گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Monday, November 5, 2007

* EsteghlalBlue * Firoz dar SS

امير مغلوب
مثلث جديد استقلال


آنچه امروز به شكلى واضح و روشن در استقلال انجام مى گيرد حاصل سلسله اقداماتى است كه دوستان در سال هاى اخير و به ويژه چند ماه اخير آن را به يك مسير رقابتى در خارج از جاده دوستانه سوق دادند. فتح الله زاده به عنوان نقطه پرگار اين دايره به واسطه دوستان خود و از جمله منزوى ماه ها و بهتر بگوييم سال ها در پى اين بود كه فردى به نام امير قلعه نويى را از دايره تصميم سازى و تصميم گيرى باشگاه استقلال خارج كند؛ چون او در دوران مديرعاملى قريب و اوليايى به چنان مقام و منزلتى رسيده بود كه ديگر كسى سراغ فتح الله زاده و حتى حجازى را نمى گرفت. نتايج خوب قلعه نويى كه منجر به قهرمانى در ليگ برتر شد، پايه هاى قدرت امير را چنان محكم و قرص كرد كه كمتر كسى فكر مى كرد دوباره روزى نوبت به حجازى و حاجى برسد. همه چيز به كام ژنرال بود؛ او حتى تا جايى پيشرفت كرد كه استقلال را در تهران و شهرستان از دور هدايت مى كرد و در مقطعى از بى ثباتى باشگاه، سرپرست سابق تيم را لايق مديرعاملى دانست. هرچه زمان جلوتر مى رفت حجازى و حاجى خود را از استقلال دور مى ديدند اما يك اتفاق بد شرايط را عوض كرد؛ عدم ارسال اسامى تيم قهرمان به AFC باعث شد حجازى و حاجى در دقيقه ۹۰ به بازى برگردند. اين دو از اين حربه استفاده كردند تا خود را به استقلال نزديك كنند. فتح الله زاده كه در اوج پختگى به سر مى برد، با استفاده از شهرت و محبوبيت او موج منفى را عليه مسؤولان وقت استقلال به راه انداخت. فاجعه عميق بود اما در واقع «ضرب المثل هر كسى از ظن خود شد يار من» را در ذهن تداعى مى كرد. لذا فتح الله زاده با هوش و درايت خود فرصت را مغتنم شمرد و توانست سازمان را مجاب كند تا سرپرستى استقلال را به او بسپرند. اگر شيطنت قلعه نويى و دوستانش نبود، چه بسا فتح الله زاده به جاى سرپرست با حكم مديرعاملى وارد كار مى شد البته سرپرستى باشگاه هم منفذ خوبى بود تا مرد تازه نفس جبران سال هاى گذشته را انجام دهد، جنگ امير و حاجى هر روز چهره عيان ترى به خود مى گرفت. روزهاى اول يك نوع جنگ سرد و روانى بين اين دو بود اما هرچه ليگ ششم رو به اتمام رفت، ديالوگ اين دو ضرباهنگ تندتر و علنى ترى به خود گرفت؛ حجازى هم در اين ميان مثل گذشته حملات تند و علنى خود را با همان ادبيات ناصرخانى پى مى گرفت تا قلعه نويى را از خانه به طور كامل بيرون كنند. گذشت زمان برترى حاجى و فتح الله زاده را نشان مى داد. اين دو مزد صبورى و برنامه ريزى خود را گرفتند، قلعه نويى با تيم ملى در جام ملت ها به بن بست خورد و اين ماجرا هم وقت و انرژى بى امانى را از او گرفت. قلعه نويى نيرو و توان خود را در دو جبهه صرف مى كرد؛ تيم ملى و استقلال. ليگ هفتم از راه رسيد و حاجى به واسطه همكارى در سال هاى دور، هدايت استقلال را به حجازى سپرد. البته حاجى هم از ابتدا مى دانست مرد فنى مد نظر او حرفى براى گفتن ندارد و حتى در همان آغاز فصل اعلام كرد كه اگر مى توانست يا بهتر بگوييم حريف حجازى مى شد، فيروز كريمى را به عنوان سرمربى و ناصر حجازى را به عنوان مشاور، رييس سازمان فوتبال يا مدير فنى به كار مى گرفت اما حجازى زير بار نرفت و فتح الله زاده در يك رودربايستى كامل استقلال را كه به زعم اكثر كارشناسان در ابتداى فصل خوب يار گرفته بود به حجازى سپرد.
