ما سپر انداختيم گر تو کمان ميکشي
گو دل ما خوش مباش گر تو بدين دلخوشي
گر بکشي بندهايم ور بنوازي رواست
ما به تو مستأنسيم تو به چه مستوحشي
گفتي اگر درد عشق پاي نداري گريز
چون بتوانم گريخت تا تو کمندم کشي
ديده فرودوختيم تا نه به دوزخ برد
باز نگه ميکنم سخت بهشتي وشي
غايت خوبي که هست قبضه و شمشير و دست
خلق حسد ميبرند چون تو مرا ميکشي
موجب فرياد ما خصم نداند که چيست
چاره مجروح عشق نيست بجز خامشي
چند توان اي سليم آب بر آتش زدن
کآب ديانت برد رنگ رخ آتشي
آدمي هوشمند عيش ندارد ز فکر
ساقي مجلس بيار آن قدح بي هشي
مست مي عشق را عيب مکن سعديا
مست بيفتي تو نيز گر هم از اين ميچشي
---
شما به این دلیل این پیام را دریافت کردهاید که در گروه Google Groups "دوستان راديو گلها" مشترک شدهاید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به friends-of-radio-golha+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینههای بیشتر، از https://groups.google.com/groups/opt_out دیدن کنید.
No comments:
Post a Comment