[yaghin] ehdaye ozve badan

با سلام

بسياري از دوستان در گروه هستند که علاقه مند کمک به همنوع مي باشند و بسياري از دوستان هم هستند که شايد علاقه مند اهداي عضو باشند تا بعد از هزار سال که احيانا خداي ناکرده از دنيا رفتند اجزاي بدنشون حيات بخش انسان ديگري باشه، حتما اين موضوع رو براي دوستانتون ارسال فرماييد.

http://www.iran-ehda.com/signin/

انشاءالله برکتي هم از اين کار به روح ما و شما برسه

__._,_.___

www.yaghin.com
www.yaghin.blogspot.com

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان

سلام بنده سی و هشت سال است که تنها تفریحم شنیدن موسیقی سنتی و به ویژه صدای شجریان است تقریبا تمامی کارهای شجریان را نت به نت حفظم اما با تمامی مطالب که در این نامه به شجریان نسبت داده شده صد درصد موافقم هر که فراموش کند من هرگز فراموش نخواهم کرد که دولت بریتانیا و فرزند نامشروعش آمریکا با ملت ما و سرزمین ما و دیگر سرزمین های جهان چه کردند و چه می کنند شجریان و بسیاری شبیه او مردم فقر زده و مظلوم را فراموش کرده به ارضاء نفسانیات خود مشغول شدند به راستی مرا با شجریان و امثال او چه کار؟ من شیفته ادبیات و هنر این سرزمین مقدسم اما تا آنجا که راه هدایت بپیماید آیا همین تلاش برای ارضاء نفسانیات نیست که جهان معاصر را به ستمکده ای بزرگی با ظاهری آراسته  تبدیل کرده است؟ ممکن است این ای میل توسط سایت رادیوگلها بازداشت شود اما من حرفم را گفتم و برای شنیدن انواع فحشها آماده هستم پیمان من با حقیقت جاودانه، است اگر خدا بخواهد!!!0 --- On Tue, 6/30/09, Mohammad Reza Bazmshahi <bazm84@yahoo.com> wrote: From: Mohammad Reza Bazmshahi <bazm84@yahoo.com> Subject: Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان To: friends-of-radio-golha@googlegroups.com Date: Tuesday, June 30, 2009, 8:11 AM --- On Mon, 29/6/09, Mohammad Reza Bazmshahi <bazm84@yahoo.com> wrote: From: Mohammad Reza Bazmshahi <bazm84@yahoo.com> Subject: Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان To: "ali bagheri" <bagheri_m_a@yahoo.com> Date: Monday, 29 June, 2009, 11:23 AM --- On Sun, 28/6/09, sara karimi <karim.sar@gmail.com> wrote: From: sara karimi <karim.sar@gmail.com> Subject: Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان To: Date: Sunday, 28 June, 2009, 11:22 AM شنبه ۶ تير ۱۳۸۸ به د نبال حمایت از مردم حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان پس از آنکه محمدرضا شجریان در اعتراض به گفته های محمود احمدی نژاد مبنی بر اینکه معترضان به نتیجه انتخابات مشتی خس و خاشاک هستند، از صدا و سیما خواست آهنگ هاو سرودهای وی را پخش نکنند، سایت انصار نیوز ضمن نوشته ای،علاوه بر آن که شخصیت هنری استاد شجریان رابا الفاظی رکیک مورد حمله قرار داد، به کل جامعه هنری کشور نیز به شکل بی سابقه ای توهین کرد. این اقدام کم سابقه در حالی از سوی یکی از سایت های حامی دولت و اقتدارگرایان سر می زند که در پی اعتراضات گسترده مردمی به نتیجه انتخابات، اکثریت جامعه هنری ایران به اقدامات دولت به صورتی گسترده اعتراض کردند. محمد رضا شجریان هفته گذشته در اعتراض به سرکوب های اخیر ابتدا در نامه ای خطاب به عزت الله ضرغامی از وی خواست آهنگ ها و سرودهای وی را از صدا و سیما جمهوری اسلامی پخش نکند؛ وی سپس ضمن لغو تمامی کنسرت های داخلی خود، در مصاحبه ای با شبکه فارسی بی بی سی با اعلام حمایت از اعتراضات مشروع و قانونی مردم به نتیجه انتخابات،و میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود، با مردم و به ویژه با خانواده های کشته شدگان اخیر ابراز همدردی کرد. به دنبال این موضغ گیری،حامیان دولت کودتا وارد عمل شدند و نوک حمله را متوجه هنرمندان کشورکردند.در همین راستا بعد از دستگیری حسین زمان،خواننده سرشناس ایرانی و مهتاب نصیرپور،بازیگر پرسابقه تئاتر،امروز هم انصار نیوز، به استاد شجریان تاخت. متن این نوشته که تحت نام مجهولی آمده در زیر می آید تا معلوم شود حامیان دولت کودتا دارای چه نوع ادبیاتی هستند: "پس از پیام تبریک مقام معظم رهبری برای مشارکت بالای مردم در انتخابات، تکلیف خویش دانستم تا دست به قلم نبرم و برای بهانه ندادن به فتنه‌گران، به سهم خویش کمکی در حفظ آرامش کرده باشم، اما مصاحبه محمدرضا شجریان با بی‌بی‌سی فارسی را که شنیدم طاقت از کف دادم .زمانی او را "استاد" می خواندم، اگر کسی نامش را بدون پیشوند استاد در برابرم می‌برد محترمانه تذکرش می‌دادم که: شجریان نه! استاد شجریان. سال 74 وقتی در نامه‌یی سرگشاده به دکتر لاریجانی، تقاضای حق و حقوق مادی پخش آثارش را نمود، صرف‌نظر از اینکه انتظارش برای دریافت "مزد حنجره‌اش" از صداوسیما تا چه میزان بجا یا نابجا بود، نوع ادبیات تبخترآمیز شجریان در آن نامه و سرگشاده بودنش، قلب بسیاری از کسانی که او را از فرهیختگان عالم موسیقی ایران زمین می‌شمردند جریحه‌دار شد،من نیز به عنوان یکی از ارادتمندان این آوازخوان ایرانی از حرکت ناپخته او مکدر شدم، لکن همانند سازمان صداوسیما سعه صدر به خرج دادم و شجریان را صرفا از سرزمین دلم اخراج، ولی صدایش را در گوشم ابقاء کردم و از آن پس "ستاد شجریان" در ذهن و زبان بنده به "شجریان"تنزل یافته و سهم شنیداری صدایش را با دیگر سنتی‌خوانان این کشور یکسان قرار دادم. البته مبنای قضاوت، تنها آن نامه سرگشاده به لاریجانی نبود، بلکه پیش از آن نیز دیکته شجریان نزد همه کسانی که فراتر از حنجره‌اش سوابق او را داشتند، غلط‌های متعدد داشت، لیکن بزرگواری ملت هنردوست ایران، در همیشه تاریخ، حداکثر گذشت را داشته است، آنهم نسبت به هنرمندانی که علی‌رغم داشتن "دانش هنر"، از "بینش هنری" لازم برخوردار نبوده‌اند . اینکه کسی با داشتن یک حنجره قوی و مسلط و چهره‌یی زیبا، برای مردم دل‌فریبی کند و یک کاراکتر مهربان و دارای روح لطیف را به خورد یک ملت بدهد، اما با قساوت تمام به عنوان یک شکارچی، منابع طبیعی این ملت را آماج تفنگ و کارد خود قرار دهد یک پارادوکس غیرقابل هضم است . اینکه یک آوازخوان ماهر، خود را "مردمی" بخواند و در محفل دوستان افاضه فیوضات کند که: "من آروغ هم بزنم این مردم مرا تحسین می‌کنند" نشان از غرور و کبر است، نشان از حقیر شمردن شعور مردم این سرزمین است . من دشمن کراوات و کراواتی‌ها نیستم، اما اینکه کسی با تاختن بر موسیقی پاپ و سخیف‌شمردن موسیقی غربی، خود را علمدار حفظ "سنت" نشان دهد و همچنان با آویختن زنار[کراوات]بر گردن، خود را دلبسته فرهنگ غربی به‌جا مانده از دوره طاغوت بداند نفاق با مردم است . نمی‌خواهم وارد زندگی خصوصی شجریان شوم که جناب ایشان از اسلام آنچه را که خوشایندشان است، بر می‌تابد مانند تعدد زوجات و آن قضایای ... اما چه قدر خوب است که انسان یا زنگی زنگ باشد یا رومی روم، خصوصا کسی كه خود را در ردیف نخبگان یک ملت تصور نماید. شجریان سی‌سال است که مشخص نیست با نظام جمهوری اسلامی قهر است یا آشتی؟ سی‌سال است که با دست پس می‌زند و با پا پیش. برای پخش صدایش از آنتن مقدس رسانه نظام عشوه‌های شتری می‌آید اما با امتیازات متعدد آشکار و نهانی که در ادامه مطلب به آن اشاره خواهد شد کاملا آشتی است. همان سال 74 با "نادیده گرفتن" گستاخی شجریان در نامه سرگشاده‌اش به لاریجانی مخالف بودم و به عنوان یک ایرانی که سهمی از آنتن ملی دارد، معتقد بودم باید همان‌گونه که خودش در نامه‌اش خواسته است، نادیده گرفته شود، اما این‌گونه نشد و نگاه بزرگوارانه دکتر لاریجانی به این موضوع، متاسفانه به تبختر و نخوت این آوازخوان باسابقه، دامن زد و همین شد که، محمدرضا شجریان روی آنتن بی‌بی‌سی با همان حنجره‌یی که برای این ملت "ربنا" خوانده است، در اقدامی خائنانه، سخنان رییس‌جمهور را در "خس و خاشاک" خواندن آشوبگران، به تمسخر و توهین گرفته و خود را تلویحا جزو آشوبگران و فتنه‌گران خیابانی قلمداد کرده و عنوان نمود که در نامه‌یی به ضرغامی درخواست کرده تا صدای "غیرمردمی‌اش" از آنتن صداوسیما پخش نشود. او با این موضع فتنه‌جویانه، به این دروغ دامن زد که منظور احمدی‌نژاد از خس و خاشاک همه 12‌میلیون نفری بوده‌اند که به موسوی رای داده‌اند، و این خیانتی نابخشودنی است. رییس‌جمهوری که در طی چهار سال دولت نهم، بعضا توهین‌های ارسالی مخالفانش را نیز در بخش نظرات وبلاگش در دیدگاه عموم قرار می‌داد . حتی "اوبامای متغیر" نیز می‌داند که تخریبگران و آشوبگران خیابانی[نه همه ی تجمع‌‌کنندگان سبز] عده‌ای قلیل‌اند که بسیاری از رای‌دهندگان به موسوی نیز از آنها تبری می‌جویند و صدالبته منظور نظر احمدی‌نژاد همان چند صدنفری است که حسابشان با کرام‌الکاتبین است و خس و خاشاکی بیش نیستند. شجریان در ادبیاتی گستاخانه به رسانه جاسوس بی‌بی‌سی گفت که: "با پخش ترانه‌هایم در این روزها تنم می‌لرزد، مردم در بهت و ماتم فرو رفته‌اند." او همچنین اضافه کرد که : "من در سال 74 هم گفته‌ام که از پخش صدایم از هیچ‌کدام از آنتن‌های صداوسیما راضی نیستم". این گفته شیطنت‌آمیز شجریان، سعی در القاء این نکته به آشوبگران سبز داشت که "من از سال 74 سبز بوده‌ام"، تا این چنین سابقه‌‌ي طلب "حنجره مزد" خویش را از رسانه ملی پاک کند. اینکه شجریان نیز مانند معتمد آریا و دیگر "هنرنمامندان" این سرزمین با موج سبز بوی کباب شنیده‌اند و هر کدام از ظن خویش یار این موج فتنه شده‌اند، امری است علی‌حده، اما اگر کسانی مانند محسن مهملباف بدهی "استاد" شدن‌شان را به این نظام فراموش کرده و در آن‌سوی مرزها زنجیر پاره کرده‌اند را به لقای اینکه پرده از چهره برانداخته‌اند و آن‌روی ... خود را نشان می‌دهند و چیزی برای پنهان کردن نگذاشته‌اند ببخشیم، شما (شجریان) را چه کنیم که سی‌سال است از قبل نازی که جمهوری اسلامی از شما خریده، دکان دونبش گلویتان را تبدیل به یک فروشگاه زنجیره‌ای برای خاندان خود نموده و اکنون سر بزنگاه، نمک به حرامی را علنا به حد اعلی رسانده‌اید؟ خدا را گوه می‌گیرم که هیچ‌کدام از این سخنان را به قصد اسائه ادب نمی‌گویم بلکه حقیقتا واجد آنید. شما نبودید که حاضر نشدید نامه تسلیت هنرمندان به مناسبت فوت مرحوم حاج سید احمد را امضاء کنید؟ و تنها دلیل اینکار را "وارد نشدن به سیاست" عنوان کردید؟ اکنون چه شده که به ناگاه سیاسی شده‌اید؟ به خیابان می‌روید و در غائله سبز، انگشت پیروزی تکان می‌دهید؟ حقیقتا گفتن تسلیت برای داغدار شدن ملت در غم فقدان یادگار حضرت امام ورود به سیاست بود، اما تعبیری که از "خس و خاشاک خواندن تخریب‌گران خیابانی" توسط رییس‌جمهور نمودید و خود را همپالگی آنان قلمداد فرمودید، ورود نابخردانه به سیاست نیست؟ راستی شما که اکنون برای خس و خاشاک خواندن چند صد نفر خرابکار خیابانی، تمام ملت را مبهوت و ماتم‌زده می‌دانید و داغدار این بهت ملت! هستید، در ماتم از دست‌دادن فرزند امام که ملت شوکه و مصیبت‌زده بودند چگونه توانستید دل ملت را از یک تسلیت خشک و خالی محروم کنید؟ هر چند که تسلیت کسی چون شما برای ملت ، فی‌نفسه ارزش خاصی ندارد، لیکن منظور از این یادآوری، صرفا آشکار کردن نفاق شماست . جناب شجریان، اگر شما را طبق فرموده رهبرمعظم انقلاب در 14‌خرداد امسال در دسته خائنان فتنه سبز قرار ندهیم ناچاریم شما را در رسته "بسیار غافلان" جای دهیم که در آن صورت، با این همه بینه و برهانی که اظهر من الشمس است تا بفهمید که این توطئه از کجا آب می‌خورد، ناچاریم برای شما پایین‌ترین ضریب هوشی ممکن را قائل شویم. راستی آیا در نامه‌تان به ضرغامی نوشتید که صدای شازده پسرتان را نیز از آنتن ملی پخش نکنند؟ به راستی این نمک به حرامی نیست که طی دو سال اخیر صدای مخملی همایون‌تان از همین آنتن به مردم شناسانده شد و خدا می‌داند چه میزان زمان و هزینه لازم داشتید تا پیوستن پسرتان به دکان‌تان را به هفتاد میلیون مخاطب اطلاع‌رسانی کنید؟ همایون شما از سال 72 با کاست "یاد ایام" کنار شما تنبک به دست، ظاهر شد و تنها کسانی مانند من که ارتباط تنگاتنگی با صدای شما داشتند این را می‌دانستند، اما صدای نازنین فرزندتان طی دوسال گذشته به واسطه آنتن صداوسیما همه‌گیر شد نه لوح‌های فشرده شرکت دل آواز . به راستی چرا برای اسپانسر رایگان فرزندتان اعتراضی نداشتید و زبان در کام داشتید؟ چرا؟ چون برایتان عایدی داشت؟ واقعا این رانت بزرگی نیست که هزاران فرزند این ملت با داشتن صدایی خوش و علم خواندن، از چنین مزیتی برخوردار نیستند؟ شاگردان کارگاه آوازتان خیلی خوب این نکته را درک می‌کنند. ولی بدهکاری شما به رسانه ملی و نظام تنها این نیست. در بی‌بی‌سی ضجه زدید که مردم بهت زده و ماتم زده هستند و به فرزند راستین ملت[احمدی‌نژاد] تاختید و خود را دلسوز ملت جا زدید، این نشان می‌دهد که شما ذهن و دل پاک و معصوم میلیون‌ها جوان متولد دهه 60 را هدف قرار داده‌اید چرا که با این گفته خویش ثابت کردید از حافظه تاریخی جوان‌هایی که سابقه شما را درزمان جنگ تحمیلی نمی‌دانند هراسی ندارید . من به همه جوانان 18 تا بیست و پنج سال کشور عزیزمان یادآوری می‌کنم و شهادت می‌دهم که : هیچ‌کس، در زمانی که دشمن کثیف بعثی شمشیر خود را برای جان و مال و ناموس این ملت از روبسته بود و جوانان رشید این کشور، روی خاک گرم جنوب در خون خویش غوطه‌ور بودند، ندید و نشنید که محمدرضا شجریان به درون جبهه‌ها رفته و دل شیرمردان این مرز و بوم را با صدای خویش گرم کند. دوستان و یاران هم‌وطن: من نیز چون شما در زمان جنگ شش روزه اعراب و اسراییل هنوز متولد نشده بودم، اما گواه تاریخ، چیزی نیست که من یا شما بتوانیم به راحتی از آن بگذریم و به فرموده قرآن، ما باید با مرور تاریخ برای حال و آینده خود عبرت بگیریم، نکته‌یی که امثال شجریان، تنها و تنها، مدل ماکیاولی آن را ملکه اعمال و رفتار خویش قرار می‌دهند . همه می‌دانند "ام کلثوم"خواننده زن مصری کیست؟ او در جنگ اعراب و اسراییل برای کمک مالی به جبهه اعراب، "نام خویش" را در بلیط‌های بخت‌آزمایی قرار داد تا هوادارانش به هوای به همسری گرفتن ام‌کلثوم اقدام به خریدن بلیط‌های بخت‌آزمایی نمایند و بدین‌سان یک زن آوازه‌خوان "بینش هنری‌اش" در قیاس کسی مانند شجریان به مراتب بیشتر بود. متاسفانه سخاوت نظام و رسانه ملی با این فرد، طی سه‌دهه گذشته موجب شده تا امر بر او مشتبه شود که شجریان یعنی همه موسیقی ایران زمین . جامعه‌شناسی این آوازخوان به اصطلاح مردمی آن قدر پایین است که نمی‌داند، در بستر هجوم انواع موسیقی غربی از راک و جاز گرفته تا پاپ و رپ، ذائقه جوانان در حال فرار از موسیقی سنتی است و امثال شجریان برای دیده شدن و شنیده شدن و ماندگار ماندن صدا و هنرشان سخت نیازمند لطف و همکاری رسانه ملی هستند. جناب شجریان، شما حقیقتا گمان کرده‌اید که مردم ایران ماه رمضان‌شان سر نمی‌شود، مگر با صدای ربنای شما؟ حقیقتا شرم نمی‌کنید از اینکه سال هاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی با وجود این همه مداح خوش الحان در کشور، فقط و فقط با پخش ربنای شما، برایتان جایگاهی معنوی و محترم به هم زده است؟ و این بزرگ‌ترین بدهی "مادی" و معنوی شما به رسانه ملی ایرانیان است. اینجانب از رییس غیور رسانه ملی عاجزانه درخواست دارم تا صدا و تصویر شجریان و خاندانش را برای همیشه از آنتن[همانگونه که خودش خواسته است]کنار بگذارد تا زمانی که این آوازخوان فرصت‌طلب به خویش آید و بداند که بیشترین شنوندگان صدایش در همان جمعیت 24‌میلیونی که به احمدی‌نژاد رای دادند هستند، نه کسانی که رنگ سادات را به دم سگ بسته و اکثرشان دیوانه موسیقی ساسی‌مانکنی‌اند، نه "نوا"ی شما. جناب شجریان فراموش کرده اید که : اگر "حسین فهمیده" پیکرش را فدای من و شما نمی‌کرد، اگر "همت" جانش را به من و شما هدیه نمی‌نمود، اگر "متوسلیان" لشکر محمد رسول الله را به راه نمی‌انداخت، اگر مردم دزفول زمانی که شما در کوه‌های شمال به شکار قوچ مشغول بودید و در تهران آروغ می‌زدید زیر جهنم موشک‌های اسکاد نمی‌ماندند و قطعه قطعه نمی‌شدند و اگر جهان‌آرا آن حماسه را خلق نمی‌کرد، اکنون نه شما با کراوات زیبایتان در کنسرت‌های داخل و خارج صدایتان رابه رخ همه می‌کشیدید، نه دخترتان مژگان شجریان می‌توانست برای کاست‌های شما و همایون عزیزتان طرح جلد کاست بکشد و معروف شود و نه آنتنی بود تا از رانت آن برای پسرتان بهره‌برداری کنید، شاید بگویید که صداوسیما، خود خواسته صدای فرزندنتان را پخش می‌کند که این عشوه‌ای کریه بیش نیست، چرا که از قدیم گفته‌اند سکوت علامت رضایت است. آقای شجریان، رو راستی را از ساسی‌مانکن بیاموزید. باور کنید که شما، ام‌کلثوم که چه عرض کنم، ساسی‌مانکن هم نیستید. http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/june/27//-e19d6a0166.html  Get your new Email address! Grab the Email name you've always wanted before someone else does! Get your preferred Email name! Now you can @ymail.com and @rocketmail.com.