ليگ هفتم شروع شد، تيم حجازى فقط هفته نخست را خوب بازى كرد، درست مقابل تيم فيروز كريمى اما هفته به هفته تيم و افكار او به بن بست رسيدند. زندگى حجازى و استقلال بارها به مويى بند شد اما پاره نشد تا هفته دوازدهم از راه رسيد كه ديگر فضاى حاكم قابل تحمل نبود. قلعه نويى در خارج از محدوده باشگاه، اتفاقات را به دقت دنبال مى كرد. او مى دانست كه آلترناتيو شماره يك حجازى است چرا كه مربى بيكار ديگرى واجد شرايط نبود. او پيشنهادهاى پگاه، ابومسلم، ذوب آهن و ... را رد كرد، فقط به اميد اينكه به استقلال برگردد و حجازى را براى هميشه محو كند؛ اگر حجازى به عنوان مربى شكست خورده خانه نشين مى شد قدرت حاجى هم به نصف كاهش مى يافت و امير راحت تر مى توانست پروژه حذف فتح الله زاده را نزد هيأت مديره و حتى رييس مجمع عملى كند اما تدبير حاجى و دوستان او بار ديگر ترفند جديدى را رو كرد، اگر حجازى نباشد امير هم نباشد پس چه كسى مى تواند اين خلأ را پر كند؟ فردى كه كارشناسان، سكوها، مطبوعات و ... به عملكرد او اعتقاد دارند، اين نام كسى نبود جز فيروز كريمى، مردى براى تمام فصول؛ مربى براى تمامى تيم ها و يك اسم بزرگ كه در كار فنى، حاشيه سازى و جمع كردن آن و مهار بازيكنان بزرگ يد طولايى دارد و مى تواند منشأ تحولات مثبت در استقلال باشد كه اين بار پخته و با حوصله عمل كرد و هيچگاه بى ادبانه وارد جبهه منتقدان حجازى نشد.
قلعه نويى درحالى وارد جلسه شبانه لارستان شد كه نمى دانست برگ برنده فتح الله زاده كيست و كى رو خواهد شد. حاجى فضا و صحنه را طورى ترسيم و طراحى كرد كه امير تا نواختن سوت پايان نداند پشت اين صحنه چه مى گذرد. امير آمد و رفت، بى سرو صدا. فيروز با خود يك موج داشت و آن موجى بود كه از داخل تيم توسط برخى بازيكنان و اطرافيان تيم به راه افتاد، حضور هواداران مقابل باشگاه براى حمايت از حجازى، شعار عليه قلعه نويى در تمرينات، تصميم گيرى ها و اتفاقات را به سود حجازى و حاجى راهنمايى مى كرد.
آخرين پلان اين ماجرا را هم حجازى خيلى تند و صريح اعلام كرد: حاضرم از بالا به تماشاى كار فيروز بنشينم اما پاى امير قلعه نويى به باشگاه باز نشود. حالا اين خواسته او با مديريت حاجى شكل گرفته و مثلث حاجى- حجازى- فيروز كريمى قدرتمندتر از گذشته نشان مى دهد. با آمدن فيروز به استقلال، امير قلعه نويى به فكر يك تيم جديد خواهد بود؛ تيمى كه بتواند با آن مقابل استقلال قد علم كرده و حقانيت و شايستگى خود را به رخ بكشد اما رابطه شاگرد و استادى خود با فيروز را به اين زودى ها خدشه دار نمى كند مگر اينكه نتايج تأسف بار حجازى در ليگ تكرار شود. او به دنبال تجديد قوا و مبارزه براى بازگشت به خانه خواهد رفت و حاجى و حجازى، شاد و مسرور كه توانسته اند مزاحم شماره يك را براى يك فصل يا شايد سال ها محو كنند؛ امير مى داند كه فيروز كريمى به اين راحتى ول كن استقلال و نيمكت آن نيست لذا با سود جستن از عنصر زمان، تجربه و توانايى هاى منحصر به فردش تيم را جمع جور مى كند و اگر نتيجه بگيرد نه امير و نه تمامى ريز و درشت هاى استقلال حريف فن بيان او نمى شوند، در هرحال پروژه انتقام و محو كردن امير اين روزها به مذاق حجازى و حاجى خوش آمده اما فردا را كه ديده، معلوم نيست.
