : استاد پرویز یاحقی با صدای مرضیه
3 – تو بمانی ، تو بمانی ، که چو جانی در برم ، تو ندانی که ز عشق تو چه آمد بر سرم ؛ آهنگ : استاد پرویز یاحقی با صدای حمیرا
4 – گل اومد بهار اومد ، می رم به صحرا ، عاشق صحراییم ، بی نصیب و تنها ؛ آهنگ : مجید وفادار با صدای پوران
5 – شد زمین مست ، آسمان مست ، بلبلان نغمه خوان مست ، باغ مست و باغبان مست ؛ آهنگ : استاد علی تجویدی با صدای شاه زیدی
استاد بیژن ترقی تنها ترانه سرایی بزرگ نبودند و شعرهای زیادی هم در قالب های کلاسیک و هم در زمینه ی ِ شعر نو سروده اند
اینها خوانندگانی هستند که از آنها دست ِ کم یک ترانه یا یک تصنیف جاودانه و خاطره انگیز شنیده ام که سراینده ی ِ آنها استاد بیژن ترقی است و امروز زادروز استاد بیژن ترقی است .
یکی از انگشت شمار ترانه و تصنیف سرایانی که ترانه ها و تصنیف های او با یاد چند نسل از ایرانیان گره خورده است . او یکی از این بزرگان است : رهی معیری ، سید اسماعیل نواب صفا ، معینی کرمانشاهی ، تورج نگهبان . بزرگانی که بار ِسرودن آن همه تصنیف و ترانه برای آن همه آهنگ های جاودان در موسیقی سنتی و دستگاهی را بر دوش داشتند و با توجه به ذوق و سلیقه ی ِ بیشتر مردمان ایران ، که موسیقی را با شعر می پسندند ، آیا اگر این بزرگان نبودند ، ما اینهمه آهنگ جاودانه داشتیم ؟ و آیا سروده های این بزرگان تنها شعری بود برای شنیدن یا در کنار آن ، مایه ای نبود برای بالا بردن ذوق و سلیقه و فرهنگ مردم ایران ؟ و آیا در این همه سال توانستیم جایگزینی برای این بزرگان در سُرایش و سرودن بیابیم ؟
زندگینامه یِ استاد بیژن ترقی ( فشرده ای از زندگینامه ی ِ خودنوشت ایشان ) :
در 12 اسفند 1308 در تهران به دنیا آمد . خانواده ی ِ پدری او ، همه اهل کتاب و متخصص در شناخت کتابهای خطی بودند . پدربزرگش ، حاج شیخ باقر کتابفروش از نخستین ناشران در زمان ناصرالدین شاه بود که کتابهای زیادی را با شیوه ی ِ چاپ سنگی به چاپ رساند و پدرش محمد علی ترقی بنیانگذار انتشارات خیام بود که در این انتشارات ، کتابهای بسیار ارزشمندی درباره ی ِ ادبیات و تاریخ و فرهنگنامه به چاپ رساند .
به دلیل آموش در نزد پدر ، تحصیل را درسال 1318 ، از کلاس پنجم ابتدایی در دبیرستان اقدسیه شروع می کند و از سال 1320 از آنجا که انتشاراتی پدر پاتوق شاعران و بزرگانی چون استاد شهریار ، استاد گلچین معانی ، استاد امیری فیروزکوهی بود با آموختن از این استادان ، تحقیق و پژوهش در کتابهای ادبی و لغت نامه های مختلف را آغاز می کند .
1324 – با تشویق استاد امیری فیروزکوهی ( پدربزرگ مادری علی مصفا ، بازیگر سینما ) ، مطالعه ی دیوان صائب تبریزی را که تا آن زمان در ایران به چاپ نرسیده بود را آغاز می کند .
1325 – آغاز شاعری با سرودن غزل و مثنوی .
1331 – دیوان صائب را با مقدمه ی ِ استاد امیری فیروزکوهی به چاپ می رساند .
1334 – چاپ دیوان کلیم کاشانی .
1336 – آشنایی با استاد زنده یاد پرویز یاحقی ، آهنگساز و استاد بزرگ ویلن و سرودن ترانه هایی بر آهنگهای پرویز یاحقی چون : می زده ، برگ خزان ، اسیر . داستان این آشنایی را بخوانید در اینجا .
1337 – با دختر دایی خود ازدواج کردند .
1337 – ساختن ترانه ی ِ آتش کاروان همراه با استاد زنده یاد علی تجویدی .
1338 – تولد نخستین فرزند با نام امید .
1340 – چاپ دیوان علی اشتری "فرهاد" که از دوستان نزدیک ایشان بود .
1342 – تولد دومین فرزند با نام آرزو .
1345 – چاپ دیوان مجمر اصفهانی با همکاری استاد محیط طباطبایی .
1346 – چاپ فرهنگ مترادفات زبان فارسی .
1347 – تولد دومین دختر با نام ایده .
1350 – نخستین مجموعه ی ِ اشعار خود با نام "سرود برگ ریزان" را منتشر می کنند و در اواخر این سال دیوان حزین لاهیجی را پس از سالها پژوهش برای اولین بار در ایران چاپ می کنند .
1351 – از این سال رسما به ترانه سرایی برای برنامه هایی چون گلها می پردازد و نزدیک به سیصد ترانه بر روی آهنگهای بزرگان موسیقی می سراید .
1356 – سفر به آمریکا به همراه خانواده برای تحصیل فرزندان و بازگشت به ایران .
1360 – درگذشت پدر .
1365 – درگذشت مادر .
1375 – تعطیلی موسسه انتشارات خیام بعد از سالها خدمات فرهنگی به علت مشکلات بی شمار و بی علاقه بودن مردم به کتابهای ارزنده .
استاد بیژن ترقی در زمینه ی ِ ترانه و تصنیف ، تنها به دنبال سرودن آثاری با زبان فاخر که از زبان عامیانه به دور باشد نبوده اند و ترانه هایی نیز سروده اند با زبان عامیانه البته ترانه هایی شاخص ، ارزشمند و به یاد ماندنی ، نه مانند بسیاری از ترانه های بی ارزش و یک بار مصرف امروزی .
برای نشان دادن تنوع زبان و سبک ترانه هایی که استاد نوشته اند ، پنج ترانه و تصنیف را مثال می زنم :
1 – تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ، ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن ؛ آهنگ : استاد روح الله خالقی با صدای استاد بنان
2 – به رهی دیم برگ خزان ، پژمرده زبیداد زمان ، کز شاخه جدا بود ؛ آهنگ : استاد پرویز یاحقی با صدای مرضیه
3 – تو بمانی ، تو بمانی ، که چو جانی در برم ، تو ندانی که ز عشق تو چه آمد بر سرم ؛ آهنگ : استاد پرویز یاحقی با صدای حمیرا
4 – گل اومد بهار اومد ، می رم به صحرا ، عاشق صحراییم ، بی نصیب و تنها ؛ آهنگ : مجید وفادار با صدای پوران
5 – شد زمین مست ، آسمان مست ، بلبلان نغمه خوان مست ، باغ مست و باغبان مست ؛ آهنگ : استاد علی تجویدی با صدای شاه زیدی
استاد بیژن ترقی تنها ترانه سرایی بزرگ نبودند و شعرهای زیادی هم در قالب های کلاسیک و هم در زمینه ی ِ شعر نو سروده اند
No comments:
Post a Comment