گلچين از بهترين گروه‌ها و سايت‌هاي اينترنتي. همه چيز از همه جا

Sunday, April 5, 2009

[yaghin] Fwd: aflatoon !!

با سلام
مطلبی از طرف یکی از دوستان بزرگوار درباره افلاطون ارسال شده که
از شما دعوت می کنم آن را مطالعه فرمایید
جز فلاطون خم نشین شراب
سر حکمت به ما که گوید باز
حافظ

---------- Forwarded message ----------
From: daryoosh mj <daryoosh_mj2000@yahoo.com>
Date: 2009/4/6
Subject: Re: درخواست
To: yaghin110 <yaghin110@gmail.com>


کتاب ضیافت افلاطون را تازه تمام کردم . کتابی است ارزشمند و بسیار گرانسنگ با درونمایه عشق

که بقول خودش نزدیکترین خویشاوند انسان است . ضیافت افلاطون کتاب عشق است و دفترشیدایی .

تا این کتاب را نخوانده بودم به درستی نمی دانستم که چرا افلاطون فیلسوف و طراح نخستین

مدینه فاضله را معلم عشق و درادبیات فارسی فلاطون خم نشین می گویند .

کلمات و قسمت هایی از متن این کتاب را نقل میکنم :

عشق سرچشمه بزرگترین منافع بنی آدم است

نگهبانی نیرومند تر از عشق وجود ندارد

عشق چنان شجاعتی به عاشق می بخشد که گویی طبیعت بزرگترین قدرت را درنهاد او گذاشته است

هیچ چیز به اندازه عشق مرگ را به کام انسان گوارا نمی سازد .

قلمرو عشق تنها جان و تن انسان نیست  سراسر جهان هستی قلمرو عشق است .

عشق نزدیکترین دوست و خویشاوند انسان است و شفابخش درد هایی است که راه سعادت و

خوشبختی را بر بشر فرو بسته است .

عشق از دلهای آکنده از خشونت روی بر می تابد .

اروس خدای عشق بر هر کس که نظر بیندازد شاعر می شود .

افلاطون به نقل از اریستوفانس ( شاعر یونان که معاصر افلاطون بود) مینویسد :

به عقیده من هنوز نوع بشر معنی قدرت و توانایی عشق را ندانسته است . اگر میدانست

سراسر زمین را پرستشگاه عشق می ساخت .

همینطور افلاطون در کتاب ضیافت که در واقع عاشقانه های این فیلسوف است قسمت هایی

از یک غزل ( آگاتون ) شاعر معاصر خود را که درباره عشق سروده است نقل کرده که اینک ترجمه

فارسی آن را با هم می خوانیم :

آری  عشق است که در میان مردمان صلح و آشتی برقرار می کند

به دریاها سکون و آرامش می بخشد

و توفان های خشمگین را فرو می نشاند

به رنجبران اندوهگین نشاط می بخشد

و آنهارا در رویاهای شادی بخش فرو می برد

عشق است که مارا از بیگانگی رهایی بخشید

زبان ما را فهمید و ترجمان آرزوهای ناگفته ما شد

عشق سینه هامان را از کینه بپیراست

و شمع محبت و مهرورزی را در معبد تاریک دلها مان بر افروخت

دستور عشق است که مردم با هم بیامیزند

آنجا که او فرمانرواست ادب و بزرگواریست.

عشق مایه حیرت فلاسفه و خردمندان است و مرشد با افتخار فکر و اندیشه .

او پدر فراوانی و ظرافت و زیبایی و منبع آرزوهای نیک و خجسته است

رهاننده از رنج است و سرچشمه امید ها

راهنمایی بهتر از عشق نیست .

من سر در پای الهه عشق می گذارم و او را باشور انگیز ترین نغمه ها ستایش میکنم

سرود عشق جانها و جهانها را شیفته ی خود کرده است

طبیعت ناپایدار ما جز با دستیاری عشق به ابدیت و جاودانگی نخواهد رسید .........

                                       ووووووووووو

حالا که از عشق و در توصیف عشق سخن گفته شد سخن یک فیلسوف دیگر را هم نقل

میکنم که میگوید : عشق یعنی توقف فکر .

فیلسوف معاصر هند عشق را اینگونه تعریف میکند :

مردم به هم میگویند:( به شما علاقه دارم ) چرا به هم نمی گویند (عاشق شما هستم )

برای اینکه میترسد . عشق تعهدآور است . عشق درگیر شدن است . عشق خطر کردن

و مسولیت پذیری است و رنگ جاودانگی دارد . در حالیکه علاقه داشتن گذرا ست.

یعنی امروز دوست تان دارم و فردا ممکن است دوست نداشته باشم

                                  وووووووووووووووو

سخنان این فلاسفه آدم را بیاد شعر ماندگار حضرت لسان الغیب می اندازد که فرمود :

جگر شیر نداری سفر عشق مکن      ...اینارو پیدا کردم شاید به درد بخوره.....والسلام






__._,_.___


www.yaghin.com
www.yaghin.blogspot.com




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

آرشیو مطالب