با سلام
مطلب پايين رو یک دوست برای من ارسال کرد و البته وقتی بهش گفتم میخوام برای گروه بفرستم ناراحت شد و می گفت مناسب نیست ولی من مطمئن هستم که داشت شکسته نفسی می کرد، حالا اصل مطلب:
"چند وقت پیش توی یه جمعی صحبت شد
یکی از همه میپرسید بهترین اتفاق زندگیت چه روزی بوده؟
خیلیها گفتن هنوز پیش نیومده- یه سری گفتن مثلا یه اتفاق که فلان بوده
فقط دنبال اتفاقایی بودن که دلشون میخواست پیش بیاد
باورت میشه؟
به من رسید
گفتم من اتفاقای خوب زیاد داشتم و دارم
دهان همشون باز مونده بود
همه با تعجب پرسیدن خب نمونه اش
گفتم من کمتر روزی پیش میاد که برام خوب نباشه
و کمتر هفته ای اتفاق می افته که یه اتفاق اساسی خوب نداشته باشم
که دلم واسه خدا نره
نمیدونم آدما از زندگی چی میخوان
میدونی ؟ کنار خیابون یه کسی رو دیدم که معلول بود
معلولی که بدجوری بود
گدایی میکرد
صورت زشتی هم داشت
گفتم خدایا ما اینقدر خوشبخت و سلامت
ما توی بستر امن خانواده
با سرپناه
با کار و درآمد
خیلی چیزا
آخه چندتاش رو بگم
پدر و مادری که من دارم، گاهی میگم هر کسی نداره
بعد یاد اونروز اون جمع افتادم
میدونی خیلیها حتی آرزو میکنن یه لحظه دنیارو ببینن دوباره کور شن
خیلیها میگن یه روز روی پاهامون راه بریم
خیلی ها یه شب آرامش رو توی یه جمع خونوادگی
و خیلی چیزهای دیگه
خیلی از همون بچه هایی که همیشه حرفشون هست، آرزو دارن یه شب در ماه مرغ بخورن
باورت میشه؟!
یه بچه ای در دنیای امروز یه چنین آرزویی داشته باشه
بعد میگم چه اتفاقایی میافته واسه من
حتی واسه خرید یه چیزی که اون موقع لازم دارم و کم پول هستم
بعد میبینی یه چیز خوب گیر میارم و مناسب
حتی واسه یه سری مسائلی که موقعی که نیاز داری خوب پیش بره واست خراب شدنش بزرگه
وقتی که حل میشه اصلا یادت میره که چه اتفاقی افتاده و چه خوب پیش رفته
من هر روز واسه خودم جشن دارم
هر روز
همیشه همین اتفاقایی که کوچیکن ولی اگه خراب بشن تمام روح و روانت رو خراب میکنن
تصور کن یه شب نتونی بخوابی
یه شب نتونی حتی درست غذا بخوری
یه شب دندون درد داشته باشی
چه میدونم ؟ اصلا خیلی چیزا
چقدر ما به قشنگیهای زندگی زود عادت میکنیم
اونقدر که نمی بینیمشون
ولی اگه نداشته باشیمشون دنیا رو بهم میریزیم
داد و فریاد و آه و ناله است که میره هوا
بگذریم .........."
__._,_.___
No comments:
Post a Comment