[erfanISLAMI] عضو ستاد مركزی موسوی :هیچ ادله ای برای پیروزی موسوی نداشتیم

عضو ستاد مركزی موسوی :هیچ ادله ای برای پیروزی موسوی نداشتیم

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
irdc.ir

 

کد مطلب: 7312

لینک یکتا

نسخه چاپی

سناریوی از پیش طراحی شده سازمان مجاهدین و ستاد موسوی ، عدم پذیرش نتایج شمارش آراء، عدم تمكین قانون،‌ برگزاری تجمعات غیرقانونی،‌ نظر سازی و القای عدم سلامت انتخابات بود كه باعث رویگردانی مردم از اصلاح‌طلبان شد.

 

 

 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سیدامیرحسین مهدوی عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در جمع خبرنگاران در خبرگزاری ایسنا به بیان جزئیاتی درباره مجموعه فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای ستاد میرحسین موسوی و نقش برخی عوامل در شكل‌دهی آشوب‌های اخیر پرداخت.
وی اظهار داشت: در كنگره سال 87 سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عضویت شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درآمدم و در انتخابات خرداد ماه سال جاری در ستاد مركزی موسوی به عنوان سردبیر روزنامه اندیشه نو كه روزنامه ای در 4 صفحه برای پوشش اخبار ستاد بود آغاز به كار كردم و تا روز 23 خرداد ماه به انتشار خود ادامه داد.
مهدوی بیان كرد: روندی كه از فردای روز انتخابات یعنی 23 خرداد‌ماه آغاز شد یك انحراف و گردش مسیر در مجموعه‌ فعالیت‌های بود كه بخش عمده‌ای از آنها متعلق به ستاد میرحسین موسوی بود به طوری كه نامزدی با ویژگیهای موسوی كه اساس حضورش را بازگشت قطار اجرایی كشور بر ریل قانون بود از شامگاه روز رأی‌گیری با اعلام نتایج پیش از شمارش آراء و پس از آن با عدم پذیرش نتایج شمارش آراء و عدم تمكین به ساز و كار قانونی برگزاری انتخابات زمینه‌های ایجاد مشكلاتی را در جامعه فراهم كرد.

* عدم تمكین به قانون

سردبیر روزنامه اندیشه نو افزود: گروه‌های حامی ایشان و سازمانی كه من عضو شورای مركزی آن هستم در قالب 2 یا 3 بیانیه با رفتاری مشابه رفتاری كاندیدای مورد حمایت خود نسبت به روند قانونی بیان اعتراضات و ارائه آنها به شورای نگهبان بی‌اعتنایی كرده و پس از آن با منتفی شدن زمان قانونی اعتراض و به ویژه پس از خطبه‌های 29 خرداد رهبر انقلاب با تهییج مردم و صدور بیانیه‌های مختلف و با تشویش اذهان عمومی ملت ، تلاش داشته‌اند تا مطالبه خود را پیگیری كنند. و این موضوع از زمانی حاد‌تر شد كه در كنار این مجموعه رفتارها ، برخی دشمنان قسم‌خورده ملت، خاندان پهلوی و گروهك‌های ضد انقلاب نیز با اعلان علنی و رسمی آن را تشویق و مورد حمایت قرار داده‌اند.
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با بیان اینكه مدارك و اسنادی رسمی دال بر همراهی و همكاری آنها بر آشوب‌ها به دست آمده است اضافه كرد: عدم تمكین به فرایند‌های قانونی راهی جدید را در لیست سیاسی برخی جریان‌ها و گروه‌ها به وجود آورد و انتشار بیانیه‌های پی‌درپی نشان داد كه این گروه‌ها دیگر متمایل حركت در یك فرایند قانونی و در چارچوب قانون اساسی و ساختار آن نیستند.
مهدوی با اشاره به مبانی اساسی اندیشه اصلاح‌طلبی عنوان كرد: اگر افرادی خواستند با فرایندهای غیرقانونی و خارج از چارچوب كار خود را به پیش ببرند اینها به معنی از بین رفتن مشی‌اصلاح‌طلبی نیست چرا كه اساسا مبنای اصلاح‌طلبی بر اصول و اساس حركت بر مدار قانون استوار است.
سید امیرحسین مهدوی عضو شورای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و عضو مركزی ستاد میرحسین موسوی همچنین به سوالات خبرنگاران در حوزه مسائل متعدد پاسخ داد.
وی در پاسخ به پرسشی در خصوص نقش وی و سازمان متبوعش در برخی آشوب‌های اخیر و اساسا مكانیزم و ساختار رفتاری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اظهار داشت: من در شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب عضویت داشته‌ام البته ساختار به این صورت است كه اعضای شورای مركزی به عنوان منتخبین كنگره مجموعه‌ فعالیت‌های را پیگیری می‌كند كه این مجموعه فعالیت‌ها در قالب‌های دیگری نیز علاوه بر شورای مركزی در كار گروه‌های پیگیری می‌شود من دو سال عضو علی‌البدل شورای مركزی و یك سال عضو شورای مركزی بوده‌ام و به خاطر سابقه روزنامه‌نگاری اقتصادی در تدوین و تبیین مواضع اقتصادی سازمان نقش داشته‌ام و تقریبا در جریان تمامی تصمیمات و تحركات نامزد‌های ریاست‌جمهوری بودم.

