گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Wednesday, April 20, 2011

تمنای محبت2: به هزار در نرفتم در آشنا زدم من

با درود بهمه یاران و همدلان عزیز تر از جان

دربدر دنبال آهنگی میگردم که مال سالهای یادش بخیر است

سالهائی که غم نان نداشتیم و نگاهمان به تقویم برای بثمر نشستن وباروری جوانان مان بود بگذریم

آهنگی که در خواست دارم با این  اشعار شروع میشود
===============================
زندگی زندون تنگه با همه بر سر جنگه
چه جوری برات بگم من دلا امروز همه سنگه
نگاه کن از توی ايوون گربه گنجيشکارو خورده
گل خوشبختی ما رو يه کسی چيده و برده
روی سنگفرشای خونه غير مشتی پر نمونده
يه کسی با خاک باغچه روی پرها رو پوشونده
می دونستم می دونستم يکی دست ما رو خونده
پر خاکستر اينجا چه کسی آتيش سوزونده
نگاه کن تيرهای چوبی که روی سقف اطاقه
همشون و من شمردم گاهی جفت گاهی طاقه
من و تو با هم غريبه سينه هامون پر کينه
هر دو زخمی هر دو تنها ای خدا زندگی اينه
روی سنگفرشای خونه غير مشتی پر نمونده
يه کسی با خاک باغچه روی پرها رو پوشونده
می دونستم می دونستم يکی دست ما رو خونده
پر خاکستر اينجا چه کسی آتيش سوزونده

تصور میکنم خواننده اش کیوان باشد همان که در گروه داریوش و افشین بود(6و8).ه
راستش این آهنگ حالا بدردم میخورد فردا شاید دیر باشد
اگرنیست یک فکر دیگر نمایم
================================

 آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

یکنفردر آب دارد می سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.ه
============================  

قبلآ از لطف همگی سپاسگزارم
در پناه خدای عشق ومحبت

--

سبز باشید و پر طراوت

روزگار به کام 

شادزی.....تندرست

دوستدارشما رضا رهگذر

No comments:

آرشیو مطالب