هيأت مديره به سناريوى فتح الله زاده رأى داد
فيروز، پيروز نيمكت استقلال

155241.jpg
فيروز كريمى از يك سوراخ كوچك وارد شد اما او را از در دروازه هم نمى شود بيرون كرد؛ امير قلعه  نويى از ديشب به اين مسأله فكر مى كند و مى گويند كه به زودى قحطى آب و قند در حسين آباد پاسداران به يك معضل تبديل مى شود! فيروز آنقدر باهوش و كاردان هست كه به اين زودى استقلال را از دست ندهد و قلعه نويى مدام با خودش كلنجار مى رود كه چرا اشتباه كرده و در اين ماجرا، بازى خورده است.فيروز خوب مى داند كه از حالا در فضايى متفاوت بايد زندگى متفاوتى را آغاز كند؛ به همين دليل به اطرافيانش مى گويد: «اگر نتيجه نگيريم امير دو هفته به احترام كسوت و نام من سكوت مى كند اما آب ها كه از آسياب افتاد، عليه من موضع مى گيرد ... پس بايد از همين ابتدا سفت و محكم شروع كنم. من كه نهايت ۵-۴ سال بيشتر در اين فوتبال مربيگرى نخواهم كرد. مى خواهم فوتبالم را با استقلال به پايان برسانم و در اوج افتخار كنار بروم.»
اما پرسش مهم اينجاست كه رؤياى فيروز تا چه اندازه به واقعيت نزديك مى شود؟ فيروز كريمى كه در همه اين سال ها در تيم هاى مستضعف و بى بضاعت كار كرده و هيچگاه مسؤوليت يك تيم ميليونى را برعهده نداشته، در استقلال با حواشى ريز و درشت آن چگونه كنار مى آيد. آيا فيروز در استقلال با همان سبك و سياق ابومسلم و راه آهن و شهاب و استقلال اهواز جلو مى رود يا مى داند كه اگر در استقلال با دانه درشت ها سرشاخ شود، ممكن است بازنده دوئل باشد.فيروز خوب مى داند كجا آمده است و به كجا مى رود؛ او به خوبى درك مى كند كه هيأت مديره استقلال براى آنكه بحث امير- كه جزو مقصران ارسال نشدن ليست بود-
155166.jpg
بسته شود، يك سناريوى پيچيده را طراحى كردند؛ فيروز خوب مى داند كه امير از اين پس آرام نخواهد نشست و بهترين راه ممكن براى مقابله با مشكلات، خوب بازى كردن و راضى نگهداشتن سكوها است.فيروز خوب مى داند كه از فردا گروه بيرون مانده از رضا رجبى گرفته تا صادق كه رفتنى است و حسن روشن كه حرف از رفتن مى زند، اگر بى مهرى از فتح الله زاده ببينند، قطعاً در گروه اپوزيسيون قرار مى گيرند و به امير نزديك مى شوند؛ به هرحال فيروز آنقدر باهوش هست كه از پس حساب و كتاب، استقلال را انتخاب كرده باشد.ديشب همه استقلالى ها از فتح الله زاده و حجازى تا منزوى و هواداران با آرامش خوابيدند چون رجاء واثق دارند كه دوره فوتبال «بكش، بكش» تمام شده است و فيروز كريمى با يك نمايش زيبا، به تمام تلخى هاى اخير پايان مى دهد.
كلاهمان را بالاتر مى گذاريم
خيلى ها كه روز پنجشنبه ايران ورزشى را روى كيوسك ديدند لبخند تلخى زدند و ...! داستان تيتر « آن مرد رفت، فيروز آمد»از آنجا شروع شد كه از دو هفته قبل على فتح الله زاده كه به خوبى مى دانست از نمدى كه حجازى ساخته كلاهى بافته نمى شود شبانه از لارستان با فيروز نخستين تماس را برقرار كرد تا او به عنوان آلترناتيو ناصر خان به حساب بيايد اما فضا و بستر اصلا مناسب نبود چون بسيارى از استقلالى ها اين تصميم را به هيچ وجه نمى توانستند بپذيرند كه در حالى كه امير قلعه نويى بيكار صبح را به شب مى رساند حضور فيروز پذيرفتنى نيست.
بر همين اساس پيرمرد خاك خورده در طبقه پنجم ساختمان شماره ۲۲ لارستان سناريويى را طراحى كرد تا در يك برنامه از پيش تعيين شده امير به بازى بيايد اما داخل باشگاه نيايد.از آنجا كه ما به عنوان يك رسانه موظفيم حدود و حق تمامى اهالى ورزش را حفظ كنيم بيشتر از يك تيتر به سناريوى فتح الله زاده نپرداختيم تا ديروز كه اين سناريو به بار نشست و فيروز سرمربى شد تا همه متوجه «فيروز آمد» بشوند.برخى دوستان نزديك آن روز صبح به ما طعنه زدند كه كلاهمان را بالاتر بگذاريم چون حجازى ابقا شد اما حالا ما با افتخار مى گوييم ايران ورزشى تنها به بيان حقيقت مى پردازد و مزد اين حركت را از مخاطبان واقعى اش خواهد گرفت چون سرمايه ما آنها هستند، نه ....
از نظر قلبى با استقلال اهواز قرارداد بسته بودم
من قول قهرمانى نداده ام
فيروز كريمى پس از پايان نشست روز يكشنبه اش با هيات مديره باشگاه استقلال درخصوص سرمربيگرى اين تيم گفت: در طى جلسات گذشته مسائل و مطالب خود را به هيات مديره عنوان كردم و آنها هم اكنون در حال بررسى تصميمات هستند. ولى هنوز چيزى قطعى نشده است. استقلال يك باشگاه بزرگ است كه تمام مسائل اش موشكافانه و ريز به ريز بررسى مى شود. تصدى پست سرمربيگرى اين تيم داراى يك سيكل ادارى است كه بايد از تمام زوايا به اين موضوع نگاه كرد اما اجازه بدهيد راجع به اين مساله تا زمانى كه چيزى مشخص نشده، صحبت نكنيم. كريمى درمورد دوستى خود با حجازى ادامه داد: دوستى من با حجازى مربوط به ۳۵ سال گذشته است و نظرات فنى من و وى نشانه دوستى ما است. حجازى نيز نظر خود را درباره برنامه هايش كتبا اعلام كرده است. وى درباره صحبت هاى شفيعى  زاده مديرعامل استقلال اهواز گفت: من از صحبت هاى شفيعى  زاده اطلاعى ندارم اما دوستى من با شفيعى  زاده بناى حضورم در استقلال اهواز بود و بر پايه مهر و عاطفه با او در استقلال اهواز مشغول كار شدم.
مشكلات خانوادگى ام اجازه نمى دهد كه در تيم هاى شهرستانى فعاليت كنم و علت حضورم در تهران مشكلات خانوادگى است. قراردادم با استقلال اهواز از لحاظ مالى چيزى مطرح نبود من از نظر عاطفى و قلبى با استقلال اهواز قرارداد بسته بودم. امروز تحت شرايطى قرار دارم كه دور بودنم از تهران مقدور نيست. نمى توان گفت ديگر به اهواز نمى روم اما بهتر است بگوييم ديگر از تهران خارج نمى شوم. وى در مورد كار كردنش در استقلال تهران گفت: مجموعه استقلال را داراى وجناتى مى بينم كه به پيروزى و سرافرازى و موفقيت خواهد رسيد در غير اين صورت به اين تيم نمى آمدم.
هيات مديره، كادرفنى، بازيكنان و طرفداران همگى از پتانسيل بالايى برخوردار هستند و همين پتانسيل در آينده اى نه چندان دور باعث موفقيت استقلال مى شود و بر اين اساس موفقيت اين تيم نزديك است.
۲ بازى استقلال را از نزديك تماشا كردم. يكى دربى و ديگرى بازى خودمان بااستقلال ودر همين دو بازى شاهد بودم كه استقلال داراى پتانسيل بالايى است هرچند كه كمى بدشانس بوده است. قول قهرمانى براى استقلال يك صحبت كلى بوده و صحت ندارد. من هيچ مربى را به ياد نمى آورم كه قول قهرمانى از پيش بدهد. زيرا فوتبال قابل پيش بينى نيست و نمى دانيم طى ۱۱ ماه آينده چه اتفاقى مى افتد. وى در پايان درمورد برنامه هاى امير قلعه نويى گفت: به هيچ عنوان از برنامه هاى قلعه نويى اطلاع ندارم و در جريان جلسات وى نيستم.
درهاى بسته مقابل هواداران مضطرب
باز هم حجازى تشويق شد
ايران ورزشى ـ فضاى تمرين استقلال ديروز طور ديگرى بود. بعد از خبر آمدن سرمربى جديد هواداران آمده بودند تا از وضعيت تيمشان و نيمكت آگاه شوند اما با درهاى بسته مواجه شدند. هيچ تماشاگرى حق ورود به ورزشگاه شيرودى نداشت. تمرين ساعت ۳۰:۱۵ در زمين شماره يك استارت خورد. البته بدون سرمربى و مربى. نه خبرى از حجازى بود و نه خبرى از مرفاوى. بازيكنان هم بلاتكليف در اين فكر بودند كه وضعيت چطور خواهد شد. اصغر حاجيلو به داد بازيكنان رسيد. همه را گوشه اى جمع كرد و براى آنها درباره وضعيت كادر فنى صحبت كرد. حاجيلو از بازيكنان خواست تا در اين شرايط تمركز خود را از دست ندهند و تا مشخص شدن سرمربى كار خودشان را بكنند. ۲۵ دقيقه از تمرين گذشته بود كه حجازى و مرفاوى از جلسه هيات مديره برگشتند. حجازى حالا ديگر مدير فنى تيم شده بود. هر ۲ مربى بالباس شخصى وارد ورزشگاه شدند و هيچ يك لباس عوض نكردند. البته حجازى قبل از هر چيز در مقابل ورزشگاه با هواداران صحبت كرد. آنها كه بيشتر به خاطر او آمده و نتوانسته بودند وارد ورزشگاه شوند با ديدن حجازى شروع به تشويق و شعار در حمايت از او دادند. حجازى به هواداران گفت: «من نگفته ام شما را راه ندهند و اين تصميم باشگاه است. اميدوارم از فردا مشكل حل شود.» بعد از ورود به تمرين حجازى و مرفاوى طبق معمول هميشه كار را شروع كردند. دويدن، كار با توپ، كارهاى تاكتيكى و فوتبال دستگرمى مراحل تمرين بود.فرهاد مجيدى به خاطر سرماخوردگى و حميد شفيعى غايبان استقلال بودند و ساير نفرات در تمرين حاضر بودند. از طرف باشگاه استقلال اعلام شد براى دورى از حاشيه، تمرينات استقلال تا ۱۰ روز ديگر بدون تماشاگر برگزار مى شود. در حالى كه قرار است از امروز فيروز كريمى تمرينات را بعد از معارفه در دست گيرد. باشگاه هم براى حفظ آرامش تصميم گرفت تمرينات پشت درهاى بسته برگزار شود. قطعا اين تصميم چندان خوشايند هواداران استقلال نخواهد بود.
__._,_.___

http://groups.yahoo.com/group/esteghlalblue

http://www.esteghlalblue.com




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

آرشیو مطالب