گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Tuesday, April 26, 2011

Re: سروده های اکبر اکسیر




From: tahmasb sohrabi <tahmasbsohrabi27@yahoo.com>
To: a-seddighi@hotmail.com
Cc: friends-of-radio-golha@googlegroups.com
Sent: Sun, April 17, 2011 5:48:45 PM
Subject: سروده های اکبر اکسیر

با درود
گرامی ارجمند آقای صدیقی ، دوستی شعرهای اکسیر را با نام حسین پناهی فرستاده بود ! بعد در پیامی دیگر رفع اشتباه کرد ، من هم تأیید کردم . خق با شماست موضوع را بد انتخاب کردم !جبران می کنم

این هم چند شعر از اکبر اکسیر

صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم !
---------------------------

قلعه حیوانات

در کوچه ، گوسفندم
در مدرسه ، طوطی
در اداره ، گاو
به خانه که می رسم سگ می شوم
چوپانی از برنامه کودک داد می زند :
گرگ آمد ! گرگ آ مد !
و من کنار بخاری
شعر تازه ام را پارس می کنم !
-----------------------------------

خواهش

شیر مادر ، بوی ادکلن می داد
دست پدر ، بوی عرق
( گفتم بچه ام نمی فهمم)
نان ، بوی نفت می داد
زندگی ، بوی گند
( گفتم جوانم نمی فهمم)
حالا که بازنشسته شده ام
هر چیز ، بوی هر چیز می دهد ، بدهد
فقط پارک ، بوی گورستان
و شانه تخم مرغ ، بوی کتاب ندهد !
-------------------------------------------
ادارات

مثل روزنامه ها ، اول همه را سر کار می گذارند
بعد آگهی استخدام می زنند
بچه های وظیفه ، یا شاعر شده اند یا خواننده !
خدا را شکر در خانه ما ، کسی بیکار نیست
یکی فرم پر میکند ، یکی احکام می خواند
یکی به سرعت پیر می شود
و آن یکی مدام نق می زند :
مرده شور ریختت را ببرد
چرا از خرمشهر ، سالم برگشتی ؟ !
--------------------------------------

بسیارسال
بمانید
به خرمی









No comments:

آرشیو مطالب