* انتشار روزنامه اندیشه نو در ستاد موسوی

سردبیر روزنامه اندیشه‌نو (منتسب به ستاد میرحسین موسوی) اظهار كرد: بعد از تعطیلات نوروزی روزنامه كار انتشار خود را آغاز كرد كه در چهار صفحه به تبیین فعالیت‌های انتخاباتی و تبلیغاتی ستاد میرحسین موسوی می‌پرداخت كه مجموعه‌های فعالیت‌های روزنامه زیر نظر بخش رسانه‌ای ستاد مدیریت می‌شد.

* تجمعات غیرقانونی و كمپین پویش خاتمی

مهدوی در تشریح ساختار تجمعات قبل از انتخابات گفت: قبل از 22 خرداد‌ماه بزرگترین ظهور تجمعات شكل‌‌گیری زنجیره‌ انسانی بدون مجوز از میدان تجریش تا میدان راه‌آهن و همین‌طور شكل‌گیری تجمعی از میدان آزادی تا انقلاب بود كه همه اینها در قالب‌هایی به شهرستان‌ها نیز تسری داده شده كه سابقه آنها در روزنامه موجود است.
وی افزود: ساختار این تجمعات‌ را دو یا سه سازمان جوان بدون مجوز كه ذیل ساختار كمپین پویش خاتمی شكل گرفته بود نظیر یاری نیوز كه در مراحلی با اخذ كد ملی از افراد مجموعه ساختارهای را شكل داده بود به وجود آمد كه براوردی از آن وجود داشت حدود 400 هزار نفر عضو را نشان می‌داد.قرار بود این ساختار در قالب شبكه‌ای خوشه‌ای مجموعه‌ای را به وجود آورد كه بر اساس آن پایه و بانك اطلاعاتی از ناظرین صندوق‌ها و كمك به ساختار صیانت از آراء باشد كه البته بخش وسیعی از این فعالیت‌ها را شاخه‌های از جوانان نظیر شاخه جوانان جبهه مشاركت شكل می‌داد.
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی كه پیش از ظهر امروز در جمع خبرنگاران در خبرگزاری ایسنا سخن می‌‌گفت به گروهی موسوم به گروه 88 در ستاد میرحسین موسوی اشاره كرد و گفت: گروه 88 بنا بود با عضویت 88 جوان در سراسر كشور، 88 جوان در استان‌ها و 88 جوان در هر یك از شهرستان‌ها ساختار‌ خوشه‌ای را در عضویت از افراد به پیش ببرد كه بر اساس آن و با به پیش‌رفتن این ساختار شبكه‌ای بیان می‌شد كه این مجموعه نیز دارای 35 هزار عضو بر مبنای همین ساختار است كه تمام توسط همین گروه‌ها سازماندهی شده بود.
سردبیر روزنامه اندیشه‌نو (منتسب به ستاد میرحسین موسوی) شكل رفتاری حاكم بر این ساختار‌ها را نیز به گونه‌ای عنوان كرد كه در آنها جوانان میدان‌دار حركت‌ها بودند و شكل آن به این صورت بود كه جوانان در برنامه‌ها با محوریت خود ساختار را این گونه جلوه می‌دادند كه كسی به عنوان آقا بالاسر وجود ندارد و از این طریق میزان جذب جوانان در این شیوه رفتاری افزایش چشمگیری می‌یافت.

* نمادهای رنگین

وی اضافه كرد: در كنار این مجموعه، استفاده از نمادهای رنگین، جلوه دادن نگرانی از سلامت انتخابات كه قالب مشترك شكل‌دهی انقلاب رنگین در برخی كشورها است، منظومه‌ای از رفتار‌ها كه نتیجه‌ آنها القاء برخی مفاهیم خاص به جامعه بود را به ذهن متبادر می‌كرد.
مهدوی در ادامه نشست خبری خود به تبیین چگونگی عضویت خود در شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب پرداخت و گفت كه بعد از كنگره آخر این تشكل، به عضویت سازمان درآمده است.
وی افزود: افرادی تحت عنوان مرتبط با حلقه 10 نفره سازمان مجاهدین رابطه داشته‌اند كه این رابطه، به صورت نقطه‌چینی و غیرعضویتی اما سازمان یافته بود و در كنگره آخر سازمان كه در اواسط دولت دوم محمد خاتمی برگزار شد، سران سازمان تصمیم گرفتند به صورت رسمی در جهت گسترش تشكیلات عضو گیری كنند.

* حلقه بسته تصمیم گیری در سازمان

این عضو ستاد انتخابات موسوی، گفت كه بر اساس عضو گیری پس از كنگره سازمان مجاهدین انقلاب، 300 نفر در سراسر كشور به عضویت این تشكل درآمدند و او كه با برخی افراد در سازمان از گذشته ارتباط داشت، مشمول فرآیند عضویت شد و با بهره‌گیری از امتیاز روابط خود فعالیت در این مجموعه را آغاز كرد.
مهدوی افزود: در سازمان اینگونه نبود كه اعضا، مجری صرف حلقه اتاق فرمان باشند و این گونه نیز نبود كه این افراد تصمیم‌گیرنده باشند بلكه به دلیل فضای مجازی كه وجود داشت، در هر مقطع فعالیت سیاسی، القای تصمیمات و خط اصلی از طریق حلقه بسته ابتدایی شكل می‌گرفت.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه در جلسات شورای مركزی، افراد در قالب رای برابر در آنجا حضور می‌یافتند ولی جو به گونه‌ای كه فضای فكر كردن و انعكاس صدای مخالف و بحث و گفتگو نیست و جو غالب مبتنی بر تصمیم‌گیری از قبل بود و بقیه ناچار به همكاری بودند و در واقع نظام فكری اعضا كانالیزه می‌شد.
" به عنوان نمونه در حالی كه 10 ماه پیش از انتخابات، فضای گفتگو و همفكری وجود داشت و حتی اصولگرایان در حال رایزنی برای انتخاب نامزد خود بودند، در سازمان گزاره "یا خاتمی یا هیچ كس " مطرح شد و فضای جزم‌اندیش قطعی و متصلب به وجود آورد ".
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب تاكید كرد: بر خلاف گسترش ظاهری تشكیلاتی در سازمان مجاهدین و حزب مشاركت، تصمیم‌گیری‌ در این تشكل‌ها بر حلقه بسته و محدودی صورت می‌گیرد و اینگونه نیست كه در این تشكل‌ها صداهای مختلف و فراكسیون‌های متنوع وجود داشته باشد.
سردبیر روزنامه اندیشه‌نو (منتسب به ستاد میرحسین موسوی) افزود:‌ كسی كه عضو مجاهدین می‌شود، با تصور و استنباط نسبت به حضور موثر در تصمیم‌گیری‌ها در جلسات شورای مركزی شركت می‌كند اما هنگامی كه متوجه می‌شود در حلقه بسته‌ای قرار گرفته و با تصمیم‌گیری‌ها از پیش انجام شده، دلخوشی او به یاس تبدیل می‌شود.

* سناریوی از پیش طراحی شده

وی در خصوص القای نگرانی‌ نسبت به صیانت از آرای مردم از سوی تشكل متبوعش كه این روزها با عنوان عدم سلامت انتخابات و تقلب در این فرایند از سوی میرحسین موسوی پیگیری می‌شود، نیز اظهار داشت: از قبل، فرایندی برای انتشار نظرسنجی‌ها و نتیجه از پیش اعلام شده انتخابات طراحی شده بود و بر اساس این برنامه بود كه موسوی ساعت 21 روز 22 خرداد و پیش از اتمام رای‌گیری در یك مصاحبه مطبوعاتی اعلام كرد در مرحله اول پیروز می‌شود و هر نتیجه‌ای غیر از این نادرست است و نشان می‌دهد كه در انتخابات تقلب شده است.

* نظرسازی و القای تقلب

عضو ستاد انتخابات موسوی گفت: فضاسازی‌ها در باور عمومی برای القاء تقلب در انتخابات به صورت گسترده پیگیری می‌شد و مدام تكرار می شد كه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد موسوی پیروز انتخابات است و نوعا نهادهایی به عنوان مرجع نظرسنجی مطرح می‌شدند كه مورد اعتماد هستند تا كسی خواستار ارائه سند در این زمینه نشود.
مهدوی افزود: تجربه انتخابات سال 84 نشانگر نادرستی تحلیل هایی بود كه بر عدم صحت انتخابات تاكید داشت و خبرگزاری جمهوری اسلامی در آن دوره، سه روز مانده به رای‌ گیری اعلام كرد كه مصطفی معین بالاترین آراء را دارد و با هاشمی رفسنجانی به مرحله دوم انتخابات می‌رود ولی دیدیم كه او نفر پنجم انتخابات شد.

* هیچ ادله ای برای پیروزی موسوی وجود نداشت

سردبیر روزنامه اندیشه‌نو (منتسب به ستاد میرحسین موسوی) ادامه داد: در این دوره انتخابات در مرحله نخست اعلام كردیم كه موج سبز در كشور راه افتاده و در مرحله بعد گفتیم كه آرای آقای موسوی در حال رشد است و در گام دیگر مدعی شدیم او با آقای احمدی‌نژاد به مرحله دوم می‌رود و بعد هم در جامعه القا كردیم موسوی در مرحله دوم قطعا پیروز انتخابات خواهد بود اما شخصا هیچ ادله‌ای برای قطعیت این نظریه پیدا نكردم. "القای این اندیشه به موسوی باوراند كه اعلام كند پیروز قطعی انتخابات است و در شرایطی كه می‌دانستیم اینگونه نیست و به دلیل حضور ناظران آقای موسوی در قریب به اتفاق صندوق‌ها، نگرانی در زمینه سلامت انتخابات وجود نداشت، تكرار گزاره نگرانی از سلامت انتخابات و تقلب از طریق رسانه‌ها و بیانیه‌های گروه‌های مختلف اصلاح طلب به صورت شفاف پیگیری می شد ".

* القای عدم سلامت انتخابات و خط دهی بهزاد نبوی به رسانه های اصلاح طلب

عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب توضیح داد: مقامات سابق و اسبق وزارت كشور مانند مصطفی تاج‌زاده از نگرانی درباره سلامت انتخابات سخن می‌گفتند و پیگیری موضوع صیانت از آرا به بهزاد نبوی سپرده شد و او دنبال جمع‌آوری افرادی برای معرفی آنها به عنوان ناظران بر انتخابات بود كه این مسئله نشانگر سمت و سوی القای نگرانی و تاكید بر لزوم صیانت از آرا بود.
وی ادامه داد:‌ علاوه بر پیگیری موضوع از طریق سایت‌های خبری وابسته به اصلاح‌طلبان، از سالهای قبل و از زمان دولت خاتمی جلسات مستمری به صورت هفتگی بین بهزاد نبوی با مدیران رسانه‌ها و متولیان سایت‌های اصلاح طلب برگزار می‌شد و با آنكه نبوی صبغه فرهنگی و مطبوعاتی ندارد، هدایت خط خبری در رسانه‌های مذكور را انجام می‌داد.
این عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب در ادامه نشست خبری خود به تبیین نحوه هماهنگی شبكه‌های خبری و افشای منابع مالی رسانه‌‌های تبلیغاتی وابسته به دوم خردادی‌ها پرداخت.

* جلسات مستمر سازمان یافته بهزاد نبوی و مدیران رسانه‌های اصلاح‌طلب

این عضو ستاد انتخابات میرحسین موسوی اظهار داشت: علاوه بر جلسات مستمر سازمان یافته هفتگی بین بهزاد نبوی و مدیران رسانه‌ها و متولیان سایت‌های اصلاح‌طلب، سایت‌های خبری به صورت مستقیم از چهره‌های شاخص جریان اصلاحات هدایت و حمایت می‌شدند.

* سایت جمهوریت منسوب به فرزندان هاشمی رفسنجانی

مهدوی درباره یكی از سایت های تخریبی اصلاح طلبان افزود: سایت جمهوریت به صورت روشن منسوب به فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی بود و معلوم بود كه اداره‌كنندگان این سایت بی‌پروا و صریح از كجا خط می‌گیرند و مشغول پرونده‌سازی گسترده در خصوص عملكرد چهارساله دولت نهم بودند.

* موسوی برنامه نداشت؛ فقط دولت را تخریب می كرد

وی ادامه داد: آقای موسوی نیمه اسفند سال گذشته وارد عرصه انتخابات شد و ایام نوروز نیز كشور در تعطیلات پانزده روزه به سر می‌برد و عملا گردآوری آمار و ارقام و آرشیو تصویری برای وی به صورت سازمان یافته بر عهده حامیان پشت پرده او بود.
عضو ستاد انتخابات موسوی گفت: مجموعه فعالان تبلیغاتی موسوی به شكل نامتوازن و بی‌سابقه به تخریب رقیب او كه رئیس‌جمهور مستقر بود، پرداختند و با آنكه منتقدان وضع موجود در كنار اثبات ادعای خود مبنی بر نامطلوب بودن وضعیت باید علت نامزدی خود را تبیین كنند، موسوی در این زمینه ضعف داشت.
عضو ستاد انتخاباتی موسوی ادامه داد: كسی كه وضع موجود را نقد می‌كند، علاوه بر علت نقد باید بیشتر بگوید چه برنامه‌هایی دارد و چرا باید مردم او را برگزینند اما آقای موسوی عملا هیچ برنامه و متن مدونی در این زمینه نداشت و آنچه در مناظره آخر در قالب برنامه در تلویزیون به نمایش درآمد، قطع نظر از نقد محتوا یك نوشتار آشفته بود.
سردبیر روزنامه اندیشه‌نو (منتسب به ستاد میرحسین موسوی) ادامه داد: آنچه موسوی انجام داد حجم گسترده تخریب دولت بود و كمپین و حركت انتخاباتی این مجموعه نیز فاقد گزاره‌ای دال بر اداره كشور و شعار واحد بود و شعارهایی كه در این زمینه داده شد، همچون "انسانم آرزوست " و " ادب مرد به ز دولت اوست " ، كسی را به سوی آنچه باید انتخاب كنند رهنمون نمی‌كرد.
" آنچه موسوی در خصوص جمع‌آوری گشت ارشاد و یا در خصوص تقویت جایگاه دانشگاه‌ها مطرح كرد، بخش كوچكی از اداره نیروی انتظامی و نهاد آموزش عالی بود و در واقع نشان می‌داد در برابر تخریب‌هایی كه علیه دولت صورت می‌دهد برنامه‌ای برای ارائه ندارد ".

* بودجه اندیشه نو را ستاد موسوی تامین می كرد

عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب گفت: منابع مالی رسانه‌های تبلیغاتی موسوی از طریق ستاد انتخابات این كاندیدا تامین می‌شد و به عنوان نمونه روزنامه اندیشه نو كه روزنامه كم خرجی بود، از محل كمك های مالی كمیته مالی و پشتیبانی ستاد انتخابات موسوی منتشر می شد.
مهدوی افزود: اندیشه نو با قیمت 50 تومان توزیع می ‌شد كه درآمدهای ناشی از فروش آن صرف شبكه توزیع روزنامه می‌شد ولذا هزینه چاپ، تولید و تحریریه آن از محل منابع مالی ستاد انتخابات موسوی تامین می شد كه در مقایسه با ارقام كلان تبلیغاتی اندك بود و آنها می‌گفتند كه حتی می‌توانیم تیراژ روزنامه را میلیونی بالا ببریم و از این بابت جای نگرانی وجود ندارد، اما بنده به عنوان یك روزنامه‌نگار می‌دانستم كه روزنامه خریدار ندارد و افزایش تیراژ در چنین شرایطی ریسك است.
وی ادامه داد: در جریان فعالیت‌های انتخاباتی كسانی كه علاقمند هستند سهمی در قدرت داشته باشند و یا كسانی كه فعالیت اقتصادی می‌كنند و می‌خواهند از طریق كمك مالی به یك نامزد پس از انتخاب او دایره فعالیت خود را گسترش دهند، برای جا نماندن از غافله به نامزدی كه تصور می كنند پیروز انتخابات است، كمك می كنند و در این انتخابات هم برخی افراد در هفته آخر انتخابات به موسوی كمك مالی داشتند.

* سنگفرش یكی از خیابان‌ها با پوستر موسوی

عضو ستاد انتخابات موسوی تصریح كرد: آقای موسوی مدعی بود علاقه‌ای به حجم گسترده تبلیغات ندارد اما حامیان و هواداران وی از طرق مختلف به تامین مالی او پرداختند و در سایه این كمك های مالی فراوان و اقداماتی چون فروش تابلو نقاشی های موسوی به دو برابر قیمت كه البته دربرابر هزینه‌های كلان تبلیغاتی اندك است، شاهد انتشار پوسترهای موسوی در تیراژ گسترده بودم به طوری كه سنگفرش یكی از خیابان‌های اصلی شهر از تصاویر او و اقلام سبز فرش شده بود
مهدوی در پاسخ به سوالی درباره نقش بستگان هاشمی و همچنین درباره سیر گذار مواضع میر حسین موسوی از زمستان سال 87 تاكنون گفت: یكسری بحث‌ها را بنا بر مصالح شاید نتوان اكنون گفت و امیدوارم آن افراد به سمتی نروند كه در آینده نیازی به گفتن آن بحث‌ها باشد.

* جو ستاد عدم پذیرش نتایج انتخابات بود

سردبیر روزنامه اندیشه نو با اشاره به اعتراضات میر حسین موسوی به نتایج انتخابات، نقطه شروع اعتراضات را شامگاه 22 خرداد عنوان كرد و افزود: جو عمومی داخل ستاد، عدم پذیرش نتایج انتخابات و عدم اعتنا به روند قانونی شورای نگهبان بود و دیدیم كه در سه روز پس از انتخابات نیز هیچ گونه شكایتی به شورای نگهبان داده نشد و فقط 7 مورد عناوین كلی داده شد.

* مواضع موسوی تحت تاثیر گروه فشار تغییر كرد

مهدوی با اشاره به روند مواضع میر حسین موسوی از زمستان سال گذشته تا بعد از انتخابات گفت: آقای موسوی ورود خود را با چند مصاحبه با وب سایت كلمه، یك مجله اقتصادی و ویژه نامه نوروزی یكی از روزنامه‌های اصلاح طلب آغاز كرد و دیدیم كه در آن مصاحبه‌ها مواضع‌اش در سیاست خارجی، اقتصاد و عدالت اجتماعی همان مواضع نخست وزیر زمان جنگ بود و همان رویكردها را یادآوری می‌كرد. اما بعد از اعلام نامزدی، گروه‌های فشار دور ایشان را گرفته و برایش شرط گذاشتند و فضای دور او را طوری ساخته و قرائتی را برایش شكل دادند كه با مواضع گذشته‌اش فرق داشت و در نهایت نیز به عدم پذیرش نتایج انتخابات منتهی شد.

* مواضع افراطی رای موسوی را كاهش داد

وی افزود: كسانی كه اطراف آقای موسوی را گرفته بودند بحث هزار سخنرانی را مطرح كرده‌ بودند كه این سخنرانی‌ها را همان افراد آن 3 ، 4 گروه انجام می‌دادند و افراطی‌ترین مواضع و هر چیزی كه دلشان می‌خواست القاء می‌كردند و همین‌ها باعث شد كه آقای موسوی رای عده‌ی زیادی را از دست داد.
این عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب تصریح كرد: تصور خود موسوی این بود كه در اصولگرا‌ها هم رای خوبی دارد حتی خودم از آقای خاتمی شنیدم كه می‌گفت ممكن است برخی كسانی كه به من رای می‌دادند به آقای موسوی رای ندهند. اما او بیشتر از این تعداد در بین اصولگراها رای دارد.
وی ادامه داد: آقای موسوی در دایره گروه‌های فشاری محصور شد كه باعث عدم پذیرش نتایج انتخابات از سوی او شدند و آقای موسوی در فاصله‌ كوتاه با آن موسوی كه تا قبل از آن بود متفاوت شد و كار به جایی رسید كه گروه‌هایی كه پیش از این از نظام و قانون دم می‌زدند با تروریست‌ها، معاندین، خاندان پهلوی و گروه‌های خارجی هم صدا شدند.

* حلقه اتصال اصلاح طلبان با رسانه های خارجی

مهدوی با اشاره به فعالیت چشمگیر رسانه‌های خارجی برای دامن زدن به اغتشاش در ایران گفت: كسانی كه این روزها در شبكه صدای آمریكا علیه ایران صحبت می‌كنند تا 3،4 سال پیش در كنار همین گروه‌هایی كه دور آقای موسوی را گرفته‌اند، تحت عنوان عضو دفتر تحكیم و یا روزنامه نگار فعالیت می‌كردند و حتی بی بی سی نیز به روش‌ هوشمندانه تر از چند سال قبل عضو گیری كرد و اعضای خود را آموزش داد تا اینكه 5،6 ماه قبل از انتخابات، دومین شبكه تلویزیونی غیر انگلیسی خود را كلید بزند كه تمام بودجه و خطوطش با دولت انگلیس هماهنگ می‌شود.
وی با اشاره به افرادی كه از مطبوعات ایران جذب رسانه‌های بیگانه شدند، گفت: ممنوعیت فعالیت رسانه‌های ضد ایرانی در ایران و وجود افرادی از مطبوعات ایران كه جذب آن رسانه‌ها شده بودند باعث شد كه در حقیقت ارتباطات خبری این رسانه‌ها از دفتر تلفن این دوستان كه از ایران با خود برده‌ بودند تغذیه شود و همین ارتباط نیز باعث دو سویه شدن ارتباطات شد و افرادی ایرانی نیز نكاتی را به این شبكه‌ها القاء می‌كردند كه این همسویی و كار مستمر و نزدیك در روند فعالیت‌های این شبكه‌ها بسیار روشن است.

* اردوكشی خیابانی در تضاد با اصلاح طلبی

مهدوی افزود: وضعیت به وجود آمده پس از انتخابات در ایران مبدا یك تغییر جهت تاریخی است چرا كه ذات اصلاح طلبی به معنای پذیرش چارچوب‌ها برای كارآمد‌تر كردن سیستم است اما گروه‌هایی كه با داعیه قانون و اصلاح طلبی شكل گرفته بودند به رفتار‌های فرا قانونی و تعیین تكلیف در خیابان و به تعبیر رهبری اردو كشی‌های خیابانی روی آوردند كه اینها با ذات اصلاح طلبی در تناقض است و در بیانیه‌های آنها نیز مشخص بود كه اعتقادی به ساز و كارهای قانونی ندارند.
این عضو ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی تصریح كرد: آقای موسوی نیز پس از انتخابات ساز و كار قانونی انتخابات را نپذیرفت در حالی كه تا روزهای پیش از انتخابات ایشان می‌گفت كه «نظارت استصوابی را قبول ندارم و قانون آن را تغییر خواهم داد اما تا این قانون پا بر جاست به آن عمل می‌كنم» در حالی كه دیدیم این گونه نشد.
مهدوی این تغییر رویكرد‌ها را به یك پیچ تاریخی تعبیر كرد و با بیان اینكه ما اصلاح طلبی در چارچوب قانون اساسی را قبول داشته‌ایم و برنامه‌های آقای خاتمی در سال 76 نیز شعار قانونگرایی بود، اظهار داشت: در این انتخابات 14 میلیون نفر تمایل خود به اصلاح وضع موجود در چارچوب نظام را نشان دادند و مشخص شد كه اصلاح طلبی هنوز هم مخاطب دارد. اما اصلاح طلبی پسوند نام هیچ گروه و جریانی نیست و نیاز به نوزایی و جوشش از درون دارد و نباید اجازه داد كه اصلاح طلبی با گروه‌های پیوند بخورد كه با نپذیرفتن فرآیند‌های قانونی پایان اصلاح طلبی را رقم بزند.
سردبیر روزنامه اندیشه‌نو (منتسب به ستاد میرحسین موسوی) افزود: این گروه‌ها می‌خواهند مانند ملی مذهبی‌ها یا نهضت آزادی كه در درون كشور ساز و كارهای نظام و قانون را قبول ندارند باشند و یا ممكن است با عدم محكومیت صریح اغتشاش‌ها در كنار گروه‌های معاند و آشوب‌ طلبان و تروریست‌ها قرار بگیرند؛ در هر دو حالت دیگر نمی‌تواند به این گروه‌ها، اصلاح طلب گفت.
این عضو ستاد انتخاباتی موسوی با اشاره به نپذیرفتن فرآینده انتخابات از سوی میر حسین موسوی، گفت: تن ندادن آقای موسوی به فرآیند انتخابات در حالی است كه حتی شورای نگهبان اخیرا گروهی 5 نفره كه از نظر همه گروه‌ها رفتاری غیر جناحی دارند را برای نظارت بر شمارش مجدد 10 درصد از صندوق‌ها مشخص كرده است اما باز هم در چنین فضایی آقای موسوی تمكین نمی‌كند.

