[erfanISLAMI] درد دل شاعرانه
درد دل شاعري كه به احمدي نژاد راي داده است | |
| چرا اينقدر نمك كور شده ايم؟ | | آدم هايي كه اين سي سال تمام اين مملكت دستشان بود اگر مي خواستند آن را به دست ضد انقلاب بدهند كه داده بودند نمي ماند بعد از سي سال كه به دست من و تو برسد. چرا اينقدر نمك كور شده ايم؟ | | عليرضا قزوه اين روزها همه دارند تحقير مي شوند .از تو و من و ما و ايران ما. همه دمغ اند و حوصله اي نيست. نه براي من كه بار دوم به اين رييس جمهور راي دادم و نه براي آن كه الان در خيابان تظاهرات آرام مي كند در دل همه غوغايي ست . چرا؟ از مني كه اينجا نشسته ام و از چهارتا استاد و دانشجوي زبان فارسي هندي مي شنوم كه تازه از ايران آمده اند و خاطرات خوبشان زهرمارشان شده و يكي شان مي گفت كم مانده بود جلوي دانشگاه تهران مرا كتك بزنند و دوستانش مي خنديدند . و آن يكي مي گفت هنوز اوباما و ساركوزي تاييدتان نكردند! گفتم خاك بر سر ما اگر ساركوزي و ماركوزي بخواهند سرنوشت ما را رقم بزنند. نشسته ام اينجا و ناراحتم از خطابه هاي پرزيدنت هاي خودي و بيخودي. از كانديداهاي بادكنكي و لاستيكي. ناراحتم از آدمي كه فكر مي كند كوي دانشگاه محل ضد انقلاب است و همه آتش ها زير سر دانشگاه است و به فكر لشكركشي به آنجاست. و از خودم بارها سوال كرده ام كه چه خبر است؟ و راستي مگر يك رياست چند ساله چقدر مي ارزد؟ چرا به دنيا كه مي رسد هيچ كس از آن نمي گذرد و همه رنگ دين به آن مي زنند اما دنياست. من تا به حال به موسوي و هاشمي و ناطق راي نداده ام اما آيا درست است كه يك شبه هاشمي و ناطق و موسوي و اين همه آدم با سيزده ميليون راي بشوند ضد انقلاب؟ يعني انقلاب اين است كه هر چهار سال سيزده ميليون آدم به هر قيمتي طرد شوند؟ الا آن كه بيعت كنند با من و ما؟ و همه ادعا مي كنند كه طرف مقابل يزيد است و آنها حسين عصرند و عصر عصر عاشوراست اما خدا مي داند كه هيچ خبري نيست. آدم هايي كه اين سي سال تمام اين مملكت دستشان بود اگر مي خواستند آن را به دست ضد انقلاب بدهند كه داده بودند نمي ماند بعد از سي سال كه به دست من و تو برسد. چرا اينقدر نمك كور شده ايم؟ اي كاش به جاي اين خط و خطوطي كه من هيچ وقت ازشان خوشم نيامده يك جماعت ميانه رو و اهل دوستي و آشتي مي آمدند. يعني اگر رييس جمهوري عوض مي شد حداكثر سي چهل نفر آدم عوض مي شد و تمام. اين لشكركشي ها مال عهد دقيانوس است و اين دعواها مال روزگار ياجوج و ماجوج. چرا اين قدر خود را و خدا را فراموش كرده ايم؟ چرا يك خرده وجدان در ما نيست؟ چه خبر شده است آنجا؟ چرا اين قدر بي حوصله شده ايم ما؟ |
|
|
__._,_.___
__,_._,___
No comments:
Post a Comment