در آن زمانها نیز کارهای ارزنده و زیبایی میسرودند به مانند این
ترانه .آرتین
http://www.4shared.com/mp3/YDqKIUpo/PooranSafari_Dar_Shab.html
http://www.mediafire.com/?qojjbatx9q19j0v
http://radio-golha.mihanblog.com/post/1350
شب آمد که ره زند فکر و خیال او به خوابم
شب آمد که افکند تا به سحر به التهابم
خیزم و به دوش کشم تفنگ کهنه کار خود را
به اسب یکه شناس سوار شوم روم به صحرا
اسب زیبای خوش رفتارم، پر بر آر و ز جا بردارم
رو به سر منزل دلدارم
پیش از آنکه از سپیده اثر بینم،خواهم امشب که صبح دگری بینم
گر توانی بپر اسب امید من،برسانم به آن صبح امید من
میخواهم تا خفته دیده بدخواه،دیده روشن سازم از رخ آن ماه
همتی کن خدا را سحر شد،با سخن گفتن امشب به سر شد
شب آمد که ره زند فکر و خیال او به خوابم
شب آمد که افکند تا به سحر به التهابم
خیزم و به دوش کشم تفنگ کهنه کار خود را
به اسب یکه شناس سوار شوم روم به صحرا
---
No comments:
Post a Comment