* موسوی از قضاوت تاریخ در مورد خود نگران است

وی افزود: آقای موسوی دچار یك ابهام و گره‌ ذهنی شده و از قضاوت تاریخ در مورد خود نگران است؛ او از ابتدا مدعی پیروزی در انتخابات بود و سرمایه‌ 20 سال سكوت خود را وارد میدان كرد و حال با این شكست، پذیرش این مسئله باور پذیر نیست و اگر بخواهد شكست را هم بپذیرد، درست كردن قافیه برای مصراعی كه سروده است بسیار سخت است و همچنین حال كه بیانیه‌های تحریك آمیز او باعث كشته شدن تعدادی از افراد شده است، در مجموعه او خود را گرفتار می‌بیند.
مهدوی تصریح كرد: به نظر من آقای موسوی می‌تواند از طریق قانونی اعتراض بكند و حتی می‌تواند به شورای نگهبان پیشنهاد بدهد و باید حساب خود را از روند آشوب و اغتشاش و ریخته شدن خون‌ها جدا كند و همان طور كه از شخصیت او این انتظار می‌رود، فارغ از هر باوری كه دارد آرامش را به جامعه منتقل كند. چرا كه تاكنون نتیجه بیانیه‌های او فقط تداوم ناامنی و به خطر افتادن منافع افراد عادی و بی‌گناه بوده است.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب و عضو ستاد انتخابات میر حسین موسوی در بخش پایانی نشست خبری خود، علت اصلی رویكرد مردم از موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم را فاصله گرفتن این كاندیدا از شخصیت و گفتمان اصلی خود عنوان كرد.

* اصلاح طلبان نتوانستند رای مردم را كسب كنند

وی افزود: انتظار بسیاری این بود كه آقای موسوی به عنوان نخست وزیر دوران امام كه تاكید بر استكبار ستیزی و حمایت از حقوق مستضعفین داشت، با همان شخصیت‌ و گفتمان وارد عرصه انتخابات می شد كه به نظر می رسید آرای موسع تری را نصیب او می‌كرد.
این فعال سیاسی دوم خردادی ادامه داد: 14 میلیون رای دهنده به موسوی كسانی بودند كه ضمن پذیرش نظام و قانون اساسی و علاقمندی به جمهوری اسلامی خواستار اصلاح روند اجرایی حاكم بر كشور بودند كه یك جریان اصلاح طلبی اصیل می‌تواند آنها را نمایندگی كند.
مهدوی افزود: كارنامه جریانات حامی موسوی به گونه‌ای است كه بعد از انتخابات سال 80 در انتخابات‌های كه برگزار شد و مجری نیمی از آنها خودشان بودند، نامزد معرفی كردند، اما نتوانستند آرای مردم را جلب كنند.

* آزادترین انتخابات در كشور و پیروزی احمدی نژاد

مهدوی ادامه داد: در انتخابات شورای دوم كه از آزادترین انتخابات در كشورمان بود و هیئت نظارت بر انتخابات حتی نیروهای ملی - مذهبی را تائید صلاحیت كرد، اصلاح طلبان نتوانستند پیروز شوند و در انتخابات شورای سوم و در انتخابات مجلس هشتم نیز فهرست یاران خاتمی رای نیاورد و در انتخابات ریاست جمهوری نهم كه مصطفی معین و اكبر هاشمی رفسنجانی نامزد این جریان بودند، در رقابت با احمدی نژاد شكست خوردند.

* سفرهای استانی

عضو ستاد انتخابات موسوی تصریح كرد: در انتخابات ریاست جمهوری دهم موسوی با رئیس دولتی رقابت كرد كه تعداد 60 سفر استانی انجام داد و حتی احمدی نژاد به برخی استان‌ها 2 بار سفر كرد و به نقاط دور افتاده شهرستان‌ها و روستاها سركشی كرد.
مهدوی افزود: آقای موسوی در طول مدت كوتاهی كه وارد عرصه انتخابات شد، نتوانست به همه استان‌های كشور سفر كند و در برخی استان‌ها هم تنها یك سخنرانی در مركز استان انجام داد ولی رقیب اصلی او رئیس جمهوری بود كه با بدنه جامعه ارتباط تنگاتنگ داشت.
وی ادامه داد: گستره روزنامه و اینترنت در كشور ما اندك است و با وجود نفوذ و گسترش خدمات رسانی گسترده و عزم دولت نهم برای آبادانی و سازندگی در دور ترین نقاط و نقاط محروم كشور و دیدار چهره به چهره رئیس جمهور، احساس همبستگی و دلبستگی و نزدیك میان احمدی نژاد و مردم به وجود آورد و پیروزی بر او سخت بود.
"اگر چه موسوی در تهران با غلبه مناطق شمال شهر بر احمدی نژاد پیشی گرفت اما نمی‌توان مناطق شهرداری پایتخت را بر كل كشور تامین داد و باید بدون اعتماد به نظر سازی‌ها واقع بینانه انتخابات و نتیجه آن را تحلیل كرد ".
عضو ستاد انتخابات موسوی گفت: در استان‌هایی چون خراسان جنوبی و كرمان و مركزی رای غالب متعلق به آقای احمدی نژاد بود اما متاسفانه برخی گروه‌ها و افراد جو را به گونه‌ای كردند كه موسوی با تصور پیروزی قطعی و قبل از شروع شمارش آراء، خود را پیروز معرفی كرد و نتیجه انتخابات را نپذیرفت.

* دلایل رویگردانی مردم از اصلاح طلبان

مهدوی بیراهه رفتن در شعارها، اشتباه گرفتن مطالبات و شعارهای مردم و همصدایی با معاندین و دشمنان تابلودار نظام (سازمان یافته یا غیر سازمانی) و همراهی با جریاناتی كه اصل استقلال و تصمیم گیری مردم را نادیده می‌گیرند را دلیل رویگردانی مردم از اصلاح طلبان عنوان كرد و گفت كه اگر نامزد این جریان پیروز می‌شد، جای شگفتی داشت.

* قطع رابطه خوشه ای با تاجزاده و سازمان و برقراری آرامش

وی با اشاره به دستگیری 3 نفر از اعضای شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب، گفت كه دستگیری این افراد به دلیل قطع روابط شبكه‌های خوشه‌ای جوانان با افراد مذكور همچون تاج زاده و قطع روابط میان مدیران رسانه‌ها و متولیان سایت‌های دوم‌خردادی با بهزاد نبوی به آرام شدن فضای كشور بسیار كمك كرد.

* انتشار بیانیه های سازمان مجاهدین انقلاب بدون اطلاع اعضا

این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی دوم خردادی در عین حال گفت كه پس از دستگیری افراد مذكور، سه بیانیه دیگر از سوی سران سازمان بدون اطلاع سایر اعضا از مسیر تدوین و انتشار آنها منتشر شده كه عدم مرز بندی صریح با آشوبگران و بدخواهان و عدم پذیرش ساز و كار قانونی رسیدگی به اعتراضات به نتیجه انتخابات، محوری ترین فصل آن است.

* ادبیات تند مجمع روحانیون مبارز

مهدوی همچنین از مجمع روحانیون مبارز به دلیل انتشار بیانیه اغتشاش طلبانه اخیرش انتقاد كرد و اظهار داشت: در حالیكه تصور می‌شد اعضای مجمع روحانیون مبارز به دلیل كسوت انقلابی و تعلق آنها به طبقه روحانیت نقش تعادل بخش را در این روزها ایفا كنند، در بیانیه ای افراطی كه بعید به نظر می‌رسد همه اعضا آنرا امضاء كرده‌ باشند، همسو با مشاركتی‌ ها و با ادبیات تندتر از بیانیه‌های دیگر همصدا با آشوب طلبان در این مسیر گام برداشت.

 

 

__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

[erfanISLAMI] متن کامل بیانیه آیت‌الله طاهری اصفهانی: تصدی مجدد رئیس دولت «نامشروع و غاصبانه» است

متن کامل بیانیه آیت‌الله طاهری اصفهانی: تصدی مجدد رئیس دولت «نامشروع و غاصبانه» است همصدا با اکثریّت مردم رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می‌دانم.   به گزارش «موج سوم» این یار قدیمی امام خمینی(ره)، در این بیانیه تصریح کرد: من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. در قسمت دیگری از این بیانیه آمده است: برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد.. امام‌جمعه سابق اصفهان در قسمتی از این بیانیه به سابقه انقلابی مهندس میرحسین موسوی اشاره و خاطر نشان کرده است: آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست.. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین سلام خدا و رسول برگزیده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخیر راه آزادی و حریت که خون پاک خود را برای دفاع از حقیقت و امانت و صیانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکریم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اینجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ایران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزیز تسلیت عرض می نمایم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جمیل و اجر جزیل برای آنان و آزادی دستگیرشدگان و شفای مجروحین حوادث اخیر مسئلت می نمایم. انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد از چند جهت حادثه تاریخی و حائز اهمیت است اول آنکه ملت بزرگ، بصورت یکپارچه و بانشاط و امیدوار به تغییر سرنوشت کشور به پای صندوق های رای حاضر شدند و این بهترین هدیه ای بود که می توانست کشور و انقلاب را از بسیاری خطرات بیرونی و درونی مصون داشته و در مسیر امید و رشد و شکوفایی و عدالت حقیقی به تعالی برساند اما هیهات که چگونه با قدرت پرستی و بی تدبیری و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدالت که از قبل از انتخابات شروع گردید طرح مسائلی از قبیل تهمت پراکنی به یاران امام، شبهه افکنی در سلامت دولت های گذشته و زیرسوال بردن امام(ره) و دفاع مقدس و مصادره همه دست آوردهای دوران قبل که از افتخارات این نظام محسوب می گردد به نفع این دولت و سواستفاده وسیع از امکانات ملی چون رادیوتلویزیون و مطبوعات دولتی و توزیع وسیع ثروت های ملی در روزهای قبل از انتخابات برای جلب آرا به نفع دولت و نهایتاً پس از اخذ آرا، تقلیب بسیاری از برگهای رای به نفع خودشان و تائید عجولانه، این فرصت طلایی و بسیار گران بها در معرض تاراج قرار گرفت و در انظار جهانیان و مردم آنچه ماند، آبروی ریخته نظام و خون های بناحق ریخته و جوانان مضروب و مجروح و مردان و زنان زندانی و اموال تخریب شده و در یک کلام، مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای عزیز ایران بود. هرچند ممکن است سرکوبگران با امکانات وسیع بتوانند معترضان را موقتاً سرکوب نمایند در حالیکه باید حافظ جان و مال و ناموس همه ملت و حامی مظلوم باشند اما حکومت با چالش هایی سنگین از قبیل اصل بیطرفی شورای نگهبان و نهادهای قضایی و اجرایی در برگزاری انتخابات و دیگر امور مهمه نظام مواجه است که یا به انفعال ملّت از مشارکت در تعیین سرنوشت خود و یا به بی اعتمادی و مبارزه با اصل نظام خواهد انجامید و دایره این یاس و تردید ممکن است خدای ناکرده به اصل اسلام که ابزار حکومت برای توجیه ظلم و بی عدالتی گردیده بینجامد. من به عنوان فرد کوچکی که عمر خود را به طلبگی و مبارزه و عواقب آن و خانه نشینی در این ایام گذرانده ام، خاضعانه و از سر درد به همه مراجع معظّم و روحانیّت محترم میگویم " کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً" من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. من مطمئن هستم که روح بلند او و شهدا و سرداران بزرگ ما از این انحرافات اساسی که بر سر اصول مردم سالارانه جمهوری اسلامی آمده است نگرانند. اگر مردم را به استناد "الناس مسلطّون علی اموالهم و انفسهم" مسلّط بر سرنوشت خود بدانیم، اگر این تسلط را با آرا خود به دولت و حکومت تفویض نمودند، وظیفه آنها است بحکم امانتداری در رعایت حقوق آنان کوشا بوده و در صیانت آن امین باشند. "لا تنظروا الی طول ركوع الرجل و سجوده، فان ذلك شیء اعتاده؛ فلو تركه استوحش لذلك و لكن انظروا الی صدق حدیثه و اداء الامانته" که در این روایت ملاک تقوی و صلاحیت، راست گویی و امانتداری است نه طول رکوع و سجود و تظاهر به دین داری کما اینکه در آیه شریفه "ولایجرمنکم شنان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی" مقصود عدالت ورزی با مخالفان و دشمنان است و اگر مردم و امام جمهوری اسلامی را با آزادی و استقلال تعریف کردند، آزادی و استقلال موافقان در هرکاری که اراده کنند نیست بلکه آزادی مردم بر اساس قانون و استقلال کشور و قوانین از سلطه زورمندان است. اینروزها مشاهده میشود که با تقطیع بعضی از فرمایشات امام که به نفع اقدامات و برنامه های خود تشخیص می دهند، سعی دارند پشت این چهره ملکوتی سنگر گرفته و اعمال و رفتار خود را با معترضان توجیه نمایند. من برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد.. آیا امام معتقد بود کسانی که باید در انتخابات بی طرف باشند، رسما وارد حمایت علنی از کاندیدای خاصی بشوند؟ آیا شورای نگهبان که بعضی از افراد موثر آن از رقیب جناب آقای میرحسین موسوی علناً حمایت کرده و می کنند، می تواند ملجا و مرجع برای شکایت شکاة باشد؟ چرا نامه توبیخیّه امام و هشدارهای ایشان به بعضی از تخلفات آقایان را منتشر و نقل نمی کنید؟ آیا امام اجازه می داد امکانات عمومی و بیت المال مسلمین برای یک کاندیدا بدون هیچ محدودیتی استفاده شود؟ آیا امام هتاکی ها و تهمت های شخص رییس دولت و منسوبینش را به یارانش تحمّل می کرد؟ آیا امام اچازه می داد حیثیت و آبروی افراد این گونه در معرض و منظر مردم ملعبه بازیگران قدرت و رای بازان حرفه ای قرار گیرد؟ و آیا دین چنین اجازه ای به شما داده است؟ چرا چتر حمایت قانون فقط برای شما و دوستان شما است و تنها هنگامی دین، قانون و امام عزیز می شوند که بتوانید منفعتی از آن ببرید؟ آیا این مصداق "نومن ببعض و نکفر ببعض" نیست؟ آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست(اعدی عدوک نفسک التی بین جنبک). اینجانب احتمال می دادم که شاید توجّه به مصالح درازمدّت و تاریخی انقلاب و نظام و ایجاد وحدت ملّی، موجب شود تا آقایان دست اندر کار کشور نسبت به تخلّفات وسیعی که در قبل و بعد از انتخابات واقع شد با دید معقول و عادلانه قضاوت کنند، امّا اکنون شواهد و قرائن نشان می دهد که قصد دارند نتایج از قبل اعلام شده را تثبیت نمایند و شرایط نظامی و امنیّتی برای دستگیری و سرکوب معترضان و زنده کردن کینه های قدیمی و انتقام از یاران وفادار امام و جوانان و دانشگاهیان را تشدید کنند. بنده به عنوان یک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم. از عموم مردم و جوانان عزیز می خواهم ضمن حفظ آرامش فعّال، مراقب رخنه عناصر مشکوک برای بهانه دادن به سرکوب و تشدید ظلم باشند و بدانند خداوند سنّت خود را حمایت از مظلوم و هدم ظالم قرار داده است" و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون" والسّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته خادم شما مردم شریف ایران اسلامی سید جلال الدّین طاهری 1388/7/4

__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

[erfanISLAMI] متن کامل بیانیه آیت‌الله طاهری اصفهانی: تصدی مجدد رئیس دولت «نامشروع و غاصبانه» است

متن کامل بیانیه آیت‌الله طاهری اصفهانی: تصدی مجدد رئیس دولت «نامشروع و غاصبانه» است همصدا با اکثریّت مردم رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می‌دانم.   به گزارش «موج سوم» این یار قدیمی امام خمینی(ره)، در این بیانیه تصریح کرد: من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. در قسمت دیگری از این بیانیه آمده است: برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد.. امام‌جمعه سابق اصفهان در قسمتی از این بیانیه به سابقه انقلابی مهندس میرحسین موسوی اشاره و خاطر نشان کرده است: آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست.. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین سلام خدا و رسول برگزیده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخیر راه آزادی و حریت که خون پاک خود را برای دفاع از حقیقت و امانت و صیانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکریم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اینجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ایران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزیز تسلیت عرض می نمایم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جمیل و اجر جزیل برای آنان و آزادی دستگیرشدگان و شفای مجروحین حوادث اخیر مسئلت می نمایم. انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد از چند جهت حادثه تاریخی و حائز اهمیت است اول آنکه ملت بزرگ، بصورت یکپارچه و بانشاط و امیدوار به تغییر سرنوشت کشور به پای صندوق های رای حاضر شدند و این بهترین هدیه ای بود که می توانست کشور و انقلاب را از بسیاری خطرات بیرونی و درونی مصون داشته و در مسیر امید و رشد و شکوفایی و عدالت حقیقی به تعالی برساند اما هیهات که چگونه با قدرت پرستی و بی تدبیری و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدالت که از قبل از انتخابات شروع گردید طرح مسائلی از قبیل تهمت پراکنی به یاران امام، شبهه افکنی در سلامت دولت های گذشته و زیرسوال بردن امام(ره) و دفاع مقدس و مصادره همه دست آوردهای دوران قبل که از افتخارات این نظام محسوب می گردد به نفع این دولت و سواستفاده وسیع از امکانات ملی چون رادیوتلویزیون و مطبوعات دولتی و توزیع وسیع ثروت های ملی در روزهای قبل از انتخابات برای جلب آرا به نفع دولت و نهایتاً پس از اخذ آرا، تقلیب بسیاری از برگهای رای به نفع خودشان و تائید عجولانه، این فرصت طلایی و بسیار گران بها در معرض تاراج قرار گرفت و در انظار جهانیان و مردم آنچه ماند، آبروی ریخته نظام و خون های بناحق ریخته و جوانان مضروب و مجروح و مردان و زنان زندانی و اموال تخریب شده و در یک کلام، مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای عزیز ایران بود. هرچند ممکن است سرکوبگران با امکانات وسیع بتوانند معترضان را موقتاً سرکوب نمایند در حالیکه باید حافظ جان و مال و ناموس همه ملت و حامی مظلوم باشند اما حکومت با چالش هایی سنگین از قبیل اصل بیطرفی شورای نگهبان و نهادهای قضایی و اجرایی در برگزاری انتخابات و دیگر امور مهمه نظام مواجه است که یا به انفعال ملّت از مشارکت در تعیین سرنوشت خود و یا به بی اعتمادی و مبارزه با اصل نظام خواهد انجامید و دایره این یاس و تردید ممکن است خدای ناکرده به اصل اسلام که ابزار حکومت برای توجیه ظلم و بی عدالتی گردیده بینجامد. من به عنوان فرد کوچکی که عمر خود را به طلبگی و مبارزه و عواقب آن و خانه نشینی در این ایام گذرانده ام، خاضعانه و از سر درد به همه مراجع معظّم و روحانیّت محترم میگویم " کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً" من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. من مطمئن هستم که روح بلند او و شهدا و سرداران بزرگ ما از این انحرافات اساسی که بر سر اصول مردم سالارانه جمهوری اسلامی آمده است نگرانند. اگر مردم را به استناد "الناس مسلطّون علی اموالهم و انفسهم" مسلّط بر سرنوشت خود بدانیم، اگر این تسلط را با آرا خود به دولت و حکومت تفویض نمودند، وظیفه آنها است بحکم امانتداری در رعایت حقوق آنان کوشا بوده و در صیانت آن امین باشند. "لا تنظروا الی طول ركوع الرجل و سجوده، فان ذلك شیء اعتاده؛ فلو تركه استوحش لذلك و لكن انظروا الی صدق حدیثه و اداء الامانته" که در این روایت ملاک تقوی و صلاحیت، راست گویی و امانتداری است نه طول رکوع و سجود و تظاهر به دین داری کما اینکه در آیه شریفه "ولایجرمنکم شنان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی" مقصود عدالت ورزی با مخالفان و دشمنان است و اگر مردم و امام جمهوری اسلامی را با آزادی و استقلال تعریف کردند، آزادی و استقلال موافقان در هرکاری که اراده کنند نیست بلکه آزادی مردم بر اساس قانون و استقلال کشور و قوانین از سلطه زورمندان است. اینروزها مشاهده میشود که با تقطیع بعضی از فرمایشات امام که به نفع اقدامات و برنامه های خود تشخیص می دهند، سعی دارند پشت این چهره ملکوتی سنگر گرفته و اعمال و رفتار خود را با معترضان توجیه نمایند. من برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد.. آیا امام معتقد بود کسانی که باید در انتخابات بی طرف باشند، رسما وارد حمایت علنی از کاندیدای خاصی بشوند؟ آیا شورای نگهبان که بعضی از افراد موثر آن از رقیب جناب آقای میرحسین موسوی علناً حمایت کرده و می کنند، می تواند ملجا و مرجع برای شکایت شکاة باشد؟ چرا نامه توبیخیّه امام و هشدارهای ایشان به بعضی از تخلفات آقایان را منتشر و نقل نمی کنید؟ آیا امام اجازه می داد امکانات عمومی و بیت المال مسلمین برای یک کاندیدا بدون هیچ محدودیتی استفاده شود؟ آیا امام هتاکی ها و تهمت های شخص رییس دولت و منسوبینش را به یارانش تحمّل می کرد؟ آیا امام اچازه می داد حیثیت و آبروی افراد این گونه در معرض و منظر مردم ملعبه بازیگران قدرت و رای بازان حرفه ای قرار گیرد؟ و آیا دین چنین اجازه ای به شما داده است؟ چرا چتر حمایت قانون فقط برای شما و دوستان شما است و تنها هنگامی دین، قانون و امام عزیز می شوند که بتوانید منفعتی از آن ببرید؟ آیا این مصداق "نومن ببعض و نکفر ببعض" نیست؟ آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست(اعدی عدوک نفسک التی بین جنبک). اینجانب احتمال می دادم که شاید توجّه به مصالح درازمدّت و تاریخی انقلاب و نظام و ایجاد وحدت ملّی، موجب شود تا آقایان دست اندر کار کشور نسبت به تخلّفات وسیعی که در قبل و بعد از انتخابات واقع شد با دید معقول و عادلانه قضاوت کنند، امّا اکنون شواهد و قرائن نشان می دهد که قصد دارند نتایج از قبل اعلام شده را تثبیت نمایند و شرایط نظامی و امنیّتی برای دستگیری و سرکوب معترضان و زنده کردن کینه های قدیمی و انتقام از یاران وفادار امام و جوانان و دانشگاهیان را تشدید کنند. بنده به عنوان یک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم. از عموم مردم و جوانان عزیز می خواهم ضمن حفظ آرامش فعّال، مراقب رخنه عناصر مشکوک برای بهانه دادن به سرکوب و تشدید ظلم باشند و بدانند خداوند سنّت خود را حمایت از مظلوم و هدم ظالم قرار داده است" و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون" والسّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته خادم شما مردم شریف ایران اسلامی سید جلال الدّین طاهری 1388/7/4

__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

[erfanISLAMI] شرح کاملی از دستگیری 70 استاد دانشگاه

سلام
 سایت کلمه دو روز است که لود نمی شود! آخرین پستی که من در صفحه آن دیدم این بود:

http://www.kalemeh.ir/vdcg.z9yrak977pr4a.txt

چگونگی بازداشت، انتقال، نگهداری و آزاد کردن اساتید دانشگاه اعلام شد//هشدار انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها: اقدامات غير قانونی به التهابات د�

۵ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۲۷

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها در مطلبی شرح کاملی از آنچه که بعد از نشست این انجمن در تاریخ چهارشنبه سوم تیر ماه 1388 اتفاق افتاد و منجر به دستگیری 70 استاد دانشگاه شد را توضیح داده است. این انجمن درباره نحوه دستگیری، مکان بازداشت، تهدید اساتید برجسته دانشگاه و زمان آزاد کردن آنها توضیح کاملی داده است. متن این مطلب توسط سایت «کلمه» منتشر می شود: 

بسمه تعالی
انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها به عنوان يك تشكل قانوني كه داراي مجوز رسمي از كميسيون ماده 10 احزاب وزارت كشور است ، عصر روز چهارشنبه ، سوم تيرماه در محل دفتر مركزي خود نشستي تخصصي با حضور جمعي از اعضاي خود كه غالبا از اساتيد برجسته دانشگاه هاي تهران هستند و درميان آنها بيش از ده چهره علمي شاخص و دريافت كننده برجسته ترين جوايز علمي بين المللي و داخلي به چشم مي خورد تشكيل داده بود. در این نشست آقای مير حسين موسوي كه خود عضو اين انجمن است حضور داشت که به همراه تمامی اساتید به تحليل شرايط امروز كشور و يافتن راه كارهاي تامين حقوق مردم و جلوگيري از سوء‌ استفاده بيگانگان از وضعيت جاري پرداختند . 

اين نشست قانوني مورد هجوم نيروهاي لباس شخصي قرار گرفته و در شرايطي كه از اعمال خشونت ، ضرب و شتم و به كارگيري الفاظ بسيار زننده هيچ ابايي نداشتند حدود 70 نفر از اساتيد كشور را دسته جمعي بازداشت و به پادگان جنب ستاد مركزي د‍‍‍ژبان ارتش در خيابان فاطمي غربي منتقل نمودند . 

نحوه دستگيري و انتقال دستگير شدگان به قدري غير معمول بود كه تعدادي از اتومبيل هاي حامي بازداشت شدگان در مسير انتقال به پادگان ، توسط نيروهاي ويژه نيروي انتظامي متوقف و عوامل نيروي انتظامي نسبت به نحوه عملكرد نيروهايي كه دست به اين بازداشت دسته جمعي زده بودند معترض شدند. 

در بین بازداشت شدگان حدود ده نفر از اساتيد زن يا همسران اساتيد نيز حضور داشتند. اکثر بازداشت شدگان پس از ساعت ها توهين و تحقير و در نهایت سخنراني توام با تهديد يكي از كارشناسان وزارت اطلاعات، حدود ساعت 4 صبح روز بعد آزاد شدند ولي 5 نفر از اساتيد به محل نامعلوم ديگري منتقل شدند. 

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها ضمن محكوم كردن شديد اين هجوم غير قانوني به دست اندركاران هشدار مي دهد ، اينگونه اقدامات غير قانوني است كه به التهابات دامن مي زند و اعتبار و حيثيت بين المللي نظام جمهوري اسلامي را نزد جهانيان لكه دار مي نمايد. 

اين انجمن حق قانوني خود براي پيگيري و محاكمه عوامل و سازمان دهندگان اين هجوم و ضرب و شتم و بازداشت غير قانوني اساتيد را محفوظ مي دارد و بويژه از مراجع عظام تقليد و علماي گرانقدر استدعا دارد در قبال اين هجوم هاي وحشيانه به نشست هاي تخصصي در دفتر قانوني يك نهاد و تشكل دانشگاهي ساكت ننشينند. 

از اعضاي محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري نيز مصرانه درخواست داريم در قبال اين تعرض آشكار به ساحت آزادي هاي قانوني ومدني نخبگان علمي كشور ساكت ننشينند. از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي نيز درخواست مي كنيم نسبت به شناسايي و عوامل اينگونه التهاب آفريني ها و قانون شكني ها تلاش موثري داشته باشند.

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه ها
4/4/1388

__._,_.___

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

Dorood bar Shoma Nazaninan

Dorood mara ba yek donia sepass az shoma doostdaran  va haafeze moosighi sonnati vatane azizeman bepazirid. Man dar London zendegi mikonam va hamisheh dar aarezooye dashtan va goosh kardan be in taraneh ha va aahang ha boodam.

Be man roohieh va enerji miressanid.

Az shoma Nazaninan khaili khaili mamnoonam.

Jaleh Bailey

[yaghin] sha'n va safa asari az jenabe dr elahie ghomshei dar khoshnevisi [1 Attachment]

[Attachment(s) from yaghin110 included below]

با سلام
ما خط های زیبایی رو که می بینیم و خوشنویسی رو که می بینیم شاید یک لذت آنی ببریم و فراموش کنیم
ولی بعضی از خوشنویسی ها هست که آرامش ماندگاری به آدم می دن
یک مطلبی جناب دکتر الهی قمشه ای درباره ی خوشنویسی نوشته بودن و به تهذیب در این راستا نیز اشاره ی خاصی داشتن
من اون چند صفحه را برای شما می فرستم
امیدوارم کامل بخونید و از اثر ماندگارش یک عمر بهره ببرید
عنوانش هست:
شأن و صفا
با ارادت

Attachment(s) from yaghin110

1 of 1 File(s)

shan_va_safa.zip

__._,_.___

www.yaghin.com
www.yaghin.blogspot.com

Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

Re: شش برنامه گلهای صحرایی

Salaam beh hamvatananan irani,

Lotfan ahangeh "Ki halesh ro dareh alaan ahang goosh bedeh" ra barayeh man agar peida shod beferestid.

 

Motashakeram az anhayi keh in ahang ra goosh nidahand har rooz

 

SK

----- Original Message -----

From: mansuri

To: shahedan2004@yahoo.com ; Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com

Sent: Monday, June 29, 2009 8:20 PM

Subject: Re: شش برنامه گلهای صحرایی

دوست  ناشناس من با تمام وجودم از شما متشکرم بخاطر ارسال گلهای صحرائی

با اخترام و امتنان فراوان

غلی منصوری

دبی

----- Original Message -----

From: said m

To: Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com

Sent: Monday, June 29, 2009 4:26 PM

Subject: شش برنامه گلهای صحرایی

سلام بر همه ی دوستان با توجه به در خواست  مکرر برنامه ی گلهای صحرایی ، برنامه های شماره 57،60،61،62 در وبلاگ آماده ی تقدیم به دوست داران . http://shahedan2004.blogfa.com/

Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان

--- On Mon, 29/6/09, Mohammad Reza Bazmshahi <bazm84@yahoo.com> wrote: From: Mohammad Reza Bazmshahi <bazm84@yahoo.com> Subject: Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان To: "ali bagheri" <bagheri_m_a@yahoo.com> Date: Monday, 29 June, 2009, 11:23 AM --- On Sun, 28/6/09, sara karimi <karim.sar@gmail.com> wrote: From: sara karimi <karim.sar@gmail.com> Subject: Fwd: حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان To: Date: Sunday, 28 June, 2009, 11:22 AM شنبه ۶ تير ۱۳۸۸ به د نبال حمایت از مردم حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان پس از آنکه محمدرضا شجریان در اعتراض به گفته های محمود احمدی نژاد مبنی بر اینکه معترضان به نتیجه انتخابات مشتی خس و خاشاک هستند، از صدا و سیما خواست آهنگ هاو سرودهای وی را پخش نکنند، سایت انصار نیوز ضمن نوشته ای،علاوه بر آن که شخصیت هنری استاد شجریان رابا الفاظی رکیک مورد حمله قرار داد، به کل جامعه هنری کشور نیز به شکل بی سابقه ای توهین کرد. این اقدام کم سابقه در حالی از سوی یکی از سایت های حامی دولت و اقتدارگرایان سر می زند که در پی اعتراضات گسترده مردمی به نتیجه انتخابات، اکثریت جامعه هنری ایران به اقدامات دولت به صورتی گسترده اعتراض کردند. محمد رضا شجریان هفته گذشته در اعتراض به سرکوب های اخیر ابتدا در نامه ای خطاب به عزت الله ضرغامی از وی خواست آهنگ ها و سرودهای وی را از صدا و سیما جمهوری اسلامی پخش نکند؛ وی سپس ضمن لغو تمامی کنسرت های داخلی خود، در مصاحبه ای با شبکه فارسی بی بی سی با اعلام حمایت از اعتراضات مشروع و قانونی مردم به نتیجه انتخابات،و میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود، با مردم و به ویژه با خانواده های کشته شدگان اخیر ابراز همدردی کرد. به دنبال این موضغ گیری،حامیان دولت کودتا وارد عمل شدند و نوک حمله را متوجه هنرمندان کشورکردند.در همین راستا بعد از دستگیری حسین زمان،خواننده سرشناس ایرانی و مهتاب نصیرپور،بازیگر پرسابقه تئاتر،امروز هم انصار نیوز، به استاد شجریان تاخت. متن این نوشته که تحت نام مجهولی آمده در زیر می آید تا معلوم شود حامیان دولت کودتا دارای چه نوع ادبیاتی هستند: "پس از پیام تبریک مقام معظم رهبری برای مشارکت بالای مردم در انتخابات، تکلیف خویش دانستم تا دست به قلم نبرم و برای بهانه ندادن به فتنه‌گران، به سهم خویش کمکی در حفظ آرامش کرده باشم، اما مصاحبه محمدرضا شجریان با بی‌بی‌سی فارسی را که شنیدم طاقت از کف دادم .زمانی او را "استاد" می خواندم، اگر کسی نامش را بدون پیشوند استاد در برابرم می‌برد محترمانه تذکرش می‌دادم که: شجریان نه! استاد شجریان. سال 74 وقتی در نامه‌یی سرگشاده به دکتر لاریجانی، تقاضای حق و حقوق مادی پخش آثارش را نمود، صرف‌نظر از اینکه انتظارش برای دریافت "مزد حنجره‌اش" از صداوسیما تا چه میزان بجا یا نابجا بود، نوع ادبیات تبخترآمیز شجریان در آن نامه و سرگشاده بودنش، قلب بسیاری از کسانی که او را از فرهیختگان عالم موسیقی ایران زمین می‌شمردند جریحه‌دار شد،من نیز به عنوان یکی از ارادتمندان این آوازخوان ایرانی از حرکت ناپخته او مکدر شدم، لکن همانند سازمان صداوسیما سعه صدر به خرج دادم و شجریان را صرفا از سرزمین دلم اخراج، ولی صدایش را در گوشم ابقاء کردم و از آن پس "ستاد شجریان" در ذهن و زبان بنده به "شجریان"تنزل یافته و سهم شنیداری صدایش را با دیگر سنتی‌خوانان این کشور یکسان قرار دادم. البته مبنای قضاوت، تنها آن نامه سرگشاده به لاریجانی نبود، بلکه پیش از آن نیز دیکته شجریان نزد همه کسانی که فراتر از حنجره‌اش سوابق او را داشتند، غلط‌های متعدد داشت، لیکن بزرگواری ملت هنردوست ایران، در همیشه تاریخ، حداکثر گذشت را داشته است، آنهم نسبت به هنرمندانی که علی‌رغم داشتن "دانش هنر"، از "بینش هنری" لازم برخوردار نبوده‌اند . اینکه کسی با داشتن یک حنجره قوی و مسلط و چهره‌یی زیبا، برای مردم دل‌فریبی کند و یک کاراکتر مهربان و دارای روح لطیف را به خورد یک ملت بدهد، اما با قساوت تمام به عنوان یک شکارچی، منابع طبیعی این ملت را آماج تفنگ و کارد خود قرار دهد یک پارادوکس غیرقابل هضم است . اینکه یک آوازخوان ماهر، خود را "مردمی" بخواند و در محفل دوستان افاضه فیوضات کند که: "من آروغ هم بزنم این مردم مرا تحسین می‌کنند" نشان از غرور و کبر است، نشان از حقیر شمردن شعور مردم این سرزمین است . من دشمن کراوات و کراواتی‌ها نیستم، اما اینکه کسی با تاختن بر موسیقی پاپ و سخیف‌شمردن موسیقی غربی، خود را علمدار حفظ "سنت" نشان دهد و همچنان با آویختن زنار[کراوات]بر گردن، خود را دلبسته فرهنگ غربی به‌جا مانده از دوره طاغوت بداند نفاق با مردم است . نمی‌خواهم وارد زندگی خصوصی شجریان شوم که جناب ایشان از اسلام آنچه را که خوشایندشان است، بر می‌تابد مانند تعدد زوجات و آن قضایای ... اما چه قدر خوب است که انسان یا زنگی زنگ باشد یا رومی روم، خصوصا کسی كه خود را در ردیف نخبگان یک ملت تصور نماید. شجریان سی‌سال است که مشخص نیست با نظام جمهوری اسلامی قهر است یا آشتی؟ سی‌سال است که با دست پس می‌زند و با پا پیش. برای پخش صدایش از آنتن مقدس رسانه نظام عشوه‌های شتری می‌آید اما با امتیازات متعدد آشکار و نهانی که در ادامه مطلب به آن اشاره خواهد شد کاملا آشتی است. همان سال 74 با "نادیده گرفتن" گستاخی شجریان در نامه سرگشاده‌اش به لاریجانی مخالف بودم و به عنوان یک ایرانی که سهمی از آنتن ملی دارد، معتقد بودم باید همان‌گونه که خودش در نامه‌اش خواسته است، نادیده گرفته شود، اما این‌گونه نشد و نگاه بزرگوارانه دکتر لاریجانی به این موضوع، متاسفانه به تبختر و نخوت این آوازخوان باسابقه، دامن زد و همین شد که، محمدرضا شجریان روی آنتن بی‌بی‌سی با همان حنجره‌یی که برای این ملت "ربنا" خوانده است، در اقدامی خائنانه، سخنان رییس‌جمهور را در "خس و خاشاک" خواندن آشوبگران، به تمسخر و توهین گرفته و خود را تلویحا جزو آشوبگران و فتنه‌گران خیابانی قلمداد کرده و عنوان نمود که در نامه‌یی به ضرغامی درخواست کرده تا صدای "غیرمردمی‌اش" از آنتن صداوسیما پخش نشود. او با این موضع فتنه‌جویانه، به این دروغ دامن زد که منظور احمدی‌نژاد از خس و خاشاک همه 12‌میلیون نفری بوده‌اند که به موسوی رای داده‌اند، و این خیانتی نابخشودنی است. رییس‌جمهوری که در طی چهار سال دولت نهم، بعضا توهین‌های ارسالی مخالفانش را نیز در بخش نظرات وبلاگش در دیدگاه عموم قرار می‌داد . حتی "اوبامای متغیر" نیز می‌داند که تخریبگران و آشوبگران خیابانی[نه همه ی تجمع‌‌کنندگان سبز] عده‌ای قلیل‌اند که بسیاری از رای‌دهندگان به موسوی نیز از آنها تبری می‌جویند و صدالبته منظور نظر احمدی‌نژاد همان چند صدنفری است که حسابشان با کرام‌الکاتبین است و خس و خاشاکی بیش نیستند. شجریان در ادبیاتی گستاخانه به رسانه جاسوس بی‌بی‌سی گفت که: "با پخش ترانه‌هایم در این روزها تنم می‌لرزد، مردم در بهت و ماتم فرو رفته‌اند." او همچنین اضافه کرد که : "من در سال 74 هم گفته‌ام که از پخش صدایم از هیچ‌کدام از آنتن‌های صداوسیما راضی نیستم". این گفته شیطنت‌آمیز شجریان، سعی در القاء این نکته به آشوبگران سبز داشت که "من از سال 74 سبز بوده‌ام"، تا این چنین سابقه‌‌ي طلب "حنجره مزد" خویش را از رسانه ملی پاک کند. اینکه شجریان نیز مانند معتمد آریا و دیگر "هنرنمامندان" این سرزمین با موج سبز بوی کباب شنیده‌اند و هر کدام از ظن خویش یار این موج فتنه شده‌اند، امری است علی‌حده، اما اگر کسانی مانند محسن مهملباف بدهی "استاد" شدن‌شان را به این نظام فراموش کرده و در آن‌سوی مرزها زنجیر پاره کرده‌اند را به لقای اینکه پرده از چهره برانداخته‌اند و آن‌روی ... خود را نشان می‌دهند و چیزی برای پنهان کردن نگذاشته‌اند ببخشیم، شما (شجریان) را چه کنیم که سی‌سال است از قبل نازی که جمهوری اسلامی از شما خریده، دکان دونبش گلویتان را تبدیل به یک فروشگاه زنجیره‌ای برای خاندان خود نموده و اکنون سر بزنگاه، نمک به حرامی را علنا به حد اعلی رسانده‌اید؟ خدا را گوه می‌گیرم که هیچ‌کدام از این سخنان را به قصد اسائه ادب نمی‌گویم بلکه حقیقتا واجد آنید. شما نبودید که حاضر نشدید نامه تسلیت هنرمندان به مناسبت فوت مرحوم حاج سید احمد را امضاء کنید؟ و تنها دلیل اینکار را "وارد نشدن به سیاست" عنوان کردید؟ اکنون چه شده که به ناگاه سیاسی شده‌اید؟ به خیابان می‌روید و در غائله سبز، انگشت پیروزی تکان می‌دهید؟ حقیقتا گفتن تسلیت برای داغدار شدن ملت در غم فقدان یادگار حضرت امام ورود به سیاست بود، اما تعبیری که از "خس و خاشاک خواندن تخریب‌گران خیابانی" توسط رییس‌جمهور نمودید و خود را همپالگی آنان قلمداد فرمودید، ورود نابخردانه به سیاست نیست؟ راستی شما که اکنون برای خس و خاشاک خواندن چند صد نفر خرابکار خیابانی، تمام ملت را مبهوت و ماتم‌زده می‌دانید و داغدار این بهت ملت! هستید، در ماتم از دست‌دادن فرزند امام که ملت شوکه و مصیبت‌زده بودند چگونه توانستید دل ملت را از یک تسلیت خشک و خالی محروم کنید؟ هر چند که تسلیت کسی چون شما برای ملت ، فی‌نفسه ارزش خاصی ندارد، لیکن منظور از این یادآوری، صرفا آشکار کردن نفاق شماست . جناب شجریان، اگر شما را طبق فرموده رهبرمعظم انقلاب در 14‌خرداد امسال در دسته خائنان فتنه سبز قرار ندهیم ناچاریم شما را در رسته "بسیار غافلان" جای دهیم که در آن صورت، با این همه بینه و برهانی که اظهر من الشمس است تا بفهمید که این توطئه از کجا آب می‌خورد، ناچاریم برای شما پایین‌ترین ضریب هوشی ممکن را قائل شویم. راستی آیا در نامه‌تان به ضرغامی نوشتید که صدای شازده پسرتان را نیز از آنتن ملی پخش نکنند؟ به راستی این نمک به حرامی نیست که طی دو سال اخیر صدای مخملی همایون‌تان از همین آنتن به مردم شناسانده شد و خدا می‌داند چه میزان زمان و هزینه لازم داشتید تا پیوستن پسرتان به دکان‌تان را به هفتاد میلیون مخاطب اطلاع‌رسانی کنید؟ همایون شما از سال 72 با کاست "یاد ایام" کنار شما تنبک به دست، ظاهر شد و تنها کسانی مانند من که ارتباط تنگاتنگی با صدای شما داشتند این را می‌دانستند، اما صدای نازنین فرزندتان طی دوسال گذشته به واسطه آنتن صداوسیما همه‌گیر شد نه لوح‌های فشرده شرکت دل آواز . به راستی چرا برای اسپانسر رایگان فرزندتان اعتراضی نداشتید و زبان در کام داشتید؟ چرا؟ چون برایتان عایدی داشت؟ واقعا این رانت بزرگی نیست که هزاران فرزند این ملت با داشتن صدایی خوش و علم خواندن، از چنین مزیتی برخوردار نیستند؟ شاگردان کارگاه آوازتان خیلی خوب این نکته را درک می‌کنند. ولی بدهکاری شما به رسانه ملی و نظام تنها این نیست. در بی‌بی‌سی ضجه زدید که مردم بهت زده و ماتم زده هستند و به فرزند راستین ملت[احمدی‌نژاد] تاختید و خود را دلسوز ملت جا زدید، این نشان می‌دهد که شما ذهن و دل پاک و معصوم میلیون‌ها جوان متولد دهه 60 را هدف قرار داده‌اید چرا که با این گفته خویش ثابت کردید از حافظه تاریخی جوان‌هایی که سابقه شما را درزمان جنگ تحمیلی نمی‌دانند هراسی ندارید . من به همه جوانان 18 تا بیست و پنج سال کشور عزیزمان یادآوری می‌کنم و شهادت می‌دهم که : هیچ‌کس، در زمانی که دشمن کثیف بعثی شمشیر خود را برای جان و مال و ناموس این ملت از روبسته بود و جوانان رشید این کشور، روی خاک گرم جنوب در خون خویش غوطه‌ور بودند، ندید و نشنید که محمدرضا شجریان به درون جبهه‌ها رفته و دل شیرمردان این مرز و بوم را با صدای خویش گرم کند. دوستان و یاران هم‌وطن: من نیز چون شما در زمان جنگ شش روزه اعراب و اسراییل هنوز متولد نشده بودم، اما گواه تاریخ، چیزی نیست که من یا شما بتوانیم به راحتی از آن بگذریم و به فرموده قرآن، ما باید با مرور تاریخ برای حال و آینده خود عبرت بگیریم، نکته‌یی که امثال شجریان، تنها و تنها، مدل ماکیاولی آن را ملکه اعمال و رفتار خویش قرار می‌دهند . همه می‌دانند "ام کلثوم"خواننده زن مصری کیست؟ او در جنگ اعراب و اسراییل برای کمک مالی به جبهه اعراب، "نام خویش" را در بلیط‌های بخت‌آزمایی قرار داد تا هوادارانش به هوای به همسری گرفتن ام‌کلثوم اقدام به خریدن بلیط‌های بخت‌آزمایی نمایند و بدین‌سان یک زن آوازه‌خوان "بینش هنری‌اش" در قیاس کسی مانند شجریان به مراتب بیشتر بود. متاسفانه سخاوت نظام و رسانه ملی با این فرد، طی سه‌دهه گذشته موجب شده تا امر بر او مشتبه شود که شجریان یعنی همه موسیقی ایران زمین . جامعه‌شناسی این آوازخوان به اصطلاح مردمی آن قدر پایین است که نمی‌داند، در بستر هجوم انواع موسیقی غربی از راک و جاز گرفته تا پاپ و رپ، ذائقه جوانان در حال فرار از موسیقی سنتی است و امثال شجریان برای دیده شدن و شنیده شدن و ماندگار ماندن صدا و هنرشان سخت نیازمند لطف و همکاری رسانه ملی هستند. جناب شجریان، شما حقیقتا گمان کرده‌اید که مردم ایران ماه رمضان‌شان سر نمی‌شود، مگر با صدای ربنای شما؟ حقیقتا شرم نمی‌کنید از اینکه سال هاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی با وجود این همه مداح خوش الحان در کشور، فقط و فقط با پخش ربنای شما، برایتان جایگاهی معنوی و محترم به هم زده است؟ و این بزرگ‌ترین بدهی "مادی" و معنوی شما به رسانه ملی ایرانیان است. اینجانب از رییس غیور رسانه ملی عاجزانه درخواست دارم تا صدا و تصویر شجریان و خاندانش را برای همیشه از آنتن[همانگونه که خودش خواسته است]کنار بگذارد تا زمانی که این آوازخوان فرصت‌طلب به خویش آید و بداند که بیشترین شنوندگان صدایش در همان جمعیت 24‌میلیونی که به احمدی‌نژاد رای دادند هستند، نه کسانی که رنگ سادات را به دم سگ بسته و اکثرشان دیوانه موسیقی ساسی‌مانکنی‌اند، نه "نوا"ی شما. جناب شجریان فراموش کرده اید که : اگر "حسین فهمیده" پیکرش را فدای من و شما نمی‌کرد، اگر "همت" جانش را به من و شما هدیه نمی‌نمود، اگر "متوسلیان" لشکر محمد رسول الله را به راه نمی‌انداخت، اگر مردم دزفول زمانی که شما در کوه‌های شمال به شکار قوچ مشغول بودید و در تهران آروغ می‌زدید زیر جهنم موشک‌های اسکاد نمی‌ماندند و قطعه قطعه نمی‌شدند و اگر جهان‌آرا آن حماسه را خلق نمی‌کرد، اکنون نه شما با کراوات زیبایتان در کنسرت‌های داخل و خارج صدایتان رابه رخ همه می‌کشیدید، نه دخترتان مژگان شجریان می‌توانست برای کاست‌های شما و همایون عزیزتان طرح جلد کاست بکشد و معروف شود و نه آنتنی بود تا از رانت آن برای پسرتان بهره‌برداری کنید، شاید بگویید که صداوسیما، خود خواسته صدای فرزندنتان را پخش می‌کند که این عشوه‌ای کریه بیش نیست، چرا که از قدیم گفته‌اند سکوت علامت رضایت است. آقای شجریان، رو راستی را از ساسی‌مانکن بیاموزید. باور کنید که شما، ام‌کلثوم که چه عرض کنم، ساسی‌مانکن هم نیستید. http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/june/27//-e19d6a0166.html  Get your new Email address! Grab the Email name you've always wanted before someone else does!

---

Get your preferred Email name!
Now you can @ymail.com and @rocketmail.com.