تقدیم به دوستان خوب و گرامی
عماد رام
هر بهاری که آید
یادم آیدازآنشب
نغمه خواندی به گوشم
من گریزانم از غم
هر بهاری که آید
یادم افتد که گفتی
مستی و بیخیالی
شد نصیبم ز عالم
دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آن شب پر امیدوآرزو با نوای
غم آلود گذشته...
هر بهاری که آید یادم آید
چه شبها تا سحر گریه کردم
زان همه بی وفایی
هر بهاری که آید
یادم آید از آنشب
گفتی آخر رسیده
روزگار جدایی
دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آنشب پرامید و آرزو
با نوای غم آلود گذشته
دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آنشب پرامید و آرزو
با نوای غم آلود گذشته
علیرضا ابراهیمی
عماد رام
هر بهاری که آید
یادم آیدازآنشب
نغمه خواندی به گوشم
من گریزانم از غم
هر بهاری که آید
یادم افتد که گفتی
مستی و بیخیالی
شد نصیبم ز عالم
دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آن شب پر امیدوآرزو با نوای
غم آلود گذشته...
هر بهاری که آید یادم آید
چه شبها تا سحر گریه کردم
زان همه بی وفایی
هر بهاری که آید
یادم آید از آنشب
گفتی آخر رسیده
روزگار جدایی
دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آنشب پرامید و آرزو
با نوای غم آلود گذشته
دگر بین ما هر چه بود گذشته
شراره عشق همچو دود گذشته
آنشب پرامید و آرزو
با نوای غم آلود گذشته
علیرضا ابراهیمی
No comments:
Post